بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

سید‌خلیل عالی‌نژاد

درباره

سن: ۴۴
ملیت: ايران
وضعیت تأهل: مجرد

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۲۷ آبان ۱۳۸۰
محل: گوتنبرگ، سوئد
نحوه کشته‌شدن: اعدام فراقضایی با سلاح سرد

ملاحظات

سید خلیل عالی‌نژاد در بین مردم یارسان، به ویژه جوانان نفوذ و مریدان زیادی داشت. دو عامل صدای خوب و تبحر در نواختن تنبور به شهرت او در میان یارسان و غیر یارسان دامن زد. 

اطلاعات در خصوص آقای سید خلیل عالی‌نژاد از طریق مصاحبه با یک  شاهد عینی مراسم خاکسپاری آقای عالی‌نژاد (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰)، همچنین یکی از نزدیکان آقای عالی‌نژاد که در سازماندهی مراسم خاکسپاری او در زادگاهش نقش داشته (۳ خرداد و ۲۸ آبان ۱۴۰۰)، یک پژوهشگر آیین یاری و تاریخ مردم یارسان (۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰) و یک فعال حقوق بشر که در مورد نقض حقوق مردم یارسان در ایران تحقیق کرده (۲۸ آبان ۱۴۰۰) به دست آمده است. همچنین خبر قتل آقای عالی‌نژاد در روزنامه ایران (٣ آذر ١٣٨٠) و روزنامه سوئدی گوتنبرگ پستن (۲۷ آبان ۱۳۸۰)  به چاپ رسیده است. 

برای تکمیل این پرونده از گزارش سازمان عفو بین‌الملل (۹ مرداد ۱۳۷۸)، روزنامه‌ حیات نو (٧ آذر ١٣۸۶)، روزنامه گوتنبرگ پستن (۲۷ آبان ۱۳۸۴)، یوتیوب بهادر بهادری - سخنرانی و اجرای موسیقی از سوی سید خلیل عالی‌نژاد در سال ۱۳۷۴ (۲۶ آبان ۱۳۹۵) سایت یارسان (۱۴ آبان ماه ۱۳۶۵)، وبسایت‌های شبکه حقوق بشرکردستان (۲۹ آبان ۱۳۹۷)، اینفو صوفی (۲۷ آبان  ۱۳۹۷)، آزادی بیان (٩ دی ١٣٨۵ و ۲۱ اسفند ۱۳۹۵)، کمیته ادیان، حمیدرضا تقی‌پور دهقان تبریزی (۲۴ آبان ۱۳۹۵)، بی‌بی‌سی فارسی (۵ مرداد و ۲۸ مهر ۱۳۹۲)، رادیو فردا (۴ آذر ماه ۱۳۸۰)، خبرگزاری تسنیم (۱۳ بهمن ۱۳۹۷)، پرسیسکا، رادیو ایرانی سوئد (٢٢ آبان ١٣٨۶)، هرانا، مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران (۲۹ اردیبهشت۱۳۹۰)، خبرگزاری مهر، ( ۲۷ بهمن ۱۳۹۳)، تابناک (۲۷ مهر ۱۳۹۹)، و کانال یوتیوب نوای تنبور، (۱۸ آبان ۱۳۹۹) استفاده شده است.

آقای عالی‌نژاد، فرزند سید شاهمراد، متولد سال ۱۳۳۶ در شهرستان صحنه استان کرمانشاه، از یک خانواده کرد و عضو اقلیت دینی یارسان، موسیقیدان و نوازنده برجسته تنبور بود. او در ۱۷ سالگی مایه‌های موسیقی آیین یارسان و در ضمن آن مقدمات نواختن تار و سه تار را یاد گرفت و در سال ۱۳۵۴ برای نخستین‌بار به همراهی گروه موسیقی مقامی کرمانشاهان در تالار رودکی تهران به اجرای موسیقی پرداخت. آقای عالی‌نژاد فارغ التحصیل رشته موسیقی از دانشکده هنر دانشگاه تهران بود. او در سال‌های تحصیل با گروه تنبورنوازان شمس به سرپرستی کیخسرو پورناظری همکاری کرد. (وبسایت اینفو صوفی، روزنامه حیات نو) آقای عالی‌نژاد  شعر می‌گفت، از متون كهن مطلع بود و رسائل كهن فارسی و کُردی را به خوبی می‌شناخت. از او به عنوان سالکی وارسته در حیطه‌ی اخلاق و عرفان و هنرمندی برجسته در حوزه‌ی موسیقی مقامی و ملی و پیری روشن‌بین و عملگرا در بین مردم یارسان یاد شده است. (روزنامه ایران، ٣ آذر ١٣٨٠، اینفو صوفی، ۲۷ آبان ۱۳۹۷) 

تنبور در «آیین یاری» یک ساز مقدس است. آقای عالی‌نژاد یکی از برجسته‌ترین نوازندگان این ساز بود و جز در اجراهای خصوصی هرگز بدون  تنبور در صحنه حاضر نشد. آقای عالی‌نژاد نه تنها در موسیقی وجمع‌آوری نغمه‌ها، حكایت‌ها، رویاها و مقام‌های آیینی، كه در علم و نجوم هم تبحر ویژه‌ای داشته است. حاصل تحقیقاتش احیای تقویم کُردی-سلطانی» شد كه چنانچه خود او در مقدمه نسخه چاپ شده آن نوشته «گامی برای احیای تقویم باستانی ایران بود.» (روزنامه‌های ایران و حیات نو) از آقای عالی‌نژاد سال ۱۳۸۴ کتاب دیگری به نام «رساله یاری» منتشر شد که حاوی توضیحاتی عمومی پیرامون دین یاری یا همان یارسان است. 

آقای عالی‌نژاد سالیان سال به جمع‌آوری  و تحقیق درباره شیوه‌های نوازندگی تنبور در منطقه كردستان پرداخت و حاصل كارش غیر از كتاب «تنبور از دیرباز تاکنون» به شیوه اجرایی ویژه او در تکنوازی تنبور منجر شد. این کتاب در زمان چاپ تنها منبع و مرجع موسیقی تنبور بود. با این حال در زمان حیاتش، غیر از یك تكنوازى با نام شكرانه، هیچ یک از آثار انفرادی او، امكان انتشار نیافتند. هرچند در سال ١٣۵٨ در تهیه و انتشار آلبوم «صدای سخن عشق»، نخستین اثر «گروه موسیقی شمس» به عنوان تکنواز تنبور و همنواز گروه مشارکت داشت. (روزنامه ایران، خبرگزاری تسنیم، مصاحبه بنیاد، ۲۸ آبان ۱۴۰۰)

 آقای عالی‌نژاد در سال ۱۳۵۸ یا ۱۳۵۹ به همراه سید یاره شاه ابراهیمی از موسیقیدانان  و شخصیت‌های با نفوذ یارسان بازداشت و بعد از مدت کوتاهی آزاد شد.‌ این بازداشتها به نظر میرسد در رابطه با کودتای نافرجام نوژه صورت گرفته و در مرحله اول شمار زیادی از «سادات و بزرگان یارسان» را بازداشت  کردند، و اگرچه اکثر آنها بعد از مدتی آزاد شدند، سید یاره به مجازات مرگ محکوم و بلافاصله اعدام شد. (مصاحبه با بنیاد برومند، ۴ خرداد  و  ۲۸ آبان۱۴۰۰)

آقای عالی‌نژاد سال ۱۳۷۲ بعد از عزیمت به پایتخت سال‌ها از جمله در محله سعادت آباد تهران زندگی کرد. دلیل مهاجرت عالی‌نژاد به تهران مشخص نیست، اما به گفته نزدیکان او در پی «فشارهای امنیتی بسیار زیاد و همچنین فشار مالی که به عنوان یک دام برای ایشان تنیده شد» صحنه را به مقصد تهران ترک کرد. به گفته آنها آقای عالی‌نژاد در آن سال‌ها «برای مخفی ماندن محل سکونتشان از دید مامورهای امنیتی گاها چندینبار در سال اقدام به جابجایی و تغییر محل سکونتشان میکردند (مصاحبه بنیاد برومند، ۲۸ آبان ۱۴۰۰) در سال ۱۳۷۹ برای آموزش تار و سه‌تار و تنبور به سوئد مهاجرت كرد. رسانه‌های سوئدی تایید کرده‌اند که او در سوئد «یک پناهجو» بود (روزنامه سوئدی گوتنبرگ پستن، ۲۷ آبان ۱۳۸۰). برخی منابع می‌گویند که  آقای عالی‌نژاد «به دلیل نبود آزادی بیان و عقیده در ایران مجبور به ترک وطن شد.» آقای عالی‌نژاد  پیشتر هم سفرى به گوتنبرگ داشت و آنجا را براى يك دوره زندگی مناسب یافته بود. (روزنامه حیات نو، کمیته ادیان)

سپاه پاسدارن در اواسط دهه شصت پرسشنامه‌هایی برای برخی از رهبران و چهره‌های مذهبی از گرایش‌های مختلف یارسان تلاش کرد به تعریف واحد و منطبقی از این دین برسد. در ۱۳۶۵سپاه دوم نجف ۵۴ سوال را به ضمیمه یک پرسشنامه برای خانواده عالی‌نژاد در صحنه ارسال کرد. سید خلیل عالی‌نژاد به نیابت از این خانواده در پاسخ به یک سوال ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سپاه دوم (نجف) پیرامون انجام ضروریات دین اسلام نزد یارسان نوشت: «اهل حق نماز را به این صورت که بین طبقات مسلمان رایج است اصلاً نباید بخواند، و عبادت و اذکار مخصوص دارد.» (سایت یارسان، ۱۴ آبان ماه ۱۳۶۵) 

 یک پژوهشگر یارسان به بنیاد عبدالرحمن برومند گفت: «سید خلیل عالی‌نژاد در بین مردم یارسان، به ویژه جوانان نفوذ و مریدان زیادی داشت. دو عامل صدای خوب و تبحر در نواختن تنبور به شهرت او در میان یارسان و غیر یارسان دامن زد. علاوه بر این او به لحاظ دینی شخصیتی باسواد و قابل احترام بود و به همین دلیل نیز میان یارسان طرفداران زیادی داشت.» (مصاحبه با بنیاد برومند، ۱۵ شهریور ۱۴۰۰) یک فعال حقوق بشر در مصاحبه با بنیاد برومند ضمن اشاره به «سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران برای همگونسازی فرهنگی مردم یارسان و استحاله این دین در مذهب شیعه» گفت: «نتیجه این سیاست‌ها کمرنگ شدن هویت یارسانی، تغییر سنت‌های دینی به سمت همخوانی با مذهب شیعه و حتی ترک دین یاری در بین بخشی از مردم یارسان این مناطق بوده است.» به گفته او «سید خلیل عالی‌نژاد با شخصیت تاثیرگذار و دانش آیینی که داشت توانست تا حد امکان نقش مثبتی در آگاهسازی این بخش از مردم یارسان نسبت به هویت آیینی خود و جلوگیری از تحریف و یا حتی ترک دین یارسان داشته باشد.» (مصاحبه با بنیاد برومند، ۲۸ آبان ۱۴۰۰)

آیین یاری و مردم یارسان

آیین یاری دین مردم یارسان و از آیین‌های رایج میان بخشی از مردم خاورمیانه است که اکثریت آنها ساکن ایران هستند. در ادبیات جمهوری اسلامی از این آیین با عناوینی مانند «علی‌اللهی»، «فرقه اهل حق» و در مواردی «شیطان‌پرست» یاد شده است. آیین یاری در قانون اساسی ایران رسمیتی ندارد و مردم یارسان در طول چهار دهه حاکمیت جمهوری اسلامی محتمل سرکوب‌های شدیدی شده‌اند. هرچند اکثریت پیروان آیین یاری در ایران همزمان عضوی از جامعه کُرد و عمدتا ساکن مناطقی در کرمانشاه هستند، اما آنها در برخی نقاط ترک‌نشین ایران هم زندگی می‌کنند. پاکی، راستی، نیستی و ردآ چهارپایه مسلک اهل حق است. «کلام سرانجام» از کتب مقدس آنان است و «جمخانه» محل عبادت و ذکر جمعی آنان است که در بیشتر مناطق با همراهی ساز تنبور انجام می‌شود. علاوه بر داشتن مناسک دینی متفاوت، از میان باورهای بنیادی مردم یارسان که آنها را از جوامع دینی پیرامونی خود متمایز می‌کند، می‌توان به اعتقاد به «حلول روح خداوند در جسم آدمی در دوره‌های مختلف و تحت شرایطی خاص و همچنین اعتقاد به تناسخ و گردش روح آدمی در کالبدهای متفاوت اشاره کرد.» (مصاحبه با بنیاد برومند، ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰) پیروان آیین یاری در بخش‌هایی از استان‌های کردستان، ‌کرمانشاه، آذربایجان، زنجان، همدان و لرستان زندگی می‌کنند. پیروان آیین یاری در جمهوری اسلامی همواره متحمل شکلی از سرکوب، محدودیت، هتک حرمت و توهین عقیدتی شده‌اند. به روایت اسنادی که سازمان عفو بین‌الملل منتشر کرده، پیروان آیین یاری به بهانه مغایرت با «شرع و قانون» از احداث «جمخانه»های جدید منع شده‌اند. (عفو بین‌الملل) در سال‌های حاکمیت جمهوری اسلامی در شهری مانند صحنه که یکی از مراکز یارسان است، هیچ «جمخانه» جدیدی احداث نشده است. (مصاحبه بنیاد برومند، ۱۵ شهریور ۱۴۰۰) در تابستان سال ۱۳۹۲ چند عضو جامعه یارسان در اعتراض به این وضعیت اقدام به خودسوزی کردند. مردم یارسان چند بار از جمله مقابل مجلس ایران در اعتراض به این سیاست‌ها دست به تجمع‌های مسالمت‌آمیز زده‌اند (بی‌بی‌سی فارسی، ۵ مرداد و ۲۸ مهر ۱۳۹۲) 

مقامات ارشد حکومت ایران طی ۴۰ سال گذشته در کرمانشاه، از جمله مناطق محل سکونت یارسان تاکید کرده‌اند که معیار تعیین سیاست‌های آنها نسبت به یارسان، تفکرات آیت‌الله خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای است. (خبرگزاری مهر،  ۲۷ بهمن ۱۳۹۳) نظر بنیانگذار و رهبر جمهوری اسلامی در مورد یارسان یا آنطور که فتوای مراجع تقلید شیعه گفته می‌شود «اهل حق» تفاوت بنیادینی با نظر آنها در مورد ادیان غیرابراهیمی ندارد. آیت‌الله خامنه‌ای در پاسخ به سوالی پیرامون «غذا خوردن» با پیروان آیین یاری و «حکم کفر» علیه آنها را به عدم انکار «توحيد و نبوت» و دیگر «ضروريات دين اسلام» از سوی پیروان این آیین مشروط کرده است. (وبسایت تابناک، ۲۷ مهر ۱۳۹۹) آیت‌الله مکارم شیرازی در مورد ازدواج با «اهل حق» گفته است: «آنها منکر ضروریات اسلامند، نماز و روزه هیچ کدام را قبول ندارند که ازدواج با آنها مطلقاً جایز نیست.» (وبسایت تابناک، ۲۷ مهر ۱۳۹۹)

سید نصرالدین حیدری، از رهبران یارسان در ملاقات با آیت‌الله خمینی و بعدها در نامه‌ای که تاریخ ۵ فروردین سال ۱۳۵۸ را بر پیشانی دارد از آیت‌الله خمینی خواست که «مذهب اهل حق» در قانون اساسی به عنوان یکی از اقلیت‌های مذهبی به رسمیت شناخته شود. او بر داشتن حق انتخاب نماینده در مجلس شورای ملی و شوراهای محلی «داشتن رای موثر در انتخاب مسئولین محلی تاکید کرد.

تهدید و قتل آقای عالی‌نژاد

آقای عالی‌نژاد صبح روز ۲۷ آبان ماه ۱۳۸۰، چند ماه پس از ورود به سوئد و ارائه تقاضای پناهندگی در آموزشگاه محل کارش در گوتنبرگ سوئد از سوی فرد یا افراد ناشناس به طرز فجیعی  به قتل رسید. (روزنامه گوتنبرگ پستن، ۲۷ آبان ۱۳۸۰) به گزارش  روزنامه‌های ایران، ساعت ۹ صبح بعد از به صدا درآمدن زنگ خطر آموزشگاه عالی‌نژاد پلیس به محل مراجعه کرد و با جسد آقای او روبرو شد. جسد عالی‌نژاد درحالیکه بیهوش بود و سرش شکسته و جای ۵ ضربه چاقو بر او مشهود بود پیدا شد.  (‌حیات نو، ٧ آذر ١٣۸۶)

عاملان قتل بعد از مجروح کردن آقای عالی‌نژاد به وسیله ضربات چاقو از ناحیه سر و  تن، محل سکونت او را  نیز آتش زدند. به گفته یک فرد مطلع «آقای عالی‌نژاد در حالی که جان داشته، در آتش هم سوخته بود.» (مصاحبه با بنیاد برومند، ۲۸ آبان ۱۴۰۰)

آقای عالی‌نژاد بعد از انتقال به بیمارستان درگذشت و جسد وی  نشان از سوختگی شدید داشت. (‌حیات نو، ٧ آذر ١٣۸۶، مصاحبه با بنیاد،  ۲۸ آبان ۱۴۰۰)

یکی از نزدیکان خانواده آقای عالی‌نژاد به بنیاد برومند گفت: «سیستم امنیتی سوئد اینطور نیست که چنین اتفاقاتی در ساختمان‌های دارای ضریب امنیتی بالا رخ دهند. محل کار استاد عالی‌نژاد در یک ساختمان بسیار امن بوده که باز کردن درب ورودی آن نیازمند کد و رمز و اثر انگشت ساکنین ساختمان بوده است. اما قاتلین قبل از استاد در محل کارش حضور داشتنند.» (مصاحبه با بنیاد برومند، ۳خرداد ۱۴۰۰)

چند سال بعد از قتل کمیته پیگیری قتل آقای عالی‌نژاد در سوئد از وجود وصیت نامه‌ای از آقای عالی‌نژاد پرده برداشت که در آن به نظر می‌رسد او از پیش احساس تهدید و خطر کرده است. (روزنامه گوتنبرگ پستن، ۲۷ آبان ۱۳۸۴) 

آقای عالی‌نژاد در وصیت‌نامه خود بدون اشاره به جزئیات اما صریح گفته است: «اگر کشته شدم، قاتلم را می‌بخشم.» (مدارک بنیاد)

این وصیت‌نامه پیش از سفر آقای عالی‌نژاد  به سوئد و طی مدت زمان اقامت او در ایران تحریر شده است. (گوتنبرگ پستن،  آبان ۱۳۸۴)

جسد آقای عالی‌نژاد ۱۶ روز بعد از قتل از سوئد به تهران و از آنجا نیز با هواپیما به کرمانشاه و زادگاه او صحنه منتقل شد. یک روز قبل از آن مراسمی نیز در تالار وحدت تهران با حضور موسیقیدانان ایران و شماری از اعضای جامعه یارسان برگزار شد. (مصاحبه با بنیاد برومند، ۱۵ اردیبهشت و ۳خرداد  ۱۴۰۰، حیات نو، ٧ آذر ١٣۸۶)

مراسم خاکسپاری با حضور هزاران نفر از اهالی شهر صحنه و دیگر یاران آقای سید خلیل عالی‌نژاد در منطقه و دیگر شهرهای ایران برگزار شد. مراسم که به صورت عمومی در فضای شهر در حال برگزاری بود و در آن پیکر آقای عالی‌نژاد با «کلام فانی فانی» که در آیین یارسان ویژه مرگ است بدرقه و به خاک سپرده شد. (مصاحبه بنیاد برومند با شاهد عینی مراسم خاکسپاری آقای عالی‌نژاد، ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰)

یکی از نزدیکان آقای عالی‌نژاد که شاهد عینی این مراسم هم بوده به بنیاد برومند گفت: «در تمام آن مدت دوستان ما و خانواده عالی‌نژاد با فشارهای جورواجور سازمان اطلاعات روبرو شدند و مقاومت کردند. اطلاعات اصرار داشت که جنازه ایشان نه در صحنه بلکه در بابایادگار دفن شود. حتی وعده کمک و همکاری هم می‌دادند. اما دوستان و شاگردهای آقای عالی‌نژاد به این خواسته و فشار تن ندادند و به تمام قوا پایمردی و ایستادگی کردند و گفتند که ما طبق وصیت استاد در صحنه و در مقبره خانوادگی عالی‌نژاد پیکر استاد را به خاک خواهیم سپرد حتی اگر آن روز لازم باشد که همه مان کفن بپوشیم و برای مردن آماده بشیم. در نهایت مردم طی یک مراسم بسیار باشکوه استاد را بدرقه کردند.» (مصاحبه با بنیاد برومند، ۳خرداد ۱۴۰۰)

با گذشت بیش از ۲ دهه هنوز جزییات کامل این واقعه روشن نشده است.

واکنش مسئولان

مقامات ایران در خصوص قتل آقای عالی‌نژاد به صورت رسمی اظهار نظر نکرده‌اند.

بر اساس اطلاعات موجود و تحقیقات بنیاد عبدالرحمن برومند فرایند انتقال جسد به ایران و مراسم خاکسپاری او با محدودیت‌هایی روبرو بوده است. «وقتی جسد به کرمانشاه رسید، نخست اینکه با چندین ساعت تاخیر پرواز به کرمانشاه رسید که هوا کامل تاریک شد، بعد اطلاعات جسد را مخفیانه از در اضطراری فرودگاه بیرون برد و همزمان چندین آمبولانس خالی رو از در اصلی فرودگاه به بیرون فرستادند، وقتی ما فهمیدیم جسد توی هیچ کدام از این آمبولانس‌ها نیست از صحنه تلفن کردند که جسد را ماموران آوردند، با وصف اینکه مردم زیادی دم فرودگاه جمع شده بودند هیچ کسی متوجه نشد کی و از کجا جسد را در واقع دزدیدند.» (مصاحبه بنیاد برومند، با یک  شاهد عینی مراسم خاکسپاری آقای عالی‌نژاد، ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰) مشخص نیست جابجایی جسد آقای عالی‌نژاد و برگزاری مراسم  خاکسپاری او به چه دلیلی تحت شرایط امنیتی برگزار شده است.

طی دو دهه گذشته بارها در آستانه سالگرد قتل سید خلیل عالی‌نژاد فعالان یارسان «به اداره اطلاعات احضار و مورد تهدید، بازجویی و بازداشت» قرار گرفته‌اند. (هرانا، ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۰) یک فرد مطلع در مورد این محدودیت‌ها می‌گوید: «هرساله اطلاعات حتی با فشار به خانواده عالی‌نژاد سعی در خسته و خنثی کردن دوستان ما و خانواده عالی‌نژاد داشت و آنها را مجبور می‌کرد که در مقابل دوستان دست‌ اندر کار برگزاری مراسم سالگرد بیایستند و با اصرار بگویند ما مراسم نمی‌خواهیم و دیگر تعطیلش کنید، اما یاران ما کوتاه نیامدند و به مقاومت و تلاش‌شان برای اعتراض و زنده نگه‌داشتن نام استاد و حق مطالبه‌گری یارسان نسبت به فشار و تهدید و ناامنی ادامه دادند و هرساله با هزینه شخصی یک عده خاص مراسم برگزار می‌شود.» (مصاحبه با بنیاد برومند، ۳خرداد ۱۴۰۰) 

واکنش مقامات کشور سوئد

پلیس سوئد ابتدا دلیل قتل آقای عالی‌نژاد را «سانحه» اعلام کرد. (رادیو فردا، ۴ آذر ماه ۱۳۸۰) اقدامات بعدی پلیس در هفته‌ها و ماه‌های بعد از این قتل مشخص نیست. کمیته پیگیری قتل آقای عالی‌نژاد نسبت به روند پیگیری دادرسی قتل او ابراز نارضایتی کرده‌اند. (آزادی بیان، ٩دی ١٣٨۵) روزنامه گوتنبرگ پستن در سال ۲۰۰۵ در زمینه گزارش تجمع اعتراضی جمعی از ایرانیان در سالگرد قتل سید خلیل عالی‌نژاد گزارش کرد که با وجود گذشت ۴ سال از قتل او هنوز کسی در سوئد متهم نشده است. به گزارش این روزنامه کمیته پیگیری قتل سید خلیل عالی‌نژاد معتقد است آقای عالی‌نژاد قبل از مرگ احساس خطر کرده است. (روزنامه گوتنبرگ پستن، ۲۷ آبان ۱۳۸۴)

یک مرد ۳۳ ساله و یک زن ۳۴ ساله مظنون نیز در همین رابطه دستگیر شدند اما دادگاه مدارک مربوط به مقصر بودن آنها در قتل آقای عالی‌نژاد را کافی ندانست و آنها نیز آزاد شدند. (کمیته ادیان، ۲۴ آبان ۱۳۹۵)

فرخ قهرمانی عضو کمیته پیگیری قتل آقای عالی‌نژاد از عدم همکاری پلیس و مقامات قضایی سوئد با این کمیته ابراز ناخرسندی کرده است. (پرسیسکا، رادیو ایرانی سوئد، ٢٢ آبان ١٣٨۶) 

دادرسی قتل آقای عالی‌نژاد در سوئد به صورت شفاف صورت نگرفته و دادستانی و مقامات این کشور از اطلاع رسانی شفاف در رابطه با این پرونده و روند آن خودداری کرده‌اند.

آقای حسام‌الدین تبریزی، از دراویش کرند غرب نیز طی گزارشی که در مراسم نخستین سالگرد قتل آقای عالی‌نژاد در شهر صحنه ارائه شد گفت که جلسه رسیدگی به این پرونده در سوئد به صورت غیرعلنی برگزار شده و حتی وکیل قانونی آقای عالی‌نژاد نتوانسته در جلسه محاکمه او شرکت کند و «به همین دلیل تمام تلاش‌هایی که [در سوئد] تا امروز انجام شده بی‌نتیجه مانده است. (کانال یوتیوب نوای تنبور، ۱۸ آبان ۱۳۹۹) 

واکنش خانواده و دوستان

از واکنش حقوقی خانواده در ایران و سوئد اطلاع جامعی در دست نیست.

آقای حسام‌الدین تبریزی، از معتمدان وقت دراویش کرند غرب در نخستین سالگرد قتل آقای عالی‌نژاد در صحنه گفت: «به وسیله مریدان، دوستان و خانواده محترم، ملاقات حضوری در ریاست جمهوری، وزارت امور خارجه، سفارت سوئد و پیگیری‌های مستمری که از خود سوئد در این قضیه انجام شده تا امروز [آبان سال ۱۳۸۱] هیچ نتیجه‌ای را عاید نکرده است. اما در این تفحص‌ها به مطالبی هم دست یافتیم که ارزش شنیدن دارد. در اوایل  دست‌هایی در کار بود که سعی می‌کردند عاملین این واقعه را گروه خاصی از دراویش معرفی کنند و سعی در ایجاد آشوب و بلوا و نفاق و برادرکشی. هوشیاری یاران و دوستان آن محروم این شایعات دایه‌های دلسوزتر از مادر را در نطفه خفه کرد.» (کانال یوتیوب نوای تنبور، ۱۸ آبان ۱۳۹۹) یک پژوهشگر یارسان به بنیاد عبدالرحمن برومند گفت: « در میان یارسان همواره اختلافات عقیدتی وجود داشته، اما حذف فیزیکی در بین یارسان بی‌سابقه است.» (مصاحبه با بنیاد برومند، ۱۵ شهریور ۱۴۰۰)

بعد از قتل آقای عالی نژاد یک کمیته پیگیری برای کمک به تحقیقات پلیس تشکیل شد. این کمیته  با وکالت از طرف خانواده آقای عالی‌‌نژاد، ۲ سال تلاش کردند تا ردپا و انگیزه این قتل را پیدا کنند. رئیس کمیته به همراهی پنجاه نفر معترض دیگر، یک نامه اعتراضی را تسلیم رئیس پلیس ناحیه کرده و تقاضا کردند منابع بیشتری برای این تحقیقات در نظر گرفته شود. آقای فرخ قهرمانی رئیس کمیته پیگیری قتل گفت: «ما اطلاعات مربوطه را به پلیس ارائه کرده‌ایم اما پلیس پاسخی به ما نمی‌دهد. پلیس خیلی‌ چیزها را می‌داند اما آنها را اعلام نمی‌‌کند.» (کمیته ادیان، ۲۴ آبان ۱۳۹۵)

چند سال بعد، فرهاد ذوالنوری، از دوستان آقای عالی‌نژاد در ششمین سالگرد قتل او گفت: «وكیل بین‌المللی گرفته شده و از طرف دولت از خانواده آن مرحوم وكالت گرفته شد تا پیگیری جریان قتل در كشور سوئد انجام شود.» (‌حیات نو، ٧ آذر ١٣۸۶)

مجمع مشورتی فعالان مدنی یارسان، روز ۲۷ آبان ۱۳۹۷ در بیانیه‌ای به مناسبت سالگرد قتل آقای عالی‌نژاد نوشت: «مگر غیر از این است که اتباع یک کشور، مهمترین سرمایه و اساساً مهمترین عنصر تشکیل دهنده‌ی آن کشورند و حکومت‌های مردمی و مشروع وظیفه دارند که با همه‌ی امکاناتشان از سرمایه‌ها و کیان مملکت خود دفاع نمایند؟ آیا بی‌توجهی دولت ایران به حادثه‌ی قتل سید خلیل، نشانه‌ی رضایتش به این جنایت است یا نشانه‌ی بی‌علاقه بودنش به حقوق و به جان اتباع کشور خود؟ و یا این که دولت محترم، موضوع را مسئولانه پیگیری کرده است و ماییم که از زحماتش هنوز بی‌خبریم؟ در صورت مورد اخیر، بی‌صبرانه منتظریم که نتیجه‌ی پی‌گیری‌هایش را به خانواده و مریدان و دوستان آقای عالی‌نژاد و جامعه یارسان گزارش دهد.» (اینفو صوفی، مجمع  ۲۷، آبان  ۱۳۹۷)

تصحیح و یا تکمیل کنید