یادبود امید
زنان و مردانی که با سرگذشتشان در این صفحه آشنا می شوید امروز شهروندان شهری خاموش اند که امید نام دارد. در این شهر قربانیان جبر و ستم از یاد و خاطره حیاتی دیگر یافته اند.
این جا شهروندان را اصل، نسب، مذهب، قومیت و ملیت های گوناگون است، با کردار و پندارهای گوناگون و گاه متضاد. اما پیوندشان را درامید انسانیت و حقوق طبیعی شان قوام می بخشد. دلیل اشتراکشان در شهروندی این است که هر کدام یک روز به بیداد و نامردمی از حق حیات محروم شده اند. و آن روزکه سرنوشتی به تباهی کشیده می شد، زندگی خانواده ای متلاشی می گردید و دردی توصیف ناپذیر بر آنان تحمیل می شد، این همه را جهان دورادور نظاره می کرد.
نصرت غفرانی یلدائی…
دو محور اصلی زندگیاش در شیراز خانة خانوادگیاش و محفل روحانی محلی بهائیان بود.
محمد رضا عاملی تهرانی…
پزشک متخصص بیهوشی و نماینده مردم مهاباد در مجلس بود و چندبار به وزارت رسید. او که وزیر آموزش پرورش بود، به ناروا متهم به "شرکت در کشتار و قتل عام مردم" شد.
ریحانه جباری ملایری…
ریحانه جباری ۱۹ساله، مستقل، بلند پرواز و شجاع بود. او می توانست طراحی مشهورباشد.