بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

موسی عموئی

درباره

سن: ۱۸
ملیت: ايران
مذهب: اسلام
وضعیت تأهل: مجرد

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۲۵ مرداد ۱۳۶۰
محل: زندان اوين، تهران، استان تهران، ايران
نحوه کشته‌شدن: تيرباران
اتهامات: شرکت در درگیری با برادران پاسدار و بسیجی; شرکت در تظاهرات مسلحانه; بمب‌گذاری; قیام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی; قتل و/يا قتل مسلمانان و /يا مبارزين

ملاحظات

خبر اعدام آقای موسی عموئی فرزند ابوتراب و ۲۲ نفر دیگر، سه‌شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۶۰، به نقل از اطلاعیه‌ روابط عمومی دادستانی انقلاب جمهوری اسلامی مرکز در روزنامه کیهان و روزنامه جمهوری انتشار یافت. در این اطلاعیه اسامی و جرائم متهمین درج شده است. خبر این اعدام در ضمیمه شماره ۲۶۱ نشریه مجاهد، چاپ سازمان مجاهدین خلق ایران (۱۵ شهریور ۱۳۶۴) هم به چاپ رسید. این ضمیمه شامل فهرست ۱۲٠۲۸ نفر است که اکثراً به گروه‌های سیاسی مخالف رژیم وابسته بودند. این اشخاص از تاریخ ۳٠ خرداد ۱۳۶۰ تا زمان چاپ نشریه مجاهد اعدام و یا در درگیری با قوای انتظامی جمهوری اسلامی کشته شدند. 

بنابراطلاعات موجود، آقای عموئی، از هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران بود. 

سازمان مجاهدین خلق ایران در سال ۱۳۴۴ پایه‌گذاری شد که از نظر ایدئولوژی، تشکیلاتی مذهبی و معتقد به اصول و مبانی اسلام بود. این سازمان، با تفسیری انقلابی از اسلام به مبارزه مسلحانه علیه رژیم محمدرضا شاه پهلوی (١٢٩٨- ١٣۵٩) اعتقاد داشت و مارکسیسم را به عنوان روشی علمی برای تحلیل اقتصادی و اجتماعی از جامعه ایران می‌پذیرفت و در عین حال، اسلام را سرچشمه الهام فرهنگ و ایدئولوژی خود می‌دانست. در دهه ١٣۵٠ زندانی شدن و اعدام بسیاری از کادرها باعث تضعیف سازمان مجاهدین شد. در سال ١٣۵۴ این سازمان با یک بحران ایدئولوژیک عمیق مواجه شد که در جریان آن تعداد زیادی از کادرهای سازمان به نقد و نفی اسلام پرداختند و پس از حذف فیزیکی چند تن از کادرها و تصفیه اعضای مسلمان، مارکسیسم را به عنوان ایده‌ئولوژی خود برگزیدند. این اقدام در سال ١٣۵۶ به انشعاب و ایجاد بخش مارکسیست لنینیست سازمان مجاهدین خلق منجر شد. در بهمن ماه ١٣۵٧، رهبران زندانی سازمان مجاهدین که هنوز به ایده‌ئولوژی اسلامی معتقد بودند، همراه با دیگر زندانیان سیاسی آزاد شدند و به بازسازی سازمان و عضوگیری پرداختند. پس از استقرار جمهوری اسلامی، مجاهدین که رهبری آیت‌الله خمینی را پذیرفته و به دفاع از انقلاب اسلامی  برخاسته بودند، حضور در ارگان‌های حکومتی و شرکت فعال در حیات سیاسی جامعه را در دستور کار خود قرار دادند. در دو سال اول انقلاب، آن‌ها هواداران بسیاری، به ویژه در مدارس و دانشگاه‌ها یافتند ولی تلاش‌شان برای کسب قدرت سیاسی، چه از طریق انتصاب  توسط مقامات و چه از طریق انتخاب توسط مردم با مخالفت شدید رهبران جمهوری اسلامی روبه‌رو شد.*

دستگیری و بازداشت

اطلاعی در مورد جزئیات دستگیری و بازداشت آقای عموئی در دست نیست.

دادگاه

اطلاع دقیقی در باره جلسه یا جلسات دادگاه در دست نیست. براساس اطلاعیه روابط عمومی دادستانی انقلاب جمهوری اسلامی مرکز، دادگاه انقلاب اسلامی مرکز آقای عموئی و ۲۲ نفر دیگر را محاکمه کرد. 

اتهامات

روابط عمومی دادستانی انقلاب جمهوری اسلامی مرکز، اتهامات آقای موسی عموئی و ۲۲ نفر دیگر را «ترور، تخریب، انفجار، حمله به برادران پاسدار و کمیته، شرکت در جریان تروریستی و فاشیستی ۳۰ خرداد، ضرب و جرح قتل مردم مسلمان، قیام مسلحانه بر علیه نظام جمهوری اسلامی» عنوان کرد.  

در شرایطی که حداقل تضمین‌های دادرسی رعایت نمی‌شوند و متهمان از یک محاکمه منصفانه محرومند، صحت جرایمی که به آنها نسبت داده می‌شود مسلم و قطعی نیست.

مدارک و شواهد

در گزارش این اعدام نشانی از مدارک ارائه شده علیه آقای عموئی نیست.

دفاعیات

از دفاعیات آقای عموئی اطلاعی در دست نیست.

حکم

به حکم دادگاه انقلاب اسلامی مرکز، آقای موسی عموئی «محارب با خدا و رسول، مفسد و باغی» شناخته و به اعدام محکوم شد. حکم صادره در شامگاه روز یکشنبه، ۲۵ مرداد ۱۳۶۰ در زندان اوین به اجرا درآمد. آقای عموئی به هنگام مرگ ۱۸ ساله بود.   

 _________________________

*كنار گذاشتن كامل مجاهدین از نهادهای دولتی و بستن نشریات و دفاترشان از طرفی، و تناقض بین تفسیر مجاهدین و تفسیر حكومت از اسلام از طرف دیگر، اختلافات بین آن دو را تشدید كرد به طوری که رهبران جمهوری اسلامی مجاهدین را «منافق» می‌نامیدند و طرفداران حزب‌اللهی رژیم، هواداران این سازمان را در هنگام تظاهرات و پخش نشریاتشان آماج حمله قرار دادند و حتی باعث کشته شدن گروهی آنها شدند. روز ٣٠ خرداد ۱۳۶۰ مجاهدین برای اعتراض به برخورد رژیم با آنها و عزل بنی‌صدر، رئیس جمهور وقت، تظاهراتی را سازمان دادند که هزاران نفر به خیابان‌ها آمدند و برخی از آنان به مقابله با تهاجم پاسداران و افراد حزب‌اللهی پرداختند. تعداد کشته‌شدگان آن روز روشن نیست اما تعداد زیادی از تظاهركنندگان دستگیر و در روزها و هفته‌های بعد اعدام شدند. جمهوری اسلامی پس از آن روز سركوب و كشتاری را آغاز کرد كه در تاریخ معاصر ایران بی‌سابقه است. در جریان این اقدام حکومت، هزاران نفر از طرفداران مجاهدین زندانی یا اعدام شدند. سازمان مجاهدین از ٣١ خرداد قیام مسلحانه علیه رژیم را اعلام كرد و پس از آن تعدادی از مسئولان بلندپایه و طرفداران جمهوری اسلامی را ترور کرد.

در تابستان ۱۳۶۰، رهبر سازمان مجاهدین و رئیس جمهور مخلوع (ابوالحسن بنی‌صدر) از کشور گریختند، در فرانسه مستقر شدند و «شورای ملی مقاومت» را تشکیل دادند. این سازمان پس از اخراج رهبران و تعداد زیادی از هوادارانش از فرانسه، در خرداد سال ۱۳۶۶ ارتش رهایی‌بخش ایران را در عراق پایه‌گذاری کرد که چندین بار وارد خاک ایران شد. آخرین حمله آن تحت عنوان «عملیات فروغ جاویدان» در مرداد ۱۳۶۷ شکست خورد. چند روز پس از شکست این عملیات هزاران نفر از هواداران سازمان که در زندان‌های جمهوری اسلامی به سر می‌بردند در کشتار دسته جمعی سال ۶۷ اعدام شدند. از تابستان ۱۳۶۰ به بعد فعالیت‌های علنی سازمان مجاهدین خلق ایران در خارج از کشور ادامه یافته است. از دامنه فعالیت ها و تعداد اعضا و هواداران کنونی سازمان در داخل کشور اطلاع دقیقی در دست نیست.

به رغم اعلام مبارزه مسلحانه از سوی سازمان مجاهدین خلق در فردای ٣٠ خرداد ۱۳۶۰، بسیاری از هواداران این سازمان، تعلیمات نظامی ندیده بودند، مسلح نبودند و در عملیات نظامی شرکت نداشتند.

 

 

تصحیح و یا تکمیل کنید