بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

مصطفی کیارستمی

درباره

سن: ۲۳
ملیت: ايران
مذهب: احتمال قوی مسلمان (شیعه)
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۲۶ تیر ۱۳۸۸
محل: مقابل دانشگاه تهران، تهران، استان تهران، ايران
نحوه کشته‌شدن: سلاح سرد ضربه‌ای

ملاحظات

رساندن خودش به خانه کار سختی شد. مادرش به کمک آمد. با حضور شخصیت‌های سیاسی حاضر در نمازجمعه بعد از انتخابات ریاست جمهوری تردیدی نبود که درگیریی رخ خواهد داد.

اطلاعات در خصوص اعدام خودسرانه آقای مصطفی کیارستمی، فرزند سلیمان، از مصاحبه رادیو فردا با مادر او به دست آمده است (۴ دی ۱۳۹۳). نام آقای کیارستمی در بسیاری از فهرست‌های جانباختگان اعتراضات سال ۱۳۸۸ قید شده است. برای تکمیل اطلاعات این پرونده همچنین از وبسایت‌های سازمان بهشت زهرا، رادیو فردا (۱۱مرداد ۱۳۸۸ و ۴ دی ۱۳۹۳)، جنبش راه سبز، جرس (٣١ مرداد ١٣٨٩)، موج سبز آزادی (۸ مرداد ۱۳۸۸) و ادامه راه سبز، ارس (‌٢٦ تیر ١٣٨٩)  استفاده شده است. 

طبق اطلاعات سازمان بهشت زهرا، آقای کیارستمی متولد ۲ فروردین ۱۳۶۵ است. از جزئیات زندگی و کودکی آقای کیارستمی اطلاعی در دست نیست اما بر اساس اطلاعات موجود، او دانشجوی رشته مهندسی عمران دانشگاه تهران بود.  (وبسایت سازمان بهشت زهرا، رادیو فردا ۴ دی ۱۳۹۳) آقای کیارستمی متاهل بود و شش ماه از ازدواج او گذشته بود. (جنبش راه سبز، جرس، ٣١ مرداد ١٣٨٩)

آقای کیارستمی فعال سیاسی نبود، اما  آنطور که مادرش گفته «به هر حال برای خودش عقیده‌ای داشت برای عقیده خودش هم ارزش قائل بود. در مسایل سیاسی نبود، صرفا به عنوان یک آدم معمولی عقایدی داشت و نسبت به باورهای خودش بی‌تفاوت و باری به هر جهت نبود.» (جنبش راه سبز، جرس، ٣١ مرداد ١٣٨٩) علاوه بر این، انتخابات سال ۱۳۸۸ و اعتراضات به نتایج این انتخابات نیز او را کنجکاو کرده بود. (رادیو فردا، ۴ دی ۱۳۹۳)  او در نماز جمعه روز ٢٦ تیرماه ١٣٨٨ که به اعتراضات خیابانی منجر شد، شرکت کرده بود. ( رادیو فردا، ۱۱ مرداد ۱۳۸۸)

 خلاصه رویدادهای ایران پس از انتخابات

پس از اعلام پیروزی مجدد محمود احمدی‌نژاد با اکثریت ٦٣/٦٢ درصدی آرا در دهمین دوره انتخابات رییس جمهوری ایران، که در تاریخ جمعه ٢٢ خرداد ١٣٨٨ برگزار شد، اعتراضات سراسری مردم به نتیجه انتخابات شروع شد. سرویس پیامک تلفنهای همراه در ایران، از ساعت ١١ شب پنج‌شنبه (٢١ خرداد ١٣٨٨) قطع شد. این اختلال در سرویس پیامک در طول برگزاری انتخابات و تا دهم تیرماه ادامه داشت. در هنگام برگزاری انتخابات، جانشین فرمانده نیروی انتظامی ایران اعلام کرد که تجمع هواداران نامزدهای ریاست جمهوری در تمام کشور غیرقانونی است. عصر همان روز مانوری به نام مانور اقتدار در میدانهای مختلف شهر تهران و با هدف «برقراری نظم و امنیت در شعب و صندوق‌های اخذ رأی» در تهران انجام شد. در حالی که وزیر کشور ایران گفته بود اعلام تدریجی نتایج انتخابات ریاست جمهوری این کشور پس از اذان صبح (حدود ساعت چهار صبح) آغاز خواهد شد، رئیس ستاد انتخابات کشور کمی پس از نیمه شب اعلام نتایج را آغاز کرد.

پس از اعلام نتیجه، مردم با اعتقاد بر اینکه تقلب انجام گرفته است در روز ٢٣ خرداد به خیابانها آمدند و اعتراض خود را ابراز داشتند. موسوی، کروبی و رضایی، رقیبان احمدی نژاد در این انتخابات، اعلام کردند که تخلفات زیادی در انتخابات انجام گرفته است و به نتیجه اعتراض کردند. آنها شکایت خود را به شورای نگهبان ارایه کردند و خواستار ابطال انتخابات و برگزاری انتخابات مجدد شدند. در عین حال، ولی فقیه ایران، آیت الله خامنه‌ای قبل از بررسی نتیجه توسط شورای نگهبان، پیروزی محمود احمدی نژاد را تبریک گفت. تعداد زیادی از افرادی که در ستادهای انتخاباتی کروبی و موسوی فعالیت داشتند بازداشت شدند.

روز ۲٥ خرداد، راهپیمایی بی‌سابقه‌ای در خیابانهای مرکزی تهران برگزار شد. به نقل از شهردار تهران، گفته می‌شود حدود سه ملیون نفر در این راهپیمایی شرکت کرده‌اند. درهنگام پایان گرفتن راهپیمایی، عده‌ای از مردم توسط نیروهای شبه‌نظامی، کشته و زخمی شدند. دولت ایران برای جلوگیری از انتشار اخبار، خبرنگاران خارجی را اخراج کرد و خبرگزاریها را از فرستادن اخبار منع نمود. در سه روز بعد نیز، راهپیمایی‌های گسترده و آرام با شرکت معترضان در تهران برگزار شد. به دنبال اعلام حمایت آیت‌الله خامنه‌ای از احمدی‌نژاد در نماز جمعه ٢٩ خرداد ١٣٨٨ و هشدار وی به معترضان مبنی بر اینکه مسئولیت هرج و مرج و تبعات آن به عهده خودشان است، که سازمان عفو بین الملل آن را «مشروعیت بخشیدن به اعمال خشونت توسط نیروهای انتظامی» برای سرکوب معترضان خواند، سرکوبها صورت جدیدی به خود گرفت. در روز ۳۰ خرداد و پس از آن، پلیس و نیروهای شبه‌نظامی به سرکوب معترضان پرداختند. هر گونه تجمع مردمی غیر قانونی اعلام شد و توسط پلیس و لباس شخصیها به خشونت کشیده شد.

نیروهای شبه نظامی موسوم به لباس شخصی، گروه‌هایی هستند که در جریان تجمع‌ها و فعالیتهای صنفی، دانشجویی، انتخاباتی واعتراضی برای سرکوب مردم استفاده می‌شوند. از اینکه این گروهها چگونه سازماندهی می‌شوند یا از چه کسانی دستور می‌گیرند، اطلاعات زیادی در دست نیست. این نیروها لباس معمولی بر تن می‌کنند و فاقد یونیفرم مشخص هستند. آنها گاه با چوب و چماق و گاه با زنجیر و چاقو یا با باتون و اسلحه گرم تجهیز می‌شوند و زمانی که حکومت قصد سرکوب مردم را دارد ظاهر می‌شوند. آنچه روشن است، اینست که نیروهای انتظامی اگر با آنها همراهی نکنند، هیچ واکنشی برای مهار خشونت آنها نشان نمی‌دهند و لباس شخصی‌ها آزادانه در میان نیروهای انتظامی رفت و آمد می‌کنند و در برابر پلیس اقدام به ضرب و شتم وحشیانه معترضان می‌کنند. در جریان حوادث پس از انتخابات خرداد ماه ١٣٨٨، مردم با قرار دادن عکس این افراد در اینترنت، تعدادی از آنها را شناسایی کردند و مدارکی دال بر رابطه این افراد با بسیج، سپاه پاسداران و نیروهای اطلاعاتی ارایه دادند. در بیست پنجم شهریور ماه ۱۳۸۸ جانشین فرمانده سپاه سيدالشهداء استان تهران شرکت فعال نیروی مقاومت بسیج و نقش تعیین کننده آنها را در سرکوب مردم تایید کرد و گفت: «بسيجی‌ها با حضور خود در حوادث اخير چشم فتنه‌گران را كور كردند و بايد از آن‌ها قدردانی شود... دشمنان اسلام با غبارآلود كردن فضا می‌خواستند در حوادث اخير سوءاستفاده كنند اما به حمدالله با روشنگری مقام معظم رهبری در مقابل اين فتنه پيروز شدیم.» وی همچنین تأکید کرد که: «جوانان غيور و ولايت‌مدار بسيجی كه نسل دوم و سوم انقلاب بودند در اين صحنه موفق شدند و پيروز ميدان بودند.»

در جریان اعتراضات خسارتهایی به اموال شهروندان وارد شد. در آن زمان، مقامهای مسئول و رادیو و تلویزیون دولتی سعی کردند این تخریبها را به معترضان نسبت دهند و سرکوب را توجیه کنند. این در حالی بود که عکسهای و فیلمهایی در اینترنت منتشر شد که نیروهای انتظامی را در حال تخریب، در خیابانهای فرعی و جاهای خلوت و دور از جریان اعتراضهای مردمی نشان می‌دادند. همچنین فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی در تاریخ ٢٨ مهر ١٣٨٨ در همایش عمومی فرماندهان و مدیران فرماندهی انتظامی تهران بزرگ، تخریب اموال شهروندان توسط نیروهای انتظامی را اذعان داشت و مسئولیت آنرا پذیرفت.

اطلاع دقیقی از تعداد کشته شدگان، زخمیها و ناپدید شده‌ها در دست نیست. بنا بر گزارشهای مختلف، تعداد قربانیان این راهپیماییها در سراسر ایران، صدها نفر است که نام بیش از ٧٠ نفر گزارش شده است. همچنین مقامهای مسئول، خانواده برخی از قربانیان را تهدید کرده‌اند که سکوت اختیار کنند و با رسانه‌‌ها مصاحبه نکنند. گفته می‌شود که شرایط پس دادن جسد به خانواده‌ها، عوض کردن علت فوت در گواهی پزشکی قانونی به علل طبیعی مانند سکته قلبی و...، سلب حق شکایت از بستگان کشته شده‌ها و خودداری از برگزاری مراسم یادبود برای عزیزانشان بوده است. بر طبق اعلام منابع دولتی، پس از ۲۲ خرداد، بیش از ٤٠٠٠ نفر در سراسر کشور بازداشت شدند که تعداد کثیری در بازداشتگاه کهریزک بدون رعایت حقوق زندانیان و حداقل امکانات بهداشتی نگهداری شدند. گزارشهای متعددی در مورد خشونت، شکنجه و تجاوز به بازداشت شدگان منتشر شده است. تعدادی از بازداشت شدگان در اثر ضرب و شتم در دوران بازداشت و شرایط سخت و طاقت فرسا و شکنجه‌هایی که در زندان کهریزک متحمل شدند، جان سپردند.

اعدام خودسرانه آقای مصطفی کیارستمی

بنا بر اطلاعات موجود، آقای مصطفی کیارستمی، در روز جمعه ۲۶تیرماه ١٣٨٨، در جریان اعتراض‌های مردمی مقابل دانشگاه تهران با ضربه باتوم نیروهای بسیجی به سرش مصدوم و ساعاتی بعد درگذشت.

در اوج اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، رئيس وقت مجلس خبرگان و رئيس مجمع تشخیص مصلحت نظام  امام جمعه وقت تهران، امامت نماز جمعه روز جمعه ۲۶ خرداد را به عهده گرفت. از آنجا که محتوی صحبت‌های هاشمی با اعتراضات منطبق بود، شرکت‌کنندگان  بعد از اقامه نماز اقدام به راهپیمایی کردند، اما این راهپیمایی از سوی نیروهای انتظامی و بسیجی حاضر در محل به خشونت کشیده شد.   

آقای کیارستمی نیز یکی از شرکت‌کنندگان در این نماز جمعه بود. طبق روایتی که چند سال بعد از واقعه در رسانه‌ها  منتشر شد، آن روز بعد از خروج جمعیت  از دانشگاه تهران، ماموران حکومتی به سمت معترضان  گاز اشک‌آور شلیک کردند و موتورها با سرعت زیاد به سمت جمعیتی که شعار می‌دادند، یورش بردند. آقای کیارستمی هم در میان جمعیت بود که ناگهان و با ضرب باتوم نیروهای بسیج به سرش نقش بر زمین شد. به گفته دوستانش بعد از مدتی مصطفی را دیدند که از جایش بلند شد و دوباره به راه افتاد.  (رادیو فردا، ۴ دی ۱۳۹۳) 

 آقای کیارستمی بعد از آنکه دوباره بلند شد، با مادرش تماس گرفت و از او کمک خواست. او پس از آنکه از سوی مادرش به خانه برگردانده شد حالش رو به وخامت گذاشت. مادر آقای مصطفی یک سال بعد در توصیف آن روز گفت: «بعد از ظهر جمعه بچه‌ام زنگ زد و گفت من اصلا حالم خوب نیست و می‌خواهم برگردم خانه. من گفتم بمان تا خودم برسانمت منزل. تازه شش ماه از ازدواج او می‌گذشت. وقتی رساندمش خانه مدام حالت تهوع داشت و خوابش می‌برد و هر وقت که بیدار می‌شد هم تا از او می‌پرسیدم چی شد، کجا بودی، صدمه خوردی، کسی ضربه‌ای زد، فقط می‌گفت مامان حلالم کن. برادرش را بوسید و گفت من دیگه دارم می‌روم.»  (جنبش راه سبز، جرس، ٣١ مرداد ١٣٨٩)

 مادرآقای کیارستمی از حرف‌های فرزندش نگران و بی‌قرار شد و او را به بیمارستان کسری رساند. او  تا ساعت ۱۲ شب در بیمارستان با فرزندش ماند و سپس به خانه برگشتند. به گفته مادر آقای کیارستمی، او بعد از بازگشت از بیمارستان و «وقتی رسید خانه، خوابید و هرچی فریاد کشیدیم بیدار نشد. من دیدم ضربان قلب بچه‌ام از کار ایستاد. همانجا زدم توی سر خودم. بچه‌ام جلوی چشم خودم تمام کرد بدون آنکه به ما حرفی بزند.» (جنبش راه سبز، جرس، ٣١ مرداد ١٣٨٩) 

آقای کیارستمی، همان شب بعد از بازگشت از بیمارستان به علت خونریزی مغزی ناشی از ضربه باتوم در خانه جان سپرد. اگرچه دوستان او، «ماجراهای روز ۲۶ تیر را در مورد جان‌باختن»ش را «مطرح کردند» اما مادر،‌ به این علت که توان مواجهه با ایجاد مشکلات احتمالی برای دیگر فرزندنش را نداشت، «سکته مغزی» را دلیل مرگ مصطفی،اعلام کرد. (موج سبز آزادی ۸ مرداد ۱۳۸۸، جنبش راه سبز ٣١ مرداد ١٣٨٩)  او گفت: «به همه فامیل گفتم مصطفی سکته مغزی کرده است. همه چیز را انکار کردم چون اصلاً توان این را ندارم که فردا مشکل دیگری برای پسر جوان دیگرم اتفاق دهد و من هم تنها نان‌آور او هستم…» (رادیو فردا، ۴ دی ۱۳۹۳)

پیکر آقای کیارستمی روز شنبه، ۲۷ تیرماه ۱۳۸۸ در قطعه ۴۷، ردیف ۲۶، شماره:۱۷  گورستان بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. (سازمان بهشت زهرا) 

مراسم نخستین سالروز قتل آقای کیارستمی در تالار «رویای آبیِ» شهرداری تهران برگزار شد. (ادامه راه سبز، ارس،‌٢٦ تیر ١٣٨٩)

او در زمان مرگ، حدود ۲۳ سال داشت. 

واکنش مسئولان

از واکنش مسئولان و رسانه‌های حکومتی به قتل آقای مصطفی کیارستمی اطلاعی در دست  نیست. 

واکنش خانواده

طبق اطلاعات موجود، خانواده مصطفی کیارستمی به دلیل نگرانی‌ از اینکه برای فرزند دیگر این خانواده از طرف نهادهای امنیتی مشکلی ایجاد نشود از ثبت شکایت در رابطه با مرگ فرزندشان خودداری کردند. (رادیو فردا، ۴ دی ۱۳۹۳) مادر آقای کیارستمی در توضیح دلایل عدم پیگیری حقوقی پرونده فرزندش گفت: «چون از واقعه روز جمعه [۲۶ تیر ۱۳۸۸] هیچ خبری ندارم و اصلا نمی‌دانم بر پسرم چه گذشت برای همین شکایتی ندارم. توان این را هم ندارم که پیگیری کنم… آدم نمی‌داند به چه کسی باید اعتماد کند، در این شرایط من اصلا نمی‌دانم یقه چه کسی را باید بگیریم.  پیگیر نشدم. من توان این را ندارم. کسی را پیدا نمی‌کنم که حق آدم را بخواهد بستاند. با سر که نمی‌شود زد یک دیوار بتونی را خراب کرد. » (جنبش راه سبز، جرس، ٣١ مرداد ١٣٨٩) 

تأثیر بر خانواده

بنا بر اطلاعات موجود، قتل آقای کیارستمی تاثیراتی بر خانواده او گذاشت. مادرش بعدها  در این رابطه گفت: «آن  موقع ما اصلا نفهمیدیم چه شد و تا خود امروز هم فقط یک ابهام در زندگی ما باقی مانده که اذیت‌مان می‌کند. نزدیک به سه ماه من دچار افسردگی شدید شده بودم، دچار فراموشی شدم و اصلا نمی توانستم سرکار بروم.» (جنبش راه سبز، جرس، ٣١ مرداد ١٣٨٩)

تصحیح و یا تکمیل کنید