یادبود امید
زنان و مردانی که با سرگذشتشان در این صفحه آشنا می شوید امروز شهروندان شهری خاموش اند که امید نام دارد. در این شهر قربانیان جبر و ستم از یاد و خاطره حیاتی دیگر یافته اند.
این جا شهروندان را اصل، نسب، مذهب، قومیت و ملیت های گوناگون است، با کردار و پندارهای گوناگون و گاه متضاد. اما پیوندشان را درامید انسانیت و حقوق طبیعی شان قوام می بخشد. دلیل اشتراکشان در شهروندی این است که هر کدام یک روز به بیداد و نامردمی از حق حیات محروم شده اند. و آن روزکه سرنوشتی به تباهی کشیده می شد، زندگی خانواده ای متلاشی می گردید و دردی توصیف ناپذیر بر آنان تحمیل می شد، این همه را جهان دورادور نظاره می کرد.
اصغر رحیمی…
اصغر رحیمی کرد سنی پیرو مذهب شافعی و حافظ ۲۵ جزء قرآن بود. آرزو داشت یکبار دیگر بتواند با فرزندانش بازی کند.
محمود رئیسی نجفی…
موفق شد خود را به خانه پیش زنش برساند، که با توجه به وضعیت مخاطرهآمیز موجود کار خارقالعادهای بود. احتمالاً همین که توانست ثابت کند یک کارگر ساختمانیست و واقعا دخالتی در اعتراضات نداشته کمک کرد آن شب به خانه برسد .