بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

زهرا (مهری) کریمیان

درباره

ملیت: ايران
مذهب: اسلام
وضعیت تأهل: مجرد

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۱۳۶۶ — ۱۳۶۷
محل: زندان اوين، تهران، استان تهران، ايران
نحوه کشته‌شدن: تيرباران
اتهامات: پندار و/يا گفتار ضدانقلابی; محاربه با خدا، رسول خدا و نايب امام زمان

ملاحظات

خانم زهرا (مهری) کریمیان یکی از ۳۲۰۸ عضو و هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران است که خبر اعدا‌‌‌مش توسط این سازمان درکتابی تحت عنوان "جنایت علیه بشریت" منتشر شده است. این کتاب گزارشی در مورد اعدام‌های دسته جمعی زندانیان سیاسی در سال های ۱۳٦۷ و ١٣٦٨ است. اطلاعات تکمیلی از منابع زیر به دست آمده است:

١- گزارش یکی از همبندیهای وی که از طریق فرم الکترونیکی برای امید ارسال کرده است.

٢- سایت بیداران ونوشته های مینا انتظاری همبندی خانم زهرا کریمیان

٣- گزارش دستگیری خانم کریمیان از طریق فرم اکترونیکی توسط یکی از آشنایان وی

خانم زهرا کریمیان قبل از دستگيری از دانشجويان فعال به شمار می رفت. مینا انتظاری از دوره‌ای که زهرا در کنار خواهرش معصومه (شورانگیز) دربند بود، می‌نویسد که زهرا با مهربانی از خواهرش که شکنجه شده بود و در بسیار داشت پرستاری می‌کرد.

دستگیری و بازداشت

بنا به اطلاع یکی از آشنایان خانم زهرا کریمیان، وی در جریان درگیریها و دستگیریهای روز ٣٠ خرداد ١٣٦٠، وی و خواهرش، معصومه، به داخل یک ساندویچ فروشی پناه بردند و مامورین سررسیده و همانجا آن دو را دستگیر کردند و به اوین فرستادند.

خانم زهرا کریمیان سالها در زندان و عموما در بندهای تنبیهی بود و در سال ١٣٦٧ در بند پائین سالن آسایشگاه بود، که در آنجا در اتاقها تمام روز بسته بود. زندانیان را شبانه روز سه بار و هر بار ٣٠ دقیقه به دستشوئی می‌بردند. شستشوی خود، ظرفها و لباسها باید در این مدت کوتاه انجام می‌گرفت.

تظاهرات سی خرداد ماه ۱۳٦٠ در اعتراض به تهیه مقدمات عزل بنی صدر (رئیس جمهوری وقت) از طرف مجلس، رد صلاحیت کاندیداهای عضو سازمان مجاهدین خلق ایران و منع آنها از شرکت در امور سیاسی مملکت، و همچنین مخالفت آیت الله خمینی با هرگونه مذاکره و اصرار وی بر خلع سلاح شدن این سازمان صورت گرفت. سازمان مجاهدین خلق که تا آن زمان از رهبری آیت الله خمینی حمایت نموده و کوشش می کرد که در چارچوب نظام جدید فعالیت داشته باشد، موضع خود را تغییر داد و کوشید با براه انداختن تظاهرات وسیع که در آن برخی از هوادارنش مسلح بودند رژیم را سرنگون و قدرت سیاسی را به دست بگیرد. سرکوب شدید تظاهرات ۳٠ خرداد، که منجر به کشته شدن دهها نفر شد و موج دستگیری های پس از آن، در واقع به تهاجمات نیروهای شبه نظامی و پاسداران به گروه ها و احزاب مستقل از حاکمیت که در ماههای قبل صورت گرفته بود، مشروعیت بخشید و با تشدید سرکوب به صورتی بی سابقه در تاریخ جمهوری اسلامی آن را به سیاست رسمی دولت تبدیل کرد.

دادگاه

بنا به اطلاع همبندش، خانم کریمیان در دادگاهی که پس از دستگیریش تشکیل شد به ٥ یا ٦ سال حبس محکوم شد. به هنگام اعدام محکومیت وی تمام شده بود. با اینهمه به دلیل قبول نکردن شرایط سنگینی که مقامات زندان برای آزادی گذاشته بودند، وی همچنان در زندان مانده بود.

در مورد شرایط و چگونگی دادگاهی که منجر به محکومیت دوم وی شد اطلاع دقیقی در دست نیست. طبق اطلاعات موجود در مورد قربانیان سال ۱۳٦۷ دادگاهی رسمی با حضور وکیل و دادستان برای آنها تشکیل نشد. زندانیانی که در سال ٦۷ اعدام شدند برای پاسخ به چند سوال در مقابل یک هیئت ویژه ۳ نفری، که متشکل از یک قاضی شرع، نماینده ای از وزارت اطلاعات و دادستان تهران، برده شدند. این هیئت از زندانیان چپ گرا سوالاتی در ارتباط با عقاید آنها و اعتقادشان به خدا و مذهب می‌کرد.

خانواده‌های قربانیان کشتار سال ۱۳٦۷ به محاکمات غیرعادلانه و غیر قانونی که به اعدام هزارها زندانی در ظرف چند ماه منجر شد، به شدت اعتراض کرده‌اند. در نامه‌ای که در سال ۱۳٦۷ به وزیر دادگستری وقت، حسن حبیبی نوشتند، سیاست رسمی پنهان کاری در رابطه با این اعدامها را به پرسش کشیده‌‌ و آن را دال بر غیر قانونی بودن اعدام ها شمرده‌اند. آن ها یاد‌آور شده‌اند که اکثریت قریب به اتفاق قربانیان زندانیانی بودند که قبلاً در محاکم شرع به حبس محکوم شده بودند و در حال گذراندن دوران محکومیت خود و یا به پایان رساندن آن بودند. این زندانیان دوباره دادگاهی شده و به سرعت به مرگ محکوم شدند.

اتهامات

مقامات قضایی جمهوری اسلامی علناً اتهامی به قربانیان اعدام‌های جمعی سال ٦۷ وارد نکرده‌اند. بستگان قربانیان در نامه خود به وزیر دادگستری و در نامه دیگری که در سال ١٣٨١ به گزارشگر مخصوص سازمان ملل متحد، که به ایران سفر کرده بود، نوشته‌اند، به اتهاماتی نظیر "ضد انقلاب، ضد دین، و ضد اسلام" و یا انتساب قربانیان "به عملیات نظامی ... در مرزهای کشور"، که گویا اساس محکومیت عزیزان‌شان بوده اشاره نموده‌اند.

حکمی ازآیت الله روح الله خمینی که در خاطرات حسینعلی منتظری، قائم مقام رهبری در آن زمان، به چاپ رسیده است اظهارات خانواده‌های قربانیان را در رابطه با اتهامات وارده تأئید می‌کند. در این حکم آیت الله خمینی از اعضای سازمان مجاهدین خلق به عنوان "منافقانی" یاد نموده که به اسلام اعتقاد ندارند و نوشته است: "کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند محارب و محکوم به اعدام می‌باشند."

مدارک و شواهد

در گزارش این اعدام نشانی از مدارک ارائه شده علیه متهم نیست.

دفاعیات

خویشان قربانیان درنامه خود یادآورمی‌شوند که به عزیزان‌شان در دادگاه فرصت دفاع داده نشد. در همین نامه، در پاسخ این اتهام که زندانیان با اعضای مسلح سازمان مجاهدین خلق در حمله به نیروهای مسلح جمهوری اسلامی همکاری داشته‌اند چنین آمده که این ادعا‌ها: "با توجه به اوضاعی که در زندان ها حاکم بوده، به طور کلی باطل است، چرا که فرزندان ما در سخت‌ترین شرایط به سر می‌بردند، ملاقاتهای پانزده روز یک بار آن هم به مدت ده دقیقه از پشت شیشه و به وسیله تلفن و محرومیت اینان از داشتن هرگونه وسیله ارتباط با خارج زندان، که ما آن را در هفت سال اخیر تجربه کرده‌ایم، حقانیت ادعای ما را به اثبات می‌رساند".

حکم

از جزئیات این حکم اعدام اطلاعی در دست نیست. خانم زهرا (مهری) کریمیان به همراه خواهرش در تابستان ١٣٦٧ اعدام شدند.

تاریخ ٨ آذر، تاریخی که در کتاب "جنایت علیه بشریت" برای اعدام خانم کریمیان ذکر شده، طبق اظهارات دو تن از همبندیهای وی درست نیست. در آن ماه اعدامها متوقف شده بود و به زندانیان ملاقات می‌دادند. تاریخ ٨ آذر احتمالا روزی است که خبر اعدام زهرا کریمیان را به خانواده‌اش خبر دادند.

بنا به اطلاعات موجود مسئولان زندان خبر اعدام این زندانیان را به همراه وسائلشان بعد از ماه‌ها به خانواده آنها دادند ولی اجسادشان را به آنها ندادند. زندانیان در گورهای جمعی به خاک سپرده شده‌اند. مقامات به خانواده زندانیان هشدار دادند که برای عزیزانشان مراسم سوگواری برگزار نکنند.

تصحیح و یا تکمیل کنید