یادبود امید
زنان و مردانی که با سرگذشتشان در این صفحه آشنا می شوید امروز شهروندان شهری خاموش اند که امید نام دارد. در این شهر قربانیان جبر و ستم از یاد و خاطره حیاتی دیگر یافته اند.
این جا شهروندان را اصل، نسب، مذهب، قومیت و ملیت های گوناگون است، با کردار و پندارهای گوناگون و گاه متضاد. اما پیوندشان را درامید انسانیت و حقوق طبیعی شان قوام می بخشد. دلیل اشتراکشان در شهروندی این است که هر کدام یک روز به بیداد و نامردمی از حق حیات محروم شده اند. و آن روزکه سرنوشتی به تباهی کشیده می شد، زندگی خانواده ای متلاشی می گردید و دردی توصیف ناپذیر بر آنان تحمیل می شد، این همه را جهان دورادور نظاره می کرد.
علی آگاه…
استعداد تحصیلی ممتازی داشت و به یکی از مدارس طراز اول رفت. در اوان نوجوانی به دلیل فروختن روزنامهای سیاسی بازداشت شد.
هادی حسینی…
آقای حسینی کارگر ساده بود و خانوادهای فقیری داشت. وی مبتلا به صرع بود و از بیمارستان فارابی کرمانشاه کارت قرمز مخصوص بیماران روانی را داشت.