بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

نصرالله فرخ‌نیا

درباره

ملیت: ايران
مذهب: احتمال قوی اسلام
وضعیت تأهل: نامعلوم

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۱۱ خرداد ۱۳۹۵
محل: زندان مرکزی نوشهر، نوشهر، استان مازندران، ايران
نحوه کشته‌شدن: حلق آویز
اتهامات: تجاوز

ملاحظات

یک سال بعد از تنظیم شکایت، شاکی رسما شکایتش را از آقای فرخ‌نیا و متهم دیگر پرونده پس گرفت و با انکار انجام عمل جنسی گفت قصد داشته «حال آنها را بگیرد».

خبر اعدام آقای نصرالله فرخ‌نیا به همراه هم‌پرونده‌ای او در خبرگزاری هرانا  و وب‌سایت سازمان حقوق بشر ایران (۱۱ خرداد ۱۳۹۵) منتشر شد. اطلاعات تکمیلی درباره این پرونده از طریق مصاحبه بنیاد عبدالرحمن برومند با یک فرد مطلع، فرم الکترونیکی ارسالی به بنیاد برومند در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۹۹ و همچنین مدارک و مستندات به دست آمده در تحقیقات این بنیاد به دست آمده است.

آقای نصرالله فرخ‌نیا، فرزند علی‌اکبر، جوان اهل چالوس بود. (مدارک موجود در بنیاد برومند)

آقای فرخ‌نیا و دو تن از دوستانش بعد از ظهر روز ۲۹ خرداد ۱۳۸۷ در مسیر چالوس به نوشهر دختری دانشجو را که از آنها کمک خواسته بود، سوار موتورسیکلت کردند. آن دختر به آنها گفته بود راننده یک پژو ۴۰۵ به عنوان مسافر او را سوار کرده و در مسیر قصد تجاوز به او را داشته است. فردای آن روز آن دختر با مراجعه به پلیس چالوس اظهار داشت که آقای فرخ‌نیا و دوستانش به او آزار رسانده‌اند. این پرونده به جرایم جنسی مرتبط است. (مدارک موجود در بنیاد برومند)

دستگیری و بازداشت

آقای فرخ‌نیا در تابستان ۱۳۸۷ دستگیر شد. او در پی شکایت یک زن که مدعی بود آقای فرخ‌نیا و دوستانش او را ربوده و مورد آزار و اذیت قرار داده‌اند، دستگیر شد. (مصاحبه یک فرد مطلع با بنیاد و مدارک موجود در بنیاد برومند)

آقای فرخ‌نیا حدود ۶ سال در زندان مرکزی نوشهر زندانی بود. جزئیات بیشتری از دستگیری و بازداشت این متهم در دست نیست. (مدارک موجود در بنیاد برومند)

دادگاه

هیات قضایی دادگاه کیفری استان مازندران، مستقر در چالوس، متشکل از پنج قاضی در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۹ تنها در یک جلسه به اتهام آقای فرخ‌نیا و دیگر متهمان این پرونده رسیدگی کرد.

بنا بر اطلاعات موجود، در این جلسه برای آقای فرخ‌نیا وکیل تسخیری معرفی شد، اما به دلیل حضور نداشتن شاکی در جلسه دادگاه، وکیل امکان تحقیق و پرسیدن سوال از شاکی و دفاع از متهم را نیافت. (مدارک موجود در بنیاد برومند)

اتهامات

دادگاه اتهام آقای فرخ‌نیا را «تجاوز به عنف» اعلام کرد. او بر اساس طرح یک شکایت به «آدم‌ربایی، تجاوز و سرقت پول و تلفن همراه شاکی» متهم شد.

در شرایطی که حداقل تضمین‌های دادرسی رعایت نمی‌شود و متهمان از محاکمه منصفانه محرومند، صحت جرایمی که به آنها نسبت داده می‌شود مسلم و قطعی نیست.

مدارک و شواهد

شهادت شاکی در مراحل اولیه رسیدگی به پرونده، و اظهارات متهم در بازجویی، بازپرسی و دادگاه به عنوان مدرک علیه آقای فرخ‌نیا در دادگاه به کار رفت. همچنین گزارش پزشکی قانونی مبنی بر «صدمات وارده به شاکیه» از مدارک مطرح شده علیه او بود. بر اساس مدارک موجود، روشن نیست این «صدمات» به چه میزان و به کدام اعضای بدن شاکی وارد شده و دلیل آن چه بوده است.

سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشر بارها دولت جمهوری اسلامی ایران را به خاطر اعمال سیستماتیک شکنجه‌های شدید و استفاده از سلول‌های انفرادی جهت گرفتن اعتراف از زندانیان محکوم کرده‌اند و صحت اعترافاتی را که تحت فشار از متهمان گرفته شده است، مورد پرسش قرار داده‌اند.

دفاعیات

بر اساس مستندات موجود، آقای فرخ‌نیا و دیگر متهمان این پرونده اعلام کردند که شاکی با رضایت خود در محل حادثه حضور داشته است. همچنین بنا بر اظهاراتی که از طرف شاکی پرونده در دست است، شاکی با ماشین دیگری به محل آورده شده بود.

این متهم در طول روند دادرسی از داشتن وکیل محروم بود و تنها در جلسه دادگاه که منجر به صدور حکم شد، برای او وکیل تسخیری در نظر گرفته شد. در همان جلسه نیز شاکی در جلسه حضور نداشت تا وکیل با تحقیق و پرسش از او بتواند از موکلش دفاع کند.

بنا بر مستندات موجود، او  به مواد روان‌گردان آمفتامین اعتیاد داشت و در زمان وقوع حادثه تحت تاثیر آن بود و توان تهدید شاکی را نداشت.

در جریان اعاده دادرسی، دیوان عالی کشور به درخواست وکلای متهمان مبنی بر احضار راننده اتومبیلی که فرد شاکی را به محل وقوع جرم آورده بود توجه نکرد و اعلام کرد که حتی در صورت امکان پیدا کردن و احضار وی، «تاثیری در روند پرونده نمی‌گذاشته.»

شاکی پرونده آقای فرخ‌نیا و هم‌پرونده‌ای‌هایش، حدود یک سال بعد از تنظیم شکایت، یعنی در ۲۸ خرداد ۱۳۸۸ در رضایتنامه‌ای رسمی، شکایت خود را پس گرفت و منکر انجام عمل جنسی شد. بنا بر اظهارات شاکی، آقای فرخ‌نیا و دو متهم دیگر قصد مزاحمت او را داشتند، اما او توانسته بود فرار کند و آنها نتوانسته بودند به او آسیبی بزنند و هیچ عمل جنسی‌ای بین آنها انجام نشده بود. شاکی با بیان این که قصد داشته «حال آنها را بگیرد»، گفت او را راهنمایی کرده بودند که به همین منظور از آنها شکایت کند.

با توجه به انکار انجام عمل جنسی توسط شاکی، مشخص نیست «صدمات وارده» ذکر شده در گزارش پزشک قانونی که در دادنامه دادگاه عالی به آن اشاره شده است، چه صدماتی به کدام قسمت‌های بدن را شامل می‌شود.

خلاصه‌ای از ایرادات حقوقی دادرسی در پرونده آقای نصرالله فرخ‌نیا

در پرونده حاضر به نظر می رسد قضات رسیدگی کننده تحقیقات کافی را انجام نداده و برخی مدارک موجود را در نظر نگرفته اند. شاکی پرونده در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۳۸۸ با حضور در دفتر دادگاه اعلام می دارد که متهمان پرونده با او هیچ رابطه‌ای نداشتند و اظهارات قبلی کذب بوده است. با توجه به اینکه دادگاه کیفری استان  بعد از این اقرار حکم صادر کرده است، مشخص است که قضات شعبه توجهی به اظهارات شاکی نداشته‌اند. گرچه در مورد اینکه شاکی در مراحل مختلف رسیدگی چه اظهاراتی داشته است اطلاعی در دست نیست. اگر شعبه بدوی و دیوان بدون تحقیق در مورد اظهارات شاکی مبنی بر انکار رابطه جنسی حکم صادر کرده باشند، قطعا این حکم غیر قانونی بوده است.

بر اساس متن رای شعبه هفتم دیوان عالی کشور وکلای پرونده خواستار احضار راننده‌ای که شاکی را به همراه داشته است شدند اما نه دادگاه بدوی و نه دیوان عالی کشور این تقاضا را نپذیرفته‌اند و قضات دیوان عالی استدلال کرده اند که تحقیق از آن راننده تاثیری در اصل ماجرا نخواهد داشت. این اقدام کاملا بر خلاف قوانین بوده است زیرا قضات رسیدگی کننده موظفند تحقیقات را به طور کامل انجام دهند. اینکه تحقیق از راننده مذکور تاثیری نخواهد داشت استدلال قابل قبولی نیست زیرا ممکن بود اظهارات ایشان حداقل نشان بدهد که شاکی در گفته های خود تا چه اندازه صادق بوده است.ایراد دیگر این پرونده محدودیت قابل توجه متهم در دسترسی به وکیل است. بر اساس اطلاعات موجود متهم پرونده صرفا در جلسه دادگاه وکیل خود را دیده است. این وکیل به صورت تسخیری تعیین شده و در هیچ یک از مراحل تحقیقات مقدماتی حضور نداشته است. بر اساس قوانین ایران هر متهمی می تواند در تمامی مراحل پرونده به همراه خود وکیل داشته و از خدمات وکیل بهره‌مند شود. این امر کاملا برخلاف قانون بوده است. چرا که در جرم زنای به عنف، وجود وکیل برای دفاع از متهم الزامی است. بر طبق تبصره ۱ ماده ۱۸۶ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری: «در جرائمی که مجازات آن به حسب قانون، قصاص نفس، اعدام، رجم و حبس ابد می باشد چنانچه متهم شخصا" وکیل معرفی ننماید تعیین وکیل تسخیري براي او الزامی است.» گرچه در مورد این تبصره اختلاف نظر وجود دارد اما یکی از دلایلی که دادرسی عادلانه انجام نشده است عدم حضور وکیل بوده است. متهم اظهار می دارد که وقتی قاضی از او پرسیده که آیا عمل شنیع دبر صورت گرفته است، ایشان به دلیل ندانستن معنی دبر، پاسخ مثبت داده است. مسلم است اگر امکان بهره‌مندی متهم از وکیل فراهم می شد، ایشان چنین اشتباهی را انجام نمی داد.

حکم

دادگاه کیفری استان مازندران در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۳۸۹ با استناد به مواد ۱۲، ۱۳، ۴۳، ۶۳، ۶۴، ۶۷، ۶۸، ۶۹، ۷۰ و ۸۳ قانون مجازات اسلامی* بر اساس علم قاضی، آقای نصرالله فرخ‌نیا را به اعدام (حد قتل)  محکوم کرد. شعبه هفت دیوان  عالی کشور در تاریخ ۲۶ بهمن ۱۳۸۹ این حکم را تایید کرد. آقای نصرالله فرخ‌نیا و هم‌پرونده‌ای او، صبح روز ۱۱ خرداد ۱۳۹۵، در زندان مرکزی نوشهر به دار آویخته شد.

پیکر آقای نصرالله فرخ‌نیا در مزار جدید اشکاردشت چالوس به خاک سپرده شد و مراسم سوگواری وی و متهم دیگر پرونده به طور مشترک بعدازظهر روز چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ در مسجد امیرالمومنین اشکاردشت برگزار شد.

-------------------------------------------------

* قانون مجازات اسلامی؛ مصوب سال ۱۳۹۲؛ مواد اشاره شده در این متن همراه با ماده‌ای که در یکی از این مواد به آن ارجاع داده شده است:                                            
ماده ۱۲- حکم به مجازات یا اقدام تأمینی و تربیتی و اجرای آن‌ها باید از طریق دادگاه صالح، به موجب قانون و با رعایت شرایط و کیفیات مقرر در آن باشد.                 
ماده ۱۳- حکم به مجازات یا اقدام تأمینی و تربیتی و اجرای آن‌ها حسب مورد نباید از میزان و کیفیتی که در قانون یا حکم دادگاه مشخص شده است تجاوز کند و هرگونه صدمه و خسارتی که از این جهت حاصل شود، درصورتی‌که از روی عمد یـا تقصـیر باشـد حسب مورد موجب مسؤولیت کیفری و مدنی است و در غیر این‌ صورت، خسارت از بیت المال جبران میشود.                                 
ماده۴۳- در تعویق مراقبتی، دادگاه صادرکننده قرار می تواند با توجه به جرم ارتکابی و خصوصیات مرتکب و شـرایط زنـدگی او بـه نحوی که در زندگی وی یا خانواده‌اش اختلال اساسی و عمده ایجاد نکند، مرتکب را به اجرای یک یا چند مورد از دستورهای زیر در مدت تعویق، ملزم نماید:                  
الف- حرفه آموزی یا اشتغال به حرفه‌ای خاص
ب- اقامت یا عدم اقامت در مکان معین
پ- درمان بیماری یا ترک اعتیاد
ت- پرداخت نفقه افراد واجب النفقه
ث- خودداری از تصدی کلیه یا برخی از وسایل نقلیه موتوری
ج- خودداری از فعالیت حرفه‌ای مرتبط با جرم ارتکابی یا استفاده از وسایل مؤثر در آن
چ- خودداری از ارتباط و معاشرت با شرکا یا معاونان جرم یا دیگر اشخاص از قبیل بزه دیده به تشخیص دادگاه                         
ح- گذراندن دوره یا دوره‌های خاص آموزش و یـادگیری مهارت‌هـای اساسـی زنـدگی یـا شـرکت در دوره‌هـای تربیتـی، اخلاقـی، مذهبی، تحصیلی یا ورزشی
ماده ۶۳- آیین نامه اجرايی مواد مربوط به نظام نیمه آزادی وآزادی مشروط ظرف شش ماه از زمان اجرا شدن این قانون به وسیله سازمان زندان‌ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور تهیه می‌شود و به تصویب رئیس قوه قضائیه می‌رسد.                    
ماده ۶۴- مجازات‌های جایگزین حبس عبارت از دوره مراقبت، خدمات عمـومی رایگـان، جـزای نقـدی، جـزای نقـدی روزانـه و محرومیت از حقوق اجتماعی است که در صورت گذشت شاکی و وجود جهات تخفیف با ملاحظه نوع جرم و کیفیت ارتکاب آن، آثار ناشی از جرم، سن، مهارت، وضعیت، شخصیت و سابقه مجرم، وضعیت بـزه دیـده و سـایر اوضـاع و احـوال، تعیـین و اجـرا می‌شود.
تبصره- دادگاه در ضمن حکم، به سنخیت و تناسب مجازات مورد حکم با شرایط و کیفیات مقـرر در ایـن مـاده تصـریح می‌کنـد. دادگاه نمی‌تواند به بیش از دو نوع از مجازات‌های جایگزین حکم دهد.                                         
ماده ۶۶- مرتکبان جرائم عمدی که حداکثر مجازات قانونی آنها نود و یک روز تا ششماه حبس است به جای حبس به مجـازات جایگزین حبس محکوم می‌گردند مگر اینکه به دلیل ارتکاب جرم عمدی دارای سابقه محکومیت کیفری به شرح زیر باشـند و از اجرای آن پنج سال نگذشته باشد :                             
الف- بیش از یک فقره سابقه محکومیت قطعی به حبس تا شش ماه یا جزای نقدی بیش از ده میلیون (۱۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال یـا شلاق تعزیری                                        
ب- یک فقره سابقه محکومیت قطعی به حبس بیش از شش ماه یا حد یا قصاص یا پرداخت بیش از یک پنجم دیه            
ماده ۶۷- دادگاه می تواند مرتکبان جرائم عمدی را که حداکثر مجازات قانونی آنها بیش از شـش ماه تـا یک سـال حـبس اسـت بـه مجازات جایگزین حبس محکوم کند، در صورت وجود شرایط ماده (۶۶) این قانون اعمال مجازاتهای جایگزین حـبس ممنـوع است .     
ماده ۶۸- مرتکبان جرائم غیرعمدی به مجازات جایگزین حبس محکوم می‌گردند مگر اینکه مجازات قانونی جرم ارتکابی بیش از دو سال حبس باشد که در این صورت حکم به مجازات جایگزین حبس، اختیاری است.                                
ماده ۶۹- مرتکبان جرائمی که نوع یا میزان تعزیر آنها در قوانین موضوعه تعیین نشده است به مجازات جایگزین حـبس محکـوم می‌گردند.                                        
ماده ۷۰- دادگاه ضمن تعیین مجازات جایگزین، مدت مجازات حبس را نیـز تعیـین می‌‌کنـد تـا در صـورت تعـذر اجـرای مجـازات جایگزین، تخلف از دستورها یا عجز از پرداخت جزای نقدی، مجازات حبس اجرا شود.                     
ماده ۸۳- دوره مراقبت دوره‌ای است که طی آن محکوم، به حکم دادگاه و تحت نظارت قاضی اجرای احکـام بـه انجـام یـک یـا چند مورد از دستورهای مندرج در تعویق مراقبتی به شرح ذیل محکوم می‌گردد:                               
الف- در جرائمی که مجازات قانونی آن‌ها حداکثر سه ماه حبس است، تا شش ماه             
ب- در جرائمی که مجازات قانونی آنها نود و یک روز تا شش ماه حبس اسـت و جرائمـی کـه نـوع و میـزان تعزیـر آنهـا در قـوانین موضوعه تعیین نشده است، شش ماه تا یک سال                                  
پ- در جرائمی که مجازات قانونی آنها بیش از شش ماه تا یک سال است، یک تا دو سال ت- در جرائم غیرعمدی که مجازات قانونی آنها بیش از یک سال است، دو تا چهار سال                                       
ماده ۱۰۵- مرور زمان، در صورتی تعقیب جرائم موجب تعزیر را موقوف میکند که از تاری وقوع جرم تا انقضای مواعد زیر تعقیب نشده یا از تاری آخرین اقدام تعقیبی یا تحقیقی تا انقضای این مواعد به صدور حکم قطعی منتهی نگردیده باشد:                     
الف- جرائم تعزیری درجه یک تا سه با انقضای پانزده سال
ب- جرائم تعزیری درجه چهار با انقضای ده سال
پ- جرائم تعزیری درجه پنج با انقضای هفت سال
ت- جرائم تعزیری درجه شش با انقضای پنج سال
ث- جرائم تعزیری درجه هفت و هشت با انقضای سه سال.
تبصره ۱- اقدام تعقیبی یا تحقیقی، اقدامی است که مقامات قضائی در اجرای یک وظیفه قانونی از قبیل احضار، جلب، بازجویی، استماع اظهارات شهود و مطلعان، تحقیقات یا معاینه محلی و نیابت قضائی انجام م‌یدهند.                    
تبصره ۲- در مورد صدور قرار اناطه، مرور زمان تعقیب از تاری قطعیت رأی مرجعی که رسیدگی کیفری منوط به صدور آن است، شروع می‌شود.

تصحیح و یا تکمیل کنید