بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

رامین حسین‌پناهی

درباره

سن: ۲۵
ملیت: ايران
مذهب: اسلام (سنی)
وضعیت تأهل: نامعلوم

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۱۷ شهریور ۱۳۹۷
محل: زندان اوين، تهران، استان تهران، ايران
نحوه کشته‌شدن: حلق آویز
اتهامات: محاربه با خدا، رسول خدا و نايب امام زمان
سن در زمان ارتکاب جرم انتسابی: ۲۴

ملاحظات

یک فعال مدنی و سیاسی بود که در ۱۶ سالگی توسط ماموران وزارت اطلاعات دستگیر شد و برای همکاری با آنها تحت شکنجه و فشار قرار گرفت.

خبر اعدام آقای رامین حسین‌پناهی به همراه دو تن دیگر در وب‌سایت دادسرای عمومی و انقلاب تهران و خبرگزاری ایرنا در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۳۹۷ منتشر شد. اطلاعات تکمیلی درباره این پرونده از خبرنامه بنیاد برومند (۲۵ اسفند ۱۳۹۶)، مصاحبه منتشرشده  بنیاد با منبع مطلع (۸ شهریور ۱۳۹۷)، گفت‌وگوی بنیاد عبدالرحمن برومند با حسین احمدی‌نیاز، وکیل مدافع او (۱۸ و ۲۶ مهر ۱۳۹۷) و همچنین مصاحبه با یک فرد مطلع (۸ شهریور ۱۳۹۷)، خبرگزاری‌های ایسنا (۱، ۲۰، ۲۳ خرداد، ۲۸ مرداد، و ۳ شهریور ۱۳۹۷)، ایرنا (۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۷)، میزان (۶ شهریور ۱۳۹۷)، باشگاه خبرنگاران جوان (۵ تیر ۱۳۹۷)، وب‌سایت حزب کومله کردستان (۲۶ تیر ۱۳۹۶)، پایگاه خبری و تحلیلی روژ (۲ تیر ۱۳۹۶)، دویچه‌وله (۱۲ خرداد ۱۳۹۷) و وب‌سایت سازمان عفو بین‌الملل (۱۷ شهریور ۱۳۹۷) به دست آمده است.

آقای رامین حسین‌پناهی، فرزند شریفه و محمدمیرزا، ۲۴ ساله بود. او در خانواده‌ای تهی‌دست و پرجمعیت از طبقه کارگر در روستای قروچای در دهگلان استان کردستان متولد شد و تحصیلات خود تا دیپلم متوسطه را در همان جا به پایان رساند. آقای حسین‌پناهی ۳ خواهر و ۵ برادر داشت. خانواده او در حوزه‌ی نجات‌بخشی انسان‌ها تلاش می‌کردند. (مصاحبه بنیاد با وکیل آقای حسین‌پناهی، ۱۸ مهر ۱۳۹۷)

به گفته برادرش، آقای حسین‌پناهی یک فعال مدنی و سیاسی بود که در ۱۶ سالگی توسط ماموران وزارت اطلاعات دستگیر شد و برای همکاری با آنها تحت شکنجه و فشار قرار گرفت. آقای حسین‌پناهی بعد از اتمام تحصیل از طرف وزارت اطلاعات دهگلان و قروه مورد تهدید و آزار و اذیت قرار می‌گرفت، بنابراین به ترک کشور مجبور شد و به کردستان عراق رفت. او جوانی آزادی‌خواه، صلح‌طلب با آرمان‌هایی بزرگ بود. به بشریت، رفاه انسانی، و برابری معتقد بود و به حقوق زنان عقیده داشت. او عضو حزب کومله کردستان بود. آقای حسین‌پناهی برای دیدار با پدر و مادر بیمارش در حال سفر از کردستان عراق به سنندج بود. (خبرنامه بنیاد، ۲۵ اسفند ۱۳۹۶)

یکی از برادران آقای حسین‌پناهی به نام انور پیش‌تر به اعدام محکوم و سپس با نقض حکم تبرئه شد. یک برادر او در زندان است، یک برادرش در تصادفی مشکوک جان خود را از دست داد و دو برادرش نیز در مجبور به ترک کشور شده‌اند. (مصاحبه بنیاد با وکیل آقای حسین‌پناهی، ۱۸ مهر ۱۳۹۷)

در اواسط دهۀ ١٣۴٠، چند تن از اعضای باقی مانده از حزب دموکرات کردستان ایران در عراق، سازمان انقلابی حزب دموکرات کردستان ایران را بنیان گذاشتند. اسماعیل شریف‌زاده، عبدالله معینی و ملا آوراه از جمله رهبران این تشکیلات بودند که با الهام از انقلاب کوبا، به مبارزۀ مسلحانه چریکی در کردستان روی آوردند. با شکست این جریان در سال ٤٨ بسیاری از اعضای آن دستگیر شدند. در سال ١٣۵٧ با آزادی برخی از رهبران زندانی، سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان- کومله تأسیس گردید. پس از انقلاب، کومله براساس گرایش مارکسیستی خود، با خان‌ها و سرمایه‌داران کرد مخالف بود و کارگران و دهقانان کردستان را بویژه در سنندج و مناطق اطرافش که نفوذ زیادی داشت، به شورش مسلحانه علیه آن‌ها و به ویژه دولت مرکزی فرامی‌خواند. سازمان کومله در سال ١٣۶١ با وحدت با یک گروه مارکسیستی به نام سهند، که فعالیتش بیشتر در زمینۀ تئوریک بود، حزب کمونیست ایران را بنیان نهاد و از این پس خود را "سازمان کردستان حزب کمونیست ایران- کومله" نامید. تا اواسط دهه شصت حکومت مرکزی توانست پیشمرگان کومله را از کردستان به شمال عراق براند. در سال‌های بعد، این سازمان از حزب کمونیست ایران انشعاب کرد و سپس با چندین انشعاب دیگر در میان خود روبرو گردید. هم اکنون گروه‌های مختلفی از نام کومله استفاده می‌کنند.

بنا بر اطلاعات موجود، آقای حسین احمدی‌نیاز، وکیل مدافع آقای حسین‌پناهی به واسطه‌ی دفاع از موکلش بازداشت شد. او به خاطر نوشتن یک بیانیه در پاسخ به اطلاعیه دادگستری کردستان درخصوص پرونده‌ی آقای رامین حسین‌پناهی بازداشت شد و سپس با وثیقه ۲۰۰ میلیون تومان آزاد شد. (مصاحبه بنیاد با وکیل آقای حسین‌پناهی، ۲۶ مهر ۱۳۹۷)

برخی سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی حقوق بشری با صدور بیانیه‌هایی خواستار توقف اجرای حکم اعدام و دادرسی عادلانه برای آقای حسین‌پناهی شده بودند و پس از اعدام او نیز در بیانیه‌هایی نسبت به اجرای این حکم اعتراض کردند. (بنیاد برومند، ۲۵ اسفند ۱۳۹۶، دویچه‌وله، ۱۲ خرداد و سازمان عفو بین‌الملل، ۱۷ شهریور ۱۳۹۷)

دستگیری و بازداشت

آقای حسین‌پناهی در روز جمعه، دوم تیر ماه ۱۳۹۶ در حوالی سنندج در کمین نیروهای سپاه پاسداران افتاد و زخمی و دستگیر شد. سه نفر دیگر که همراه او بودند، در این حادثه کشته شدند. بنا بر اطلاعات موجود، از او مدت چهار ماه هیچ خبری در دست نبود. (خبرگزاری هرانا، ۱۹ دی ۱۳۹۶)

بر اساس اطلاعات موجود، آقای حسین‌پناهی در زمان دستگیری بیهوش بود و بلافاصله تحت نظر پزشکان بیمارستان بعثت سنندج قرار گرفت، اما پس از عمل‌های جراحی بلافاصله به سلول انفرادی انتقال یافت و در همان حال تحت بازجویی قرار گرفت. او نزدیک به ۱۸۰ روز در بازداشتگاه سپاه پاسداران زندانی بود و پس از آن به دستور مقام قضایی به بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج منتقل شد. آقای حسین‌پناهی وکیل تسخیری داشت، اما بنا بر اطلاعات موجود، وکیل تسخیری او در هیچ کدام از جلسات بازجویی در سپاه پاسداران یا وزارت اطلاعات دعوت نشده بود و حضور نداشت و اظهارات این متهم در این دو نهاد بدون حضور وکیل اخذ شد. (هرانا، ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۷) در این مدت خانواده‌اش هم از او بی‌خبر بودند. به گفته‌ی خانواده‌اش، یکی از کلیه‌های آقای حسین‌پناهی در دوران بازداشت به‌شدت عفونت کرده بود. (خبرنامه منتشرشده در وب‌سایت بنیاد ۲۵ اسفند ۱۳۹۶) آقای حسین‌پناهی تحت شکنجه مجبور شد اعتراف کند که مسلح بوده است. به گفته‌ی وکیلش، از او حین بازجویی به طور مخفیانه فیلم‌برداری کرده بودند. (مصاحبه بنیاد با وکیل آقای حسین‌پناهی، ۲۶ مهر ۱۳۹۷)

آقای حسین‌پناهی پس از ارجاع پرونده‌اش به دادسرای انقلاب سنندج، در تاریخ ۱۹ دی ۱۳۹۶ به زندان سنندج منتقل شد. (هرانا، ۱۹ دی ۱۳۹۶) او در این زندان با مادرش ملاقات کرد. به گفته‌ی یکی از وکلایش، آقای حسین‌پناهی در زندان سنندج امکان ملاقات هفتگی با او را داشت. به گفته‌ی وکیلش، آقای حسین‌پناهی «هرگز نگران اجرای حکم اعدامش نبود. فقط ناراحت از این بود که جمهوری اسلامی او را به عنوان یک تروریست تلقی کرده است.» (مصاحبه بنیاد با وکیل آقای حسین‌پناهی، ۱۸ مهر ۱۳۹۷)

او در زمان دستگیری زخمی و بیهوش بود و پس از عمل‌های جراحی به سلول انفرادی انتقال یافت.

آقای حسین‌پناهی روز ۲۶ مرداد ۱۳۹۷ بدون اطلاع قبلی به زندان رجایی‌شهر در استان البرز انتقال داده شد و ملاقات و تماس‌های تلفنی او با خانواده‌اش قطع شد. او در این زندان در بند ۱۰ سالن ۳۱، محل نگهداری زندانیان جرایم عمومی زندانی بود و امکان تماس با خارج از زندان نداشت. او روز چهارم شهریور ۱۳۹۷ در اعتراض به انتقال غیرقانونی‌اش به زندان رجایی‌شهر، بی‌توجهی قوه قضاییه به درخواست اعاده دادرسی و عدم اصل تفکیک جرایم زندانیان اعلام اعتصاب غذای تر کرد و لب‌هایش را دوخت. مسئولان زندان رجایی‌شهر به جای رسیدگی به درخواست او، آقای حسین‌پناهی را به سلول انفرادی، در مکانی به جز قرنطینه‌ و سلول‌های انفرادی شناخته‌شده‌ی آن زندان منتقل کردند. آقای حسین‌پناهی تا زمان اجرای حکم در اعتصاب غذا بود. او در روز ۱۳ شهریور ۱۳۹۷ برای آخرین بار با مادرش در زندان رجایی‌شهر ملاقات کرد، اما به آنها گفته نشده بود که این ملاقات آخر است. (مصاحبه بنیاد با منبع مطلع، ۸ شهریور ۱۳۹۷)

بنا به گفته‌ی وکیل آقای حسین‌پناهی، مسئولان قضایی او را روز جمعه، ۱۶ شهریور ۱۳۹۷ به همراه دو زندانی دیگر از زندان رجایی‌شهر در استان البرز به زندان اوین انتقال دادند. (مصاحبه بنیاد با وکیل آقای حسین‌پناهی، ۲۶ مهر ۱۳۹۷)

دادگاه

شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی سنندج در تاریخ ۲۵ دی ۱۳۹۶ آقای حسین‌پناهی را پشت درهای بسته محاکمه کرد. جلسه دادگاه که ساعت ۹ صبح آغاز شد و سه ساعت طول کشید، با حضور دادستان، نماینده‌ی وزارت اطلاعات، و وکیل انتخابی متهم برگزار شد. با وجود اصرار وکیل مدافع متهم، خانواده‌ی آقای حسین‌پناهی که پشت در دادگاه نشسته بودند، اجازه‌ی حضور نیافتند. (مصاحبه بنیاد با وکیل آقای حسین‌پناهی، ۲۶ مهر ۱۳۹۷)

اتهامات

دادگاه آقای حسین‌پناهی را به «بغی» متهم کرد. بر اساس اطلاعیه دادسرای عمومی و انقلاب تهران، او «در قالب یک تیم نظامی به قصد عملیات خرابکارانه به کشور وارد شده و با مشکوک شدن ماموران به اعضای این تیم در ایستگاه بازرسی ورودی شهرستان سنندج، رامین حسین‌پناهی و همراهانش اقدام به پرتاب نارنجک جنگی و شلیک تیر به سمت ماموران نموده». بنا بر این اطلاعیه، بازپرس دادسرای سنندج به آقای حسین‌پناهی اتهامات «محاربه، عضویت در گروه‌های معاند نظام و حمل مهمات جنگی» را تفهیم کرد. (دادسرای عمومی و انقلاب تهران، ۱۷ شهریور ۱۳۹۷)

مدارک و شواهد

بنا بر اطلاعیه دادسرای عمومی و انقلاب تهران، آقای حسین‌پناهی اقرار کرد که مسلحانه وارد کشور شده و قصد عملیات در داخل کشور را داشته است. هم‌چنین پذیرفت که یک خشاب ۳۰ تیری را به سمت ماموران شلیک کرده (دادسرای عمومی و انقلاب تهران، ۱۷ شهریور ۱۳۹۷) بنا بر گزارش منتشر شده در خبرگزاری قوه قضاییه، از گروهی که آقای حسین‌پناهی همراهشان بوده، «دو قبضه اسلحه کلاشینکف، چهارده خشاب خالی، ۲۴۳ عدد فشنگ جنگی کلاشینکف، دو تیغه خشاب اسلحه کمری و تعداد ۲۸ عدد فشنگ جنگی، یک قبضه اسلحه کمری، یک دستگاه دوربین پیشرفته با قابلیت‌های عکاسی و فیلمبرداری، یک دستگاه گوشی هوشمند و ۲ دستگاه گوشی ساده، ۲ عدد سینه خشاب و مقادیری اسناد و مدارک تشکیلاتی کشف و ضبط شد.» (خبرگزاری میزان، ۶ شهریور ۱۳۹۷)

دفاعیات

بر اساس اطلاعات موجود، آقای حسین‌پناهی اتهامات وارده را رد کرد. مقامات مسئول حق دفاع او را نقض کردند و او را در حالی که زخمی بود، بدون حق درمان بازجویی کردند. آقای حسین‌پناهی هشت ماه از دسترسی به وکیل تعیینی‌اش محروم بود و با وجود این که بازپرس برایش وکیل تسخیری معین کرد، اما آن وکیل هم در جلسات بازجویی توسط اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات اجازه‌ی حضور نداشت و در نهایت قضات آقای حسین‌پناهی را پشت درهای بسته محاکمه کردند.

وکیل تعیینی آقای حسین‌پناهی موکلش را بی‌گناه دانست و گفت: تا قبل از تشکیل جلسه دادگاه، این متهم از وکیل تسخیری، از میان وکلای مورد تایید قوه قضاییه بر اساس تبصره ذیل ماده ۴۸، برخوردار بود، اما آن وکیل در هیچ کدام از جلسات بازجویی در سپاه پاسداران یا اطلاعات حضور نداشت و اصلا دعوت نشده بود و اظهارات آقای حسین‌پناهی در این دو نهاد با وجود تصریح مواد ۵ و ۶ قانون آیین دادرسی کیفری، بدون حضور وکیل گرفته شد. وکیل تعیینی آقای حسین‌پناهی گفت که تنها حرکت وکیل تسخیری به عنوان دفاع از این متهم، «نوشتن نامه‌ی تقاضای عفو و بخشش بود که به دفعات در رای بدوی و دیوان عالی کشور به آن اشاره شد.» (مصاحبه بنیاد با وکیل آقای حسین‌پناهی، ۱۸ و ۲۶ مهر و هرانا، ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۷)

به گفته‌ی وکیلش، آقای حسین‌پناهی اتهامات وارده را رد کرد و اقاریر در بازجویی را تحت شکنجه اعلام کرد. از آقای حسین‌پناهی دفاع آخر اخذ نشد و بعد از این که متهم اعلام کرد در بازجویی شکنجه شده است، قضات شروع کردند به پرسیدن سوالاتی که در بازداشتگاه از متهم شده بود. در این حین، وکیل مدافع آقای حسین پناهی به کارکرد دادگاه اعتراض کرد و گفت: «این دادگاه مورد قبول نیست. شما بازجو نیستید، قاضی هستید! باید بین ما و بازجویان داوری بکنید و ببینید حرف کی درست است. نه این که شما هم بیایید در مقام اثبات گناهکاری موکل من باشید. شما قاضی و مستقل هستید!»، اما این اعتراض مورد توجه دادگاه قرار نگرفت و با وجود این که متهم باید به پزشکی قانونی فرستاده می‌شد و دادگاه تجدید می‌شد، هیچ کدام از این کارها انجام نشد. (مصاحبه بنیاد با وکیل آقای حسین‌پناهی، ۱۸ و ۲۶ مهر ۱۳۹۷)

بنا بر اطلاعات موجود، آقای حسین‌پناهی در جلسه دادگاه در حضور قضات پرونده و وکیلش، مدعی شکنجه و ارائه علایم و آثار شکنجه در بدن خود پس از گذشت ماه‌ها شد و برای اثبات آن خواستار نشان دادن آن به قضات شد و وکیل او هم این اییین درخواست را در صورت‌جلسه دادگاه نوشت و خواستار رسیدگی به این مسئله قبل از ورود به اصل اتهام شد؛ اما به این درخواست توجهی نشد. وکیل آقای حسین‌پناهی در جلسه دادگاه همچنین با استناد به اصل ٣٨ قانون اساسی ایران مبنی بر این که «هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار یا کسب اطلاع ممنوع است»، تاکید کرد که اقرار حاصل از شکنجه مردود است و هیچ اعتباری ندارد. به گفته‌ی وکیل آقای حسین‌پناهی اعمال فشار، اعم از جسمی و روحی، بر متهم برای وادار کردن او به بیان چیزی که مد نظر بازجو و همچنین نگه داشتن متهم در بازداشتگاه انفرادی به مدت بیش از ۲۰۰ روز با وجود بیماری و مجروح بودن او را مصداق شکنجه است. (بیانیه وکیل آقای حسین‌پناهی در پاسخ به ادعای دادگستری کردستان، هرانا، ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۷)

بر اساس قوانین ایران از جمله اصل ۳۸ قانون اساسی ایران شکنجه ممنوع است و در قانون مجازات نیز جرم‌انگاری شده است. ضمن این‌که اقرار به دست آمده از شکنجه فاقد اعتبار است. (مصاحبه بنیاد با وکیل آقای حسین‌پناهی، ۱۸ مهر ۱۳۹۷)

بنا بر اطلاعات موجود، وکیل آقای حسین‌پناهی با استناد به اصل ۳۴ قانون اساسی دادرسی به پرونده‌ی موکلش را عادلانه و منصفانه ندانست و گفت که دادگاه در رسیدگی به این پرونده فاقد صلاحیت است. به عقیده‌ی وکیل این متهم، اولا طبق ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی طبق ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی بغی زمانی است که گروهی اقدام مسلحانه انجام دهند و اعضای یک گروه زمانی باغی هستند که فعالیت موثری در آن گروه داشته باشند؛ در حالی که آقای حسین‌پناهی طبق محتویات پرونده و اعلام خودش، صرفا برای ملاقات پدر و مادر خود به منطقه برگشته بود و هرگز قصد ترور نداشته و ادعای ترور را کذب محض عنوان کرده و از طرفی، شاکی برای این ادعا مدرکی هم ارائه نکرده و آقای حسین‌پناهی حتی در زمان تیراندازی به سوی وی و همراهانش از سلاح استفاده نکرده است. از طرفی، بغی به معنی اعتراض به کارکرد حکومت یا امام حاکم است. یعنی یک حکومت در مقابل موکلش  وجود داشته و زمانی دادرسی می‌توانست منصفانه و عادلانه باشد که دادگاه مستقل باشد. وقتی ضابطان پرونده سپاه پاسداران و اداره اطلاعات جزئی از خود حکومت و شاکی هستند، و دادسرای انقلاب و دادگاه انقلاب هم از همین حکومت به شمار می‌روند و طبق قانون ملزم و مکلف به دفاع از انقلاب اسلامی هستند، این دادرسی چگونه می‌توانسته مستقل، منصفانه و عادلانه باشد؟ به گفته‌ی وکیل آقای حسین‌پناهی، جلسه‌ی دادگاه باید تمدید می‌شد، اما نشد و بلافاصله حکم را صادر کردند. (مصاحبه بنیاد با وکیل آقای حسین‌پناهی، ۲۶ مهر ۱۳۹۷ و بیانیه وکیلش، هرانا، ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۷) همچنین به گفته‌ی برادر آقای حسین‌پناهی، در دادگاه نگذاشتند او حرف بزند و وکیلش آن‌طور که باید از او دفاع کند. پروسه‌ی محاکمه قرار بود در چند جلسه برگزار بشود، اما در یک جلسه خلاصه شد و بعد از ۱۰ روز نیز حکم اعدام برایش صادر شد. (خبرنامه بنیاد، ۲۵ اسفند ۱۳۹۶)

تنها حرکت وکیل تسخیری مورد تایید قوه قضاییه به عنوان دفاع از این متهم، «نوشتن نامه‌ی تقاضای عفو و بخشش بود که به دفعات در رای بدوی و دیوان عالی کشور به آن اشاره شد.»

وکیل آقای حسین‌پناهی با تاکید بر اصل تناسب جرم و مجازات گفت: «صرف عضویت در حزب کومله و تبلیغ برای آن طبق قوانین ایران نمی‌تواند مجازات اعدام داشته باشد و سزای آن وفق قوانین جمهوری اسلامی فقط حبس یا زندان است.» وکیل او همچنین گفت: «موکلم هرگز مسلح نبوده و وقتی وارد کشور می‌شوند تا زمان دستگیری در کنترل و رصد ماموران سپاه پاسداران بوده و در محوطه شهر سنندج در کمین نیروهای مذکور قرار گرفته و مورد آماج حملات نیروهای سپاه قرار می‌گیرند که طبق اطلاعیه دادگستری کردستان سه نفر از همراهان رامین بلافاصله جان خود را از دست می‌دهند و رامین که در صندلی عقب خودرو پراید قرار داشته فورا مجروح و بیهوش می‌شود و در حالت بیهوشی هیچ کس نمی‌تواند دست به اسلحه برده باشد. و طبق اعلام رسمی سپاه و خبرهای آن، حتی خون از دماغ هیچ کدام از ماموران سپاه نیز نیامده است که این خود نشان می‌دهد که اولاً این درگیری نبوده بلکه غافلگیری ماموران سپاه بوده؛ ثانیاً هیچ اسلحه‌ای در دست رامین نبوده تا تیری از سوی وی شلیک شده باشد.» (بیانیه وکیل آقای حسین‌پناهی، هرانا، ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۷)

آقای حسین‌پناهی در زمان بازداشت نیز در ملاقات با مادرش با پیامی به فعالان بین‌المللی اعلام کرد که او یک کنشگر سیاسی است که به عنوان نمونه‌ای از جوانان کرد ایرانی به مبارزه مدنی دست زده و مجبور به ترک ایران شده و برای دیدار مادر سالخورده‌اش به کشور برگشته بود. او تاکید کرد که روند دادرسی را قبول ندارد. (خبرنامه بنیاد برومند، ۲۵ اسفند ۱۳۹۶ و مصاحبه بنیاد با وکیل آقای حسین‌پناهی، ۱۸ مهر ۱۳۹۷)

آقای حسین‌پناهی در دوره‌ی تحقیقات و تکمیل پرونده از حق برخورداری از وکیل محروم بود. وکیل آقای حسین‌پناهی با تاکید بر فشار دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی بر دادگاه، گفت: در دادگاه «من در حضور قضات، نماینده وزارت اطلاعات و نماینده دادستان به رامین گفتم آیا تو مشکلی داری؟ گفت بله. من شکنجه شده‌ام. گفتم کجا؟ گفت ببین، اینه‌ها، و بدنش را نشان داد. گفتم آقای قاضی! لطفا طبق قوانین موجود جاری در دادرسی کیفری صورت مجلس شود که موکل من تحت شکنجه قرار گرفته است.» وکیل آقای حسین‌پناهی خواستار تعقیب قضایی عاملان و آمران شکنجه‌ی موکلش و ارجاع آقای حسین‌پناهی به پزشکی قانونی شد، اما دادگاه به این درخواست توجه نکرد. (مصاحبه بنیاد با وکیل آقای حسین‌پناهی، ۱۸ مهر ۱۳۹۷)

آقای حسین‌پناهی مدت هشت ماه در سلول انفرادی زندانی بود و به گفته وکیلش زندان انفرادی خود مصداق شکنجه است. به گفته‌ی وکیل آقای حسین‌پناهی بر اساس مواد پنجم، ششم و هفتم قانون دادرسی کیفری، متهم باید بلافاصله بعد از دستگیری به وکیل خود دسترسی داشته باشد، بلافاصله اتهام به او ابلاغ و تفهیم بشود، بتواند بلافاصله موضوع را به خانواده‌اش اطلاع بدهد، اما در خصوص او مانند سایر متهمان سیاسی و امنیتی لحاظ و اجرا نشد. (مصاحبه بنیاد با وکیل آقای حسین‌پناهی، ۱۸ مهر ۱۳۹۷)

به گفته وکیل آقای حسین‌پناهی، قاضی در دادسرا به او و دو وکیل دیگر مصوبه‌ای از شورای عالی امنیت ملی نشان داد که بر اساس آن متهمان سیاسی و امنیتی برای اخذ اقرار تحت شکنجه قرار می‌گیرند. به گفته‌ی او، صدور حکم «بغی» برای موکلش نیز بر اساس همین مصوبه انجام شد. (مصاحبه بنیاد، ۲۶ مهر ۱۳۹۷)

به گفته‌ی وکیل مدافع متهم، رسیدگی به اتهام «بغی»، که به معنی اعتراض به کارکرد یک حکومت است، بر اساس ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی، اتهامی سیاسی است و رسیدگی به پرونده‌ی سیاسی بر اساس اصل ۱۶۸ قانون اساسی باید در دادگاه علنی با حضور هیات منصفه باشد، اما چنین نشد. (مصاحبه بنیاد با وکیل آقای حسین‌پناهی، ۲۶ مهر ۱۳۹۷)

به گفته وکیل آقای حسین‌پناهی، با درخواست اعاده‌ی دادرسی، پرونده‌ی موکلش به شعبه ۳۸ دیوان عالی کشور ارجاع شد، اما این شعبه بدون گرفتن اصل پرونده‌ی استنادی، اعاده دادرسی را رد کرد. دومین درخواست اعاده دادرسی پرونده آقای حسین‌پناهی به شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور مستقر در قم فرستاده شد. وکیل و برادر آقای حسین‌پناهی چند بار برای تقاضای بررسی دقیق و نقض حکم به این شعبه مراجعه کردند و نامه‌ی نمایندگان ادوار مجلس، وکلای دادگستری و حقوق‌دانان و فعالان مدنی در حمایت از او را به این شعبه ارائه کردند. شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور تنها در فاصله یک ماه از دریافت درخواست اعاده دادرسی حکم دادگاه بدوی را تایید کرد. به گفته وکیل آقای حسین‌پناهی، حتی رسیدگی به پرونده‌های عادی در دیوان عالی کشور ماه‌ها و حتی بیشتر از یک سال طول می‌کشد و تسریع در رسیدگی به این پرونده با وجود حکم اعدام، و ابرام فوری رای دادگاه بدوی نمی‌تواند با یک دادرسی عادلانه و منصفانه منطبق باشد. (مصاحبه بنیاد با وکیل آقای حسین‌پناهی، ۲۶ مهر ۱۳۹۷، ایسنا، ۲۷ مرداد ۱۳۹۷) وکلای آقای حسین‌پناهی دوباره خواستار اعاده‌ی دادرسی شدند؛ اما با وجود این درخواست، در حالی که طبق تبصره ذیل ماده ۴۷۷ قانون دادرسی کیفری ایران به محض ارائه اعاده دادرسی در پرونده‌هایی که موضوع مجازات آن سلب حیات است، دیوان عالی به محض درخواست باید دستور توقف اجرای حکم صادر بکند، اما در پرونده‌ی آقای حسین‌پناهی این توقف اجرا نشد. به گفته‌ی وکیل آقای حسین‌پناهی، یکی دیگر از ایرادات وارد بر این پرونده این بود که حکم در حالی اجرا شد که پرونده‌ی آقای حسین‌پناهی هنوز مفتوح بود. (مصاحبه بنیاد،۲۶ مهر ۱۳۹۷)

حکم

شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج در تاریخ ۳۰ دی ۱۳۹۶ آقای رامین حسین‌پناهی را بر اساس ماده ٢٨٧ قانون مجازات اسلامی ایران «باغی» شناخت و به اعدام محکوم کرد. دومین درخواست اعاده دادرسی این پرونده ۱۹ اسفند ۱۳۹۶ به شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور مستقر در قم فرستاده شد و این شعبه در تاریخ ۱۹ فروردین ۱۳۹۷ رای دادگاه بدوی را عینا تایید کرد. (مصاحبه بنیاد با وکیل آقای حسین‌پناهی، ۲۶ مهر ۱۳۹۷ و ایسنا، ۲۰ خرداد ۱۳۹۷) 

انتقال آقای حسین‌پناهی برای اجرای حکم به وکیل و خانواده‌اش اطلاع داده نشد. (مصاحبه بنیاد با وکیل آقای حسین‌پناهی، ۱۸ مهر ۱۳۹۷) آقای رامین حسین‌پناهی در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۳۹۷ به همراه آقایان زانیار مرادی و لقمان مرادی در زندان اوین تهران به دار آویخته شد. (مصاحبه بنیاد با وکیل آقای حسین‌پناهی، ۱۸ مهر ۱۳۹۷)

دو روز بعد از اعدام آقای حسین‌پناهی، جسد او در بهشت زهرای تهران به وکیل، مادر، خواهر و برادر بزرگتر او نشان داده شد، اما به آنها تحویل داده نشد و در محلی نامعلوم به خاک سپرده شد. به گفته حاضران در محل، ماموران اطلاعات به خانواده‌ آقای حسین‌پناهی و اعدام‌شدگان دیگر گفتند حق تصویربرداری از اجساد و گریه و زاری ندارند. با این وجود، به گفته‌ی وکیل آقای حسین‌پناهی، مادر او بسیار ناراحت بود، چنان‌که با دیدن جنازه فرزندش آن‌چنان به زمین و آسمان می‌پرید که انگار کوهی از آتش دارد درون او را می‌سوزاند. (مصاحبه بنیاد با وکیل آقای حسین‌پناهی، ۱۸ مهر ۱۳۹۷)

تصحیح و یا تکمیل کنید