بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

معصومه (شورانگیز) کریمیان

درباره

ملیت: ايران
مذهب: اسلام (شيعه)
وضعیت تأهل: نامعلوم

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۱۳۶۶ — ۱۳۶۷
محل: زندان اوين، تهران، استان تهران، ايران
نحوه کشته‌شدن: تيرباران
اتهامات: پندار و/يا گفتار ضدانقلابی; شرکت در تظاهرات ضد رژيم; محاربه با خدا، رسول خدا و نايب امام زمان

ملاحظات

خانم معصومه (شورانگیز) کریمیان یکی از ۳۲۰۸ عضو و هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران است که خبر اعدا‌‌‌مش توسط این سازمان درکتابی تحت عنوان "جنایت علیه بشریت" منتشر شده است. این کتاب گزارشی در مورد اعدامهای دسته‌جمعی زندانیان سیاسی در سالهای ۱۳٦۷ و ١٣٦٨ است. اطلاعات تکمیلی از منابع زیر به دست آمده است:

١- گزارش یکی از همبندیهای وی که از طریق فرم الکترونیکی برای امید ارسال کرده است.

٢- سایت بیداران ونوشته‌های مینا انتظاری همبندی خانم کریمیان

٣- گزارش دستگیری خانم کریمیان از طریق فرم اکترونیکی توسط یکی از آشنایان وی

خانم معصومه کریمیان پزشک متخصص ارتوپد از انگلستان و از هواداران سازمان مجاهدین خلق بود. یکی از همبندیهای خانم کریمیان در باره رفتار وی در زندان می نویسد: "او در بند مورد احترام بود. برای جوانترهای مجاهد تکیه‌گاه بود و برای بیماران دردهای مفاصل و استخوان مشاور پزشکی. او به زندانیانی که مایل بودند، طریقه ماساژ را یاد می‌داد و به بیمارانی که نیاز به فیزیوتراپی داشتند، آن را یاد می‌داد."

دستگیری و بازداشت

بر اساس اطلاعات موجود خانم معصومه ( شورانگیز) کریمیان و خواهرش، زهرا (مهری) کریمیان، در جریان درگیریها در تظاهرات ٣٠ خرداد ١٣٦٠ به داخل یک ساندویچ فروشی پناه بردند. پاسداران آنان را در آنجا دستگیر کرده و در زندان اوین بازداشت کردند.

تظاهرات سی خرداد ماه ۱۳٦٠ در اعتراض به تهیه مقدمات عزل بنی‌صدر (رئیس جمهوری وقت) از طرف مجلس، رد صلاحیت کاندیداهای عضو سازمان مجاهدین خلق ایران و منع آنها از شرکت در امور سیاسی مملکت، و همچنین مخالفت آیت الله خمینی با هرگونه مذاکره و اصرار وی بر خلع سلاح شدن این سازمان صورت گرفت. سازمان مجاهدین خلق که تا آن زمان از رهبری آیت الله خمینی حمایت نموده و کوشش می‌کرد که در چارچوب نظام جدید فعالیت داشته باشد، موضع خود را تغییر داد و کوشید با به راه انداختن تظاهرات وسیع که در آن برخی از هوادارنش مسلح بودند رژیم را سرنگون و قدرت سیاسی را به دست بگیرد. سرکوب شدید تظاهرات ۳٠ خرداد، که منجر به کشته شدن ده‌ها نفر شد و موج دستگیریهای پس از آن، در واقع به تهاجمات نیروهای شبه نظامی و پاسداران به گروه‌ها و احزاب مستقل از حاکمیت که در ماه‌های قبل صورت گرفته بود، مشروعیت بخشید و با تشدید سرکوب به صورتی بی‌سابقه در تاریخ جمهوری اسلامی آن را به سیاست رسمی دولت تبدیل کرد.

خانم معصومه کریمیان درهنگام بازجویی شکنجه شده بود. به گفته همبندانش، در نتیجه قپان بستن وی در آن دوران مدتها کتفش درد می کرد و دستش لمس بود.

قپان کردن از شیوه های متداول بازجوئی بود. یک دست را از بالای سر و دست دیگر را از پائین در پشت سر زندانی بهم دستبند می زدند. فشارِ قپانی معمولاً باعث شكسته‌شدنِ استخوان‌های كتف می‌شد. برای اثربخشی بیشتر معمولاً زندانی را با قپانی از جایی آویزان می‌كردند.

او دوره هفت سال زندان را در زندانهای اوین و قزل حصار گذراند. همبندانش به خاطر می آورند که وی به دلیل اینکه قد بلند و تحصیلات عالی داشت از طرف رئیس زندان مورد تهاجم بیشتری بود. بیشتر وقتها در بندهای تنبیهی، که در آنجا در اتاقها بسته بود، نگهداری می شد. زمانی که شکنجه از طریق برپا کردن "قیامت" یا "قبر" به راه افتاد، معصومه به مدت ٧ ماه در این تابوت‌ها به سر برد.

"قبر" به معنی نشاندن زندانی در جعبه با چشم بند برای ماه‌های متوالی است. دیوارهای تخته‌ای در دو طرف زندانی امکان هر گونه حرکتی را سلب می‌کرد.

دادگاه

به گفته مینا انتظاری، خانم کریمیان در دادگاه اولی که پس از دستگیریش تشکیل شد به ١٥ سال زندان محکوم شده بود. اینکه آیا دادگاه دومی وی را به مرگ محکوم کرده بود یا نه دانسته نیست. طبق اطلاعات موجود در مورد قربانیان سال ۱۳٦۷ دادگاهی رسمی با حضور وکیل و دادستان برای آنها تشکیل نشد. زندانیانی که در سال ٦۷ اعدام شدند برای پاسخ به چند سوال در مقابل یک هیئت ویژه ۳ نفری، که متشکل از یک قاضی شرع، نماینده ای از وزارت اطلاعات و دادستان تهران، برده شدند. این هیئت از زندانیان چپ گرا سوالاتی در ارتباط با عقاید آنها و اعتقادشان به خدا و مذهب می‌کرد.

خانواده‌های قربانیان کشتار سال ۱۳٦۷ به محاکمات غیرعادلانه و غیر قانونی که به اعدام هزارها زندانی در ظرف چند ماه منجر شد، به شدت اعتراض کرده‌اند. در نامه‌ای که در سال ۱۳٦۷ به وزیر دادگستری وقت، حسن حبیبی نوشتند، سیاست رسمی پنهان کاری در رابطه با این اعدامها را به پرسش کشیده‌‌ و آن را دال بر غیر قانونی بودن اعدامها شمرده‌اند. آنها یاد‌آور شده‌اند که اکثریت قریب به اتفاق قربانیان زندانیانی بودند که قبلاً در محاکم شرع به حبس محکوم شده بودند و در حال گذراندن دوران محکومیت خود و یا به پایان رساندن آن بودند. این زندانیان دوباره دادگاهی شده و به سرعت به مرگ محکوم شدند.

اتهامات

مقامات قضایی جمهوری اسلامی علناً اتهامی به قربانیان اعدام‌های جمعی سال ٦۷ وارد نکرده‌اند. بستگان قربانیان در نامه خود به وزیر دادگستری و در نامه دیگری که در سال ١٣٨١ به گزارشگر مخصوص سازمان ملل متحد، که به ایران سفر کرده بود، نوشته‌اند، به اتهاماتی نظیر "ضد انقلاب، ضد دین، و ضد اسلام" و یا انتساب قربانیان "به عملیات نظامی ...در مرزهای کشور"، که گویا اساس محکومیت عزیزان‌شان بوده اشاره نموده‌اند.

حکمی ازآیت الله روح الله خمینی که در خاطرات حسینعلی منتظری، قائم مقام رهبری در آن زمان، به چاپ رسیده است اظهارات خانواده‌های قربانیان را در رابطه با اتهامات وارده تأئید می‌کند. در این حکم آیت الله خمینی از اعضای سازمان مجاهدین خلق به عنوان "منافقانی" یاد نموده که به اسلام اعتقاد ندارند و نوشته است: "کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند محارب و محکوم به اعدام می‌باشند."

مدارک و شواهد

در گزارش این اعدام نشانی از مدارک ارائه شده علیه متهم نیست.

دفاعیات

خویشان قربانیان درنامه خود یادآورمی‌شوند که به عزیزان‌شان در دادگاه فرصت دفاع داده نشده بود. در همین نامه، در پاسخ این اتهام که زندانیان با اعضای مسلح سازمان مجاهدین خلق در حمله به نیروهای مسلح جمهوری اسلامی همکاری داشته‌اند چنین آمده که این ادعا‌ها: "با توجه به اوضاعی که در زندانها حاکم بوده، به طور کلی باطل است، چرا که فرزندان ما در سخت‌ترین شرایط به سر می‌بردند، ملاقاتهای پانزده روز یک بار آن هم به مدت ده دقیقه از پشت شیشه و به وسیله تلفن و محرومیت اینان از داشتن هرگونه وسیله ارتباط با خارج زندان، که ما آن را در هفت سال اخیر تجربه کرده‌ایم، حقانیت ادعای ما را به اثبات می‌رساند".

حکم

خانم معصومه کریمیان (شورانگیز) در مرداد یا شهریور ١٣٦٧ همراه با خواهرش، زهرا (مهری) کریمیان، در زندان اوین به دار آویخته شد.

همبندیی که خانم کریمیان را در تابستان ١٣٦٧ دیده است، در فرم الکترونیک به امید می‌نویسد: "او متعلق به آخرین گروه از زندانیان مجاهدی بود که در در اواخر مرداد ١٣٦٧ از بند زنان (سالن ٣ بالا) برده شد. آنها را بعد از ظهر آن روز به بند بازگرداندند. آنها را به ٢٠٩ برده بودند، جائیکه بر سر مرگ یا زندگی زندانیان اوین را در آن تابستان تصمیم گرفتند. می‌گفتند راهرو مملو از زندانیان مرد بود که به انتظار نشسته بوند. بعد از چند روز خانم شورانگیز کریمیان و آخرین بازمانده‌های گروه مجاهدین بند ما را بردند. آنها دیگر هرگز بازنگشتند."

در کتاب "جنایت علیه بشریت" ذکر شده است که خانم کریمیان در روز ٨ آذر ١٣٦٧ در زندان اوین تیرباران شد. بنا به گزارش همبندان وی، اشتباهی در تاریخ و نحوه اعدام خانم کریمیان در این کتاب صورت گرفته است. شاید این اشتباه از آنجا ناشی شده است که خبر اعدام خانم کریمیان را در ٨ آذر ماه به خانواده وی اطلاع داده باشند.

بنا به اطلاعات موجود مسئولان زندان خبر اعدام این زندانیان را به همراه وسائلشان بعد از ماه‌ها به خانواده آنها دادند ولی اجسادشان را به آنها ندادند. زندانیان در گورهای جمعی به خاک سپرده شده‌اند. مقامات به خانواده زندانیان هشدار دادند که برای عزیزانشان مراسم سوگواری برگزار نکنند.

تصحیح و یا تکمیل کنید