بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

مهین قربانی

درباره

سن: ۲۷
ملیت: ايران
مذهب: اسلام
وضعیت تأهل: مجرد

مورد

تاریخ کشته‌شدن: شهریور ۱۳۶۷ — مهر ۱۳۶۷
محل: زندان اوين، تهران، استان تهران، ايران
نحوه کشته‌شدن: حلق آویز
اتهامات: پندار و/يا گفتار ضدانقلابی; محاربه با خدا، رسول خدا و نايب امام زمان

ملاحظات

اطلاعات درباره خانم مهین قربانی را یکی از کسانی که با خانم قربانی پیش از اعدام وی در تابستان ١٣٦٧ همبندی بود، از طریق فرم الکترونیکی به امید ارسال داشته است. وی یکی از ۳۲۰۸ عضو و هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران است که خبر اعدا‌‌‌مش توسط این سازمان درکتابی تحت عنوان "جنایت علیه بشریت" منتشر شده است. این کتاب گزارشی است در مورد اعدام‌های دسته جمعی زندانیا ن سیاسی در سالهای ۱۳٦۷ و ١٣٦٨. اطلاعات تکمیلی در مورد این کشتار به وسیله بنیاد برومند از خاطرات آیت الله منتظری، گزارشهای سازمانهای حقوق بشر، و مصاحبه با خانواده‌ها و خاطرات شهود جمع‌آوری شده است.

دستگیری و بازداشت

خانم قربانی در سال ١٣٦٠ دستگیر شد. اطلاعی در مورد جزئیات دستگیری او در دست نیست. دوره‌های زندانش را در زندانهای اوین، قزل حصار، و گوهردشت گذراند. او بیشتر دوره زندان را به خاطر اعتراض به رفتارهای بد توابها و نگهبانان و تن ندادن به مقررات غیرانسانی آنها، در بندهای تنبیهی سپری کرد. خانم مهین قربانی به اتهام رابطه با سازمان مجاهدین خلق دستگیر شده بود. اما در سالهای آخر حیاتش دیگر به مجاهدین اعتقاد نداشت. نماز نمیخواند و از هم گروهیهایش فاصله گرفته بود و بیشتر اوقات تنها بود. در سال آخر پیش از اعدام، با آنکه بسیار جوان بود، اما چهرهاش شکسته و پیر بود و موهایش به سفیدی میزد.

دادگاه

خانم مهین قربانی پیشتر در دادگاه انقلاب اسلامی محاکمه شده و به ١٠ سال حبس محکوم شده بود. در مورد شرایط و چگونگی دادگاه‌هایی که در سال ۱۳٦۷ به اعدام او و هزاران نفر دیگر منتهی شد اطلاعی دقیقی در دست نیست. طبق اطلاعات موجود در مورد این افراد دادگاهی رسمی با حضور وکیل برای آنها تشکیل نشد. زندانیانی که در سال ۱۳٦۷ اعدام شدند برای پاسخ به چند سوال در مقابل یک هیئت ویژه ۳ نفری، که متشکل از یک قاضی شرع، نماینده‌ای از وزارت اطلاعات و دادستان تهران، برده شدند. این هیئت از زندانیان چپگرا سوالاتی در ارتباط با عقاید آنها و اعتقادشان به خدا و مذهب می‌کرد. <

خانواده‌های قربانیان کشتار سال ۱۳٦۷ به محاکمات غیرعادلانه و غیر قانونی که به اعدام هزارها زندانی در ظرف چند ماه منجر شد، به شدت اعتراض کرده اند. در نامه‌ای که در سال ۱۳٦۷ به وزیر دادگستری وقت، حسن حبیبی نوشتند، سیاست رسمی پنهان کاری در رابطه با این اعدام ها را به پرسش کشیده‌‌ و آن را دال بر غیر قانونی بودن اعدام ها شمرده‌اند. آن ها یاد آور شده اند که اکثریت قریب به اتفاق قربانیان زندانیانی بودند که قبلاً در محاکم شرع به حبس محکوم شده بودند و در حال گذراندن دوران محکومیت خود و یا به پایان رساندن آن بودند. این زندانیان دوباره دادگاهی شده و به سرعت به مرگ محکوم شدند.

اتهامات

مقامات قضایی جمهوری اسلامی علناً اتهامی به قربانیان اعدام‌های جمعی سال ٦۷ وارد نکرده‌اند. بستگان قربانیان در نامه خود به وزیر دادگستری و در نامه دیگری که در سال هزار و سیصد و هشتاد و یک به گزارشگر مخصوص سازمان ملل متحد، که به ایران سفر کرده بود، نوشته‌اند، به اتهاماتی نظیر "ضد انقلاب، ضد دین، و ضد اسلام" و یا انتساب قربانیان "... به عملیات نظامی ... در مرزهای کشور"، که گویا اساس محکومیت عزیزان‌شان بوده اشاره نموده‌اند.

حکمی ازآیت الله روح الله خمینی که در خاطرات حسینعلی منتظری، قائم مقام رهبری در آن زمان، به چاپ رسیده است اظهارات خانواده‌های قربانیان را در رابطه با اتهامات وارده تأئید می‌کند. در این حکم آیت الله خمینی از اعضای سازمان مجاهدین خلق به عنوان "منافقانی" یاد نموده که به اسلام اعتقاد ندارند و نوشته است: "کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می کنند محارب و محکوم به اعدام می باشند."

مدارک و شواهد

در گزارش این اعدام نشانی از مدارک ارائه شده علیه خانم قربانی نیست.

دفاعیات

از دفاعیات خانم مهین قربانی اطلاعی در دست نیست. خویشان قربانیان درنامه خود یادآورمی‌شوند که به عزیزان‌شان در دادگاه فرصت دفاع داده نشده بود. در همین نامه، در پاسخ این اتهام که زندانیان با اعضای مسلح سازمان مجاهدین خلق در حمله به نیروهای مسلح جمهوری اسلامی همکاری داشته‌اند چنین آمده که این ادعا‌ها: "با توجه به اوضاعی که در زندانها حاکم بوده، به طور کلی باطل است، چرا که فرزندان ما در سخت‌ترین شرایط به سر می‌بردند، ملاقاتهای پانزده روز یک بار آن هم به مدت ده دقیقه از پشت شیشه و به وسیله تلفن و محرومیت اینان از داشتن هرگونه وسیله ارتباط با خارج زندان، که ما آن را در هفت سال اخیر تجربه کرده‌ایم، حقانیت ادعای ما را به اثبات می‌رساند".

حکم

خانم مهین قربانی آخرین فرد مجاهدی بود که در مرداد ١٣٦٧ از بند زنان اوین (سالن ٣ بالا) برده شد و دیگر هرگز به بند بازنگشت. پیش از رفتن نگران بود که نامش را صدا نزنند. نمیخواست به خاطر آنکه از مجاهدین فاصله گرفته، از سرنوشت تراژیک آنها در امان باشد. قصد داشت برود و خود به پاسداران اطلاع دهد که او را فراموش کردهاند. وقتی نام وی را خواندند، چادر پوشید و خیلی سریع از بند بیرون رفت. او را در تابستان ١٣٦٧ در اوین به دار آویختند.

تصحیح و یا تکمیل کنید