بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

محمدرضا ثلاث باباجانی

درباره

سن: ۵۱
ملیت: ايران
مذهب: اسلام (شيعه)
وضعیت تأهل: مجرد

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۲۸ خرداد ۱۳۹۷
محل: زندان رجایی شهر، کرج، استان البرز، ايران
نحوه کشته‌شدن: حلق آویز
اتهامات: قتل; برهم زدن نطم عمومی
سن در زمان ارتکاب جرم انتسابی: ۵۰

ملاحظات

یکی از دراویش گنابادی بود که علیرغم ایرادات و ابهامات فراوان در روند رسیدگی به پرونده‌اش، به اعدام محکوم شد

خبر اعدام آقای محمدرضا ثلاث باباجانی فرزند اسدالله در وبسایت دادگستری کل استان تهران (۲۹ خرداد ۱۳۹۷)، جام جم آنلاین (۲۸ خرداد ۱۳۹۷) و نیز خبرگزاری میزان (۲۸ خرداد ۱۳۹۷) منتشر شد. اطلاعات تکمیلی در این خصوص از وبسایت دادگستری کل استان تهران (۳۰ خرداد ۱۳۹۷)، خبرگزاری ایرنا (۲۱ ، ۲۷ و ۲۸ اسفند ۱۳۹۶، ۱۸ فروردین و ۴ اردیبهشت ۱۳۹۷)، روزنامه کیهان (۲، ۵، ۶، ۲۱ و ۲۷ اسفند ۱۳۹۶، ۱۵ فروردین ۱۳۹۷)، خبرگزاری میزان (۲۰ و ۲۱ اسفند ۱۳۹۶)، وبسایت بی‌بی‌سی فارسی (۱ اسفند ۱۳۹۶ و ۲۸ خرداد ۱۳۹۷)، وبسایت مجذوبان نور (۲۷ خرداد ۱۳۹۷)، خبرگزاری تسنیم (۴ اردیبهشت ۱۳۹۷)، گزارشات سازمان عفو بین‌الملل (۲۸ خرداد ۱۳۹۷ و ۲۶ تیر ۱۳۹۷ ) و همچنین خبرنامه‌ها و وب‌نوشت‌های منتشر شده توسط بنیاد عبدالرحمن برومند (۱) بدست آمده است.

جزئیات بیشتر در خصوص این اعدام از مدارک و اسناد منتشر شده در فضای مجازی شامل دادنامه‌ صادر شده توسط شعبه ۹ دادگاه کیفری شماره یک استان تهران در تاریخ ۲۸ اسفند ۱۳۹۶، دادنامه صادر شده توسط شعبه ۳۹ دیوان‌عالی کشور در تاریخ ۳ اردیبهشت ۱۳۹۷، متن لایحه وکیل آقای ثلاث در مورد درخواست اعاده دادرسی و نامه فرزندان آقای ثلاث به طرفیت رهبر جمهوری اسلامی ایران کسب شده است. (مدارک موجود در بنیاد برومند)

آقای ثلاث متولد سال ۱۳۴۶ در شهر بروجرد در استان لرستان و ساکن تهران بود. او ۲ فرزند داشت و شغل‌اش رانندگی اتوبوس بود. او پس از آشنایی با عقاید تصوف (۲)، از پیروان سلسله نعمت‌اللهی سلطان علیشاهی گنابادی (معروف به دراویش گنابادی)(۳) یکی از معروفترین سلسله‌های صوفیه شد.

پرونده آقای ثلاث به کشته شدن سه مامور نیروی انتظامی در بهمن ماه ۱۳۹۶ در تهران ارتباط دارد.

در ساعت ۱۸:۲۰ روز ۳۰ بهمن ۱۳۹۶، در پی تجمعات اعتراضی شماری از دراویش گنابادی در خیابان گلستان هفتم پاسداران تهران، یک دستگاه اتوبوس سفید رنگ به سمت ماموران نیروی انتظامی و نیروهای بسیج مستقر در این خیابان حرکت کرد و با برخورد با ماموران، به کشته شدن سه مامور نیروی انتظامی و مجروح شدن هشت نفر منجر شد. (دادگستری کل استان تهران- ۲۹ خرداد ۱۳۹۷، خبرگزاری میزان- ۲۰ اسفند ۱۳۹۶ و دادنامه‌ شعبه ۹ دادگاه کیفری استان تهران)

آقای ثلاث پس از آشنایی با عقاید تصوف، از پیروان سلسله نعمت‌اللهی سلطان علیشاهی گنابادی (معروف به دراویش گنابادی) یکی از معروفترین سلسله‌های صوفیه شد.

مختصری از حوادث گلستان هفتم پاسداران

به دنبال انتشار اخباری مبنی بر دستگیری نورعلی‌ تابنده، رهبر (قطب) سلسله نعمت‌اللهی، دراویش گنابادی برای جلوگیری از تعرض به منزل او، از تاریخ ۱۴ بهمن ۱۳۹۶ در مقابل منزلش در خیابان گلستان هفتم پاسداران تهران تجمع کردند. این تجمع در همان شب به درگیری با نیروهای امنیتی و لباس شخصی منجر شد و در روز بعد درگیری‌های بیشتری با افزایش شمار دراویش در این خیابان اتفاق افتاد. دو روز بعد نورعلی تابنده در پیامی از هوادارانش خواست، آرامششان را حفظ و محل را ترک کنند. اما در پی دستگیری و بازداشت یکی از دراویش گنابادی در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۳۹۶، مجددا اعتراضات و تجمعات در خیابان گلستان هفتم از سر گرفته شد که این بار با برخورد شدیدتر نیروهای امنیتی و ماموران لباس شخصی مواجه شد. منابع خبری شمار دراویش دستگیر شده در جریان این اعتراضات را بالغ بر ۳۰۰ نفر تخمین زده‌اند.

دستگیری و بازداشت

بنابر اظهار سخنگوی وقت نیروی انتظامی، آقای ثلاث در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۳۹۶ به همراه ۸ نفر دیگر از دراویش حاضر در خیابان گلستان هفتم پاسداران دستگیر شدند. (بی‌بی‌سی فارسی- ۱ اسفند ۱۳۹۶) در خصوص زمان و مرجع دستگیرکننده اطلاعاتی در دست نیست و مطالب منتشر شده در رسانه‌های رسمی و دولتی با  خبرهای‌ منابع غیررسمی و اظهارات وکیل آقای ثلاث در این خصوص متناقض است. چنین عنوان شد که آقای ثلاث راننده اتوبوسی بوده است که در همان شب، سه تن از ماموران نیروی انتظامی را زیر گرفته بود. (خبرگزاری تسنیم- ۴ اردیبهشت ۱۳۹۷)

در فیلمی که پس از حادثه توسط رسانه‌های دولتی در ایران منتشر شد، آقای ثلاث با سر و صورت به شدت زخمی و خون‌آلود بر روی تخت بیمارستان در حال تشریح حادثه دیده می‌شود.

آقای ثلاث از بیمارستان به بازداشتگاه اداره آگاهی شاپور انتقال داده شد و در آنجا تحت بازجویی قرار گرفت. او در مدت بازجویی از حق دسترسی به وکیل و تماس با خانواده‌اش محروم بود. (گزارش سازمان عفو بین‌الملل- ۲۶ تیر ۱۳۹۷)

پس از پایان مرحله تحقیقات مقدماتی، آقای ثلاث به زندان رجایی شهر (گوهردشت) در شهر کرج منتقل شد و تا زمان اجرای حکم، حدود ۴ ماه در آنجا نگهداری شد. از تعداد و نحوه ملاقات‌های او با وکیل و خانواده‌اش اطلاعی در دست نیست.  آخرین ملاقات او با خانواده‌اش در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۳۹۷ در زندان رجایی شهر بود. (مجذوبان نور- ۲۷ خرداد ۱۳۹۷ و بی‌بی‌سی فارسی- ۲۸ خرداد ۱۳۹۷)

چنین عنوان شد که آقای ثلاث راننده اتوبوسی بوده است که در همان شب، سه تن از ماموران نیروی انتظامی را زیر گرفته بود.

دادگاه

پس از صدور کیفرخواست در دادسرای امور جنایی تهران، شعبه ۹ دادگاه کیفری یک استان تهران آقای ثلاث را در سه جلسه به صورت علنی محاکمه کرد. در ۲ جلسه اول رسیدگی که در تاریخ‌های ۲۰ و ۲۱ اسفند ۱۳۸۶ برگزار شد، وکیل تسخیری آقای ثلاث همراه او بود.

در سومین و آخرین جلسه رسیدگی به این پرونده که در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۳۹۶ برگزار شد، آقای ثلاث وکیل منتخب خود را به دادگاه معرفی کرد. این جلسه با اظهارات نماینده حقوقی نیروی انتظامی آغاز شد و پس از آن چندتن از ماموران نیروی انتظامی آنچه را که در شب حادثه مشاهده کرده بودند، بیان داشتند. سپس آقای ثلاث و وکیل او به سوالات رییس دادگاه پاسخ دادند.

اتهامات

اتهامات آقای ثلاث «مباشرت در سه فقره قتل عمدی ماموران نیروی انتظامی» و «اخلال نظم و آسایش و آرامش عمومی از طریق جنجال و حرکات نامتعارف و تعرض به ماموران نیروی انتظامی در خیابان پاسداران تهران» عنوان شد. (دادنامه صادر شده توسط شعبه ۹ دادگاه کیفری)

در شرایطی که حداقل تضمین‌های دادرسی رعایت نمی شود و متهمان از یک محاکمه منصفانه محرومند، صحت جرایمی که به آنها نسبت داده می شود مسلم و قطعی نیست. سازمان‌های بین المللی حقوق بشر به گزارش‌هایی اشاره می کنند مبنی بر اینکه مقامات جمهوری اسلامی ایران، در برخی موارد اتهامات کاذبی از قبیل قاچاق مواد مخدر یا ارتکاب جرائم عمومی و جنسی را به مخالفان خود (از جمله فعالان سیاسی، مدنی، صنفی و یا اقلیت‌های قومی و مذهبی) نسبت داده و آنان را همراه با محکومان عادی دیگر اعدام می کنند. هر سال صدها نفر در دادگاه‌های ایران به اعدام محکوم می‌شوند اما شمار افرادی که بر اساس اینگونه اتهامات کاذب به اعدام محکوم شده‌اند معلوم نیست.

در فیلمی که پس از حادثه توسط رسانه‌های دولتی در ایران منتشر شد، آقای ثلاث با سر و صورت به شدت زخمی و خون‌آلود بر روی تخت بیمارستان در حال تشریح حادثه دیده می‌شود.  

مدارک و شواهد

مدارک استفاده شده علیه آقای ثلاث «اقرار و اعتراف او نزد بازپرس دادسرای جنایی نسبت به قبول مسئولیت حادثه و هدایت اتوبوس به سمت ماموران نیروی انتظامی، گزارش مراجع انتظامی، تصاویر گرفته شده از نحوه حرکت اتوبوس، تصاویر اجساد، تحقیقات دادستان، شهادت چند مامور نیروی انتظامی در دادگاه، گواهی سلامت روحی و روانی و نیز سوابق کیفری او» عنوان شد. (خبرگزاری میزان- ۲۰ اسفند ۱۳۹۶ و روزنامه کیهان- ۲۷ اسفند ۱۳۹۶، گزارش سازمان عفو بین‌الملل- ۲۶ تیر ۱۳۹۷)

همچنین رسانه‌های دولتی ایران فیلمی را از آقای ثلاث بر روی تخت بیمارستان سجاد و در حالی که به شدت مجروح بود منتشر کردند که در آن اقرار می‌کند به علت خشم و عصبانیت از ماموران نیروی انتظامی، با اتوبوس به آنها حمله کرده است. (گزارش سازمان عفو بین‌الملل- ۲۶ تیر ۱۳۹۷، بی‌بی‌سی فارسی- ۲۸ خرداد ۱۳۹۷ و جام جم آنلاین- ۲۸ خرداد ۱۳۹۷)

سازمانهای بین المللی حقوق بشر بارها دولت جمهوری اسلامی ایران را به خاطر اعمال سیستماتیک شکنجه‌های شدید و استفاده از سلولهای انفرادی جهت گرفتن اعتراف از زندانیان محکوم کرده‌اند و صحت اعترافاتی را که تحت فشار از متهمان گرفته شده است، مورد پرسش قرار داده‌اند.

دفاعیات

آقای ثلاث در آخرین جلسه دادگاه ضمن رد اقاریر و اعترافات پیشین خود عنوان کرد که پس از اینکه به شدت توسط ماموران نیروی انتظامی و ماموران اداره آگاهی مورد ضرب و شتم قرار گرفت، مجبور به اعتراف شده بود و در اثر این ضربات، انگشت دست او نیز شکسته شده است. در این جلسه آقای ثلاث با رد اتهام قتل سه مامور نیروی انتظامی عنوان کرد که او پیش از زمان وقوع حادثه (ساعت ۱۸:۲۰ روز ۳۰ بهمن ۱۳۹۶) توسط ماموران نیروی انتظامی دستگیر شده بود و در زمان وقوع حادثه، تحت بازداشت بوده است. در این زمینه چند نفر شاهد نیز وجود داشتند که حاضر بودند در خصوص صحت این ادعا شهادت دهند. اما دادگاه هیچ دستوری در خصوص احضار آنها به جلسه رسیدگی به منظور استماع شهادت آنها صادر نکرد. (دادنامه صادر شده توسط شعبه ۹ دادگاه کیفری و گزارش سازمان عفو بین‌الملل- ۲۶ تیر ۱۳۹۷)

آقای ثلاث در آخرین جلسه دادگاه ضمن رد اقاریر و اعترافات پیشین خود عنوان کرد که پس از اینکه به شدت توسط ماموران نیروی انتظامی و ماموران اداره آگاهی مورد ضرب و شتم قرار گرفت، مجبور به اعتراف شده بود و در اثر این ضربات، انگشت دست او نیز شکسته شده است.

بنابر گزارش سازمان عفو بین‌الملل، آقای ثلاث در ساعت ۱۴:۳۰ روز ۳۰ بهمن ۱۳۹۶، دستگیر شد و به شدت مورد ضرب و شتم ماموران نیروی انتظامی قرار گرفت. پیش از اینکه آقای ثلاث در اثر شدت ضربات هوشیاری خود را از دست بدهد، شنیده بود که یکی از ماموران نیروی انتظامی به سایر ماموران دستور می‌دهد: «اینقدر بزنیدش تا بمیرد». پیکر بیهوش آقای ثلاث - با شکستگی‌های متعدد در ناحیه سر، دندان، دنده و بینی - توسط ماموران به بیمارستان انتقال داده شد. پس از بدست آوردن هوشیاری نسبی در بیمارستان، مامور بازجویی، آقای ثلاث را به امضای یک برگ اعترافات از پیش آماده شده مجبور کرد. این در حالی است که آقای ثلاث که از سواد خواندن و نوشتن محدود و ضعف بینایی برخوردار بود از مفاد مندرج در برگه مطلع نبود و تحت تاثیر دوز بالای داروهای آرامبخش و مسکن قرار داشت. این تنها بازپرسی موجود در پرونده است. بلافاصله فرد دیگری که در اتاق بیمارستان حاضر بود، اقدام به فیلمبرداری و ضبط صدای آقای ثلاث نمود و از او پرسید که چرا سه مامور نیروی انتظامی را به قتل رسانده است. یک روز بعد، این فیلم در صدا و سیمای جمهوری اسلامی به عنوان اعترافات آقای ثلاث پخش شد. (لایحه درخواست اعاده دادرسی وکیل آقای ثلاث و گزارش سازمان عفو بین‌الملل- ۲۶ تیر ۱۳۹۷)

وکیل آقای ثلاث اعلام کرده بود که مدارک جدیدی دال بر بیگناهی موکلش بدست آورده است، اما دیوان عالی کشور از پذیرش این مدارک خودداری کرد. از جمله این مدارک جدید، شهودی عنوان شدند که ادعا می‌کردند مردی جوان پشت فرمان اتوبوس بوده است. قاضی رسیدگی کننده به این پرونده، هرگز دستوری مبنی بر انجام تحقیقات در خصوص ادعای آقای ثلاث مبنی بر ایراد شکنجه و ضرب و شتم توسط ماموران صادر نکرد و نیز اجازه نداد شهودی که می‌خواستند به نفع متهم پرونده شهادت دهند، به دادگاه معرفی شوند. (گزارش سازمان عفو بین‌الملل- ۲۶ تیر ۱۳۹۷)

آقای ثلاث در سومین جلسه رسیدگی به اتهاماتش عنوان کرده بود: «... به منظور حمایت از یکی از بزرگان خود و برادرمان در پاسداران تجمع کرده بودیم که ناجا [نیروی انتظامی جمهوری اسلامی] با باتوم شروع کرد ما را زدن و سر من ۱۷ بخیه خورد». سپس در پاسخ به سوال رئیس دادگاه که از او پرسیده بود: «آیا اتهامات وارده دایر بر مباشرت در قتل سه نفر از ماموران نیروی انتظامی و اخلال در نظم عمومی را قبول دارد» پاسخ داده بود: «نه قبول ندارم». (خبرگزاری میزان- ۲۷ اسفند ۱۳۹۶)

بنابر اظهار وکیل آقای ثلاث یکی از ایراداتی که در رونده رسیدگی به پرونده به چشم می‌خورد این است که «از فرمان، دنده، سوییچ و سایر قطعاتی که می‌توانست هویت راننده را اثبات کند نمونه اثر انگشت برداشته نشده است». همچنین در بخشی از کیفرخواست صادر شده علیه آقای ثلاث، «دارا بودن گواهینامه رانندگی پایه یک به عنوان «ادله بزه انتسابی» ذکر شده است که در تناقض آشکار با «اصل برائت» است.» (بی‌بی‌سی فارسی- ۲۸ خرداد ۱۳۹۷)

در فضای مجازی ۲ فایل صوتی از آقای ثلاث منتشر شده است که او بر بی‌گناهی خود تأکید می‌کند: «من بیگناهم. ۲ تا اتوبوس بوده. من راننده اتوبوسی نیستم که آدم کشته. من آدم‌کش نیستم. من مورچه هم نمی‌کشم. ماشین من سالم بوده، گلوله به من نخورده. این صحنه‌سازی نیروی انتظامیه. ...اصلا ساعت [حرکت] من روشن بوده هوا، ولی فیلم تاریکه. ...متادون داده بودن خورده بودم،‌ اصلا حال و هوش نبودم، بعد هم می‌ترسیدم بگم. دادگاه اول اگه من دفاع می‌کردم، من رو می‌کشتن. تو پاسگاه ۲ ساعت من رو زدن. گفتن بزنید بمیره، بگید تو درگیری کشته شده. من هم کج‌دار و مریز [کنایه از رفتار با احتیاط] با نیروی انتظامی و دادگاه رفتم که من رو نکشن. ... ۱۷ جای سرم رو با باتوم شکوندن. نه اینکه بزنن با چاقو بخوره، با باتوم بزنن می‌دونید یعنی چی؟ این مغز سر من اصلا داغون شده. ...هیچ فیلمی از من ندارن که من پشت فرمون هستم. یه فیلم نشون بدن از من. کس دیگه پشت فرمون بوده. ...اصلا اون اتوبوس دیگه‌ است، شماره‌اش هم فرق می‌کنه. ...من ترسی از مرگ ندارم. ولی من آدم‌کش نبودم. من کسی رو نکشتم. من به جهان اعلام می‌کنم که من راننده اون اتوبوس نبودم». (فایل‌های صوتی موجود در بنیاد برومند)

از فرمان، دنده، سوییچ و سایر قطعاتی که می‌توانست هویت راننده را اثبات کند نمونه اثر انگشت برداشته نشده است.

خلاصه‌ای از ایرادات حقوقی دادرسی آقای محمدرضا ثلاث باباجانی

بنابر اظهار آقای ثلاث و وکیل‌اش پس از صدور حکم قطعی، آقای ثلاث قبل از وقوع حادثه بازداشت و تحت شکنجه قرار گرفته بود و در زمان حادثه تحت بازداشت ماموران امنیتی و انتظامی بود. آقای ثلاث همچنین بیان کرده بود که در اثر فشار و شکنجه برگه‌ای را مبنی بر اقرار به ارتکاب جنایت امضا کرده بود. اگرچه آقای ثلاث در مراحل دادرسی اقرار به ارتکاب قتل کرده بود، اما ادعای او بعد از صدور حکم و درخواست وکیل‌اش برای ارائه مدارک جدید باید مورد توجه مراجع قضایی قرار می گرفت. تحقیق در مورد ادعاهای آقای ثلاث کار دشواری نبود. دادگاه می‌توانست به راحتی در مورد این که او در زمان وقوع حادثه در کجا بوده، تحقیق کند. دوربین‌های بیمارستانی که آقای ثلاث بعد از دستگیری در آن بستری شده بود، می‌توانست راهنمای خوبی در این مورد باشد. بررسی دوربین‌های مدار بسته در محل حادثه قطعا برای کشف حقیقت می‌توانست موثر باشد. در کنار تصاویر دوربین‌ها، شاهدان زیادی در لحظه وقوع حادثه در محل حضور داشتند و ماجرا را از نزدیک دیده بودند. دادگاه حتی از امکان شهادت آن افراد هم برای پی‌ بردن به حقیقت ماجرا استفاده نکرد. همچنین دادگاه می‌بایست اتوبوس را برای تثبیت اثر انگشت در اختیار کارشناسان امر قرار دهد، اما بر اساس اظهارات وکیل آقای ثلاث، این امر هیچ گاه اتفاق نیفتاد.

وکیل آقای ثلاث عنوان کرده بود که اتوبوسی که حمله با آن انجام شده، یک اتوبوس مرسدس بنز ایران خودرو بوده است، در حالیکه اتوبوسی که محمد ثلاث با آن رانندگی می‌کرد، یک اتوبوس اسکانیا مونتاژ ایران یا همان شهاب بوده است و شماره پلاک اتوبوسی که در کیفرخواست آمده است با پلاک اتوبوس آقای ثلاث فرق داشته است. همچنین در فیلم‌های منتشره از صحنه حادثه، اتوبوس هدف تیراندازی پلیس قرار گرفته و اگر آقای ثلاث راننده این اتوبوس بوده، یا باید کشته می‌شد یا در اثر اصابت گلوله مجروح می‌شد، در حالیکه هیچگونه جراحت ناشی از گلوله بر سر و بدن آقای ثلاث مشاهده نشده است. علاوه بر این در بخشی از کیفرخواست دارا بودن گواهینامه رانندگی پایه یک به عنوان شواهد و قرائن ذکر شده است که در تناقض آشکار با اصل برائت است. بازسازی صحنه جرم نیز  بدون حضور متهم و وکیل او در محل آگاهی تهران انجام شده و نه در محل وقوع جرم. به نظر می‌رسد این اشکالات به دلیل امنیتی شدن روند دادرسی و فشار نهادهای غیر مسئول بر دادگاه رخ داده است.  

آقای ثلاث در یک فایل صوتی عنوان کرده بود: «من ترسی از مرگ ندارم. ولی من آدم‌کش نبودم. من کسی را نکشتم. من به جهان اعلام می‌کنم که من راننده آن اتوبوس نبودم».

حکم

شعبه ۹ دادگاه کیفری یک استان تهران به موجب دادنامه صادره در تاریخ ۲۸ اسفند ۱۳۹۶، آقای محمدرضا ثلاث باباجانی را به سه فقره قصاص نفس، یک سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرد. شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور در تاریخ ۳ اردیبهشت ۱۳۹۷ این رای را عیناً تایید کرد و این حکم به تأیید ریاست قوه قضاییه رسید. (مدارک موجود در بنیاد برومند، جام جم آنلاین- ۲۸ خرداد ۱۳۹۷، بی‌بی‌سی فارسی- ۲۸ خرداد ۱۳۹۷، ایرنا- ۱۸ فروردین ۱۳۹۷ و روزنامه کیهان ۱۵ فروردین ۱۳۹۷)

آقای محمدرضا ثلاث باباجانی در سحرگاه روز دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۷ در زندان رجایی شهر کرج به دار آویخته شد.

بنابر گزارش سازمان عفو بین‌الملل، مقامات قضایی جسد آقای ثلاث را در برای دفن به شهر بروجرد در استان لرستان بردند و بدون اطلاع و حضور فرزندان و مادرش، او را صدها کیلومتر دورتر از محل زندگی آنها به خاک سپردند. همچنین درخواست خانواده آقای ثلاث به منظور کالبد شکافی و معاینه جسد توسط پزشک قانونی به منظور مستند کردن آثار شکنجه، با مخالفت مقامات قضایی همراه شد. (گزارش سازمان عفو بین‌الملل- ۲۶ تیر ۱۳۹۷)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

(۱)
http://blog.iranrights.org/judiciary-official-on-mohammad-salas-case-we-had-a-confession-why-would-we-need-fingerprints/
http://blog.iranrights.org/mohammad-salas-darvish-given-hasty-death-sentence-in-unfair-trial-executed-over-widespread-protest/
http://blog.iranrights.org/mohammad-salas-at-imminent-risk-of-execution-after-supreme-court-rejects-retrial-bid/
http://blog.iranrights.org/amidst-health-concerns-for-hunger-striking-gonabadi-darvishes-prison-warden-says-their-deaths-would-mean-less-garbage/
http://blog.iranrights.org/khamenei-irans-judiciary-must-strike-back-against-criticism-with-decisive-action-public-relations-work/
https://www.iranrights.org/newsletter/issue/89
(۲)  تصوف یا صوفی‌گری یا درویشی نوعی طریقت و روش زاهدانه به منظور تزکیه نفس و دوری از دنیا برای وصول به حق و کمال نفس است. درباره منشاء تصوف اختلاف نظر وجود دارد. برخی آن را واکنشی آریایی در برابر دین اسلام می‌دانند، عده‌ای آن را نشأت گرفته از عقاید برهمایی و بودایی در هندوستان می‌شناسند، بعضی آن را به حکمت یونانیان مرتبط می‌کنند و بعضی دیگر مسیحیت و مانویت را مبداء تصوف معرفی کرده‌اند. در کنار تمام این عقاید، عده‌ای نیز تصوف را زاییده مکتب اسلام و تعلیمات قرآن دانسته‌اند.
(۳)  سلسله نعمت‌اللهی یکی از طریقت‌های تصوف است که توسط سید نورالدین شاه نعمت‌الله ولی در قرن هشتم هجری بنیاد شده‌ است. در حال حاضر سلسله نعمت‌اللهی سلطان علیشاهی گنابادی (معروف به دراویش گنابادی) از معروفترین سلسله‌های تصوف به شمار می‌رود. کلمه نعمت‌اللهی از نام شاه نعمت‌الله ولی گرفته شده و چون در دوران ایشان، پیروان او را «نعمت‌اللهی» می‌خواندند، این عنوان به کسانی که بعد از وی از عقاید و روش صوفیانه وی تبعیت کردند، داده شد. رهبر(قطب) کنونی دراویش گنابادی، نورعلی‌ تابنده (ملقب به مجذوب علی‌شاه) است.

تصحیح و یا تکمیل کنید