بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

حیدر حسین دوست

درباره

سن: ۲۴
ملیت: ايران
مذهب: اسلام
وضعیت تأهل: نامعلوم

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۱۴ تیر ۱۳۶۰
محل: زندان اوين، تهران، استان تهران، ايران
نحوه کشته‌شدن: تيرباران
اتهامات: محاربه با خدا، رسول خدا و نايب امام زمان; نگهداری اسلحه; شرکت در خانه‌های تیمی; قیام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی; مفسد فی‌الارض

ملاحظات

خبراعدام آقای حیدر حسین ‌دوست در اطلاعیه روابط عمومی دادستانی انقلاب جمهوری اسلامی مرکزاعلام و در روزنامه کیهان و روزنامه جمهوری اسلامی به تاریخ ۱۶ تیر١٣٦٠ به چاپ رسید. در اطلاعیه آمده است: "دادستانی انقلاب اسلامی ضمن تشکر از فرد فرد مردم متعهد و انقلابی که در پاسخ شرعی خود بفرموده امام مدظله مامورین اطلاعاتی این دادستانی را در جریان گذاشته اند به اطلاع عموم میرساند که لانه های تیمی یکی پس از دیگری کشف و این مراکز توطئه بهمت مردم رزمنده و هشیار شناسائی و بیاری خداوند قادر نابود و شیطان بزرگ بیش از پیش از سرزمین اسلام و قرآن مایوس خواهد شد."

اطلاعات تکمیلی درباره آقای حسین دوست توسط یکی از آشنایان وی از طریق فرم الکترونیکی برای بنیاد برومند ارسال شد. بنابراین اطلاعات، آقای حسین دوست، فرزند حسین، در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۳۳۶ در یک خانواده متوسط به دنیا آمد. وی دارای دیپلم فنی ماشین افزار و هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران بود.

خبر این اعدام در ضمیمه‌ شماره ۲۶۱ نشریه مجاهد، سازمان مجاهدین خلق ایران، به تاریخ ۱۵ شهریور ۱۳۶۴ نیز به چاپ رسید. این ضمیمه شامل فهرست ۱۲٠۲۸ نفر است که اکثراً وابسته به گروههای سیاسی مخالف رژیم بوده اند. این اشخاص از تاریخ ۳٠ خرداد ۱۳۶٠ تا زمان چاپ نشریه مجاهد اعدام شده و یا در درگیری با قوای انتظامی جمهوری اسلامی کشته شده اند.

سازمان مجاهدین خلق ایران در سال ١٣٤٤ پایه گذاری شد که از نظر ایده‌ئولوژی، تشکیلاتی مذهبی و معتقد به اصول و مبانی اسلام بود. این سازمان، با تفسیری انقلابی از اسلام به مبارزه مسلحانه علیه رژیم محمد رضا شاه پهلوی (١٢٩٨- ١٣٥٩) اعتقاد داشت و مارکسیسم را به عنوان روشی علمی برای تحلیل اقتصادی و اجتماعی از جامعۀ ایران می‌پذیرفت و در عین حال، اسلام را سرچشمه الهام فرهنگ و ایده‌ئولوژی خود می‌دانست. در دهه ١٣٥٠، زندانی شدن و اعدام بسیاری از کادرها باعث تضعیف سازمان مجاهدین شد. در سال ١٣٥٤ این سازمان با یک بحران ایده‌ئولوژیک عمیق مواجه شد که در طی آن تعداد زیادی از کادرهای سازمان به نقد و نفی اسلام پرداختند و، پس از حذف فیزیکی چند تن از کادرها و تصفیه اعضای مسلمان، مارکسیسم را به عنوان ایده‌ئولوژی خود برگزیدند. این اقدام در سال ١٣٥٦ منجر به انشعاب و ایجاد بخش مارکسیست لنینیست سازمان مجاهدین خلق شد. در بهمن ماه سال ١٣٥٧، رهبران زندانی سازمان مجاهدین که هنوز معتقد به ایده‌ئولوژی اسلامی بودند، همراه با دیگر زندانیان سیاسی، آزاد شدند و به بازسازی سازمان و عضوگیری پرداختند. پس از استقرار جمهوری اسلامی، مجاهدین که رهبری آیت الله خمینی را پذیرفته، و به دفاع از انقلاب اسلامی برخاسته بودند، حضور در ارگانهای حکومتی و شرکت فعال در حیات سیاسی جامعه را در دستور کار خود قرار دادند. در دو سال اول انقلاب، آن‌ها هواداران بسیاری، به ویژه در مدارس و دانشگاه‌ها، یافتند ولی تلاششان برای کسب قدرت سیاسی، چه از طریق انتصاب توسط مقامات و چه از طریق انتخاب توسط مردم با مخالفت شدید رهبران جمهوری اسلامی روبه رو شد.*

دستگیری و بازداشت

بر مبنای اطلاعیه روابط عمومی دادستانی انقلاب جمهوری اسلامی مرکز، آقای حسین ‌دوست "در تاریخ چهارشنبه ٢٧/٣/٦٠ در هزار دستگاه نازی آباد گلابدره همراه با ٨٩ نفر دیگر توسط پاسداران دستگیر شد." بنابراین اطلاعیه، پاسداران ساختمان مزبور را محاصره کرده بودند. آقای حسین ‌دوست به مدت ١٨ روز در زندان اوین بازداشت و تحت بازجوئی مداوم بود.

دادگاه

براساس اطلاعیه فوق، آقای حسین دوست دریکی از شعب دادگاههای انقلاب اسلامی محاکمه شد.

اتهامات

بنابرهمین اطلاعیه، اتهامات آقای حسین ‌دوست و ۱۴ نفر دیگراز "بسیج کنندگان و تعلیم دهندگان و کارگردانان اصلی و فعال خانه تیمی مزبور و نیز تهیه کننده سلاحهای جنگی سرد و گرم بودند و دیگر متهمان را بصورت اکیپ ضمن آموزش نحوه کاربرد اسلحه به خیابانها و اماکن عمومی می‌فرستادند و یا خود شخصا مسلحانه به محاربه می‌پرداختند" عنوان شد. اطلاعیه همچنین اعلام می کند که آقای حسین دوست "صاحب خانه تیمی و از آعضای فعال گروه" نیز بوده است.

در شرایطی که حداقل تضمین های دادرسی رعایت نمی شود و متهمین از یک محاکمه منصفانه محروم هستند، صحت جرایمی که به آنها نسبت داده می شود مسلم و قطعی نیست.

مدارک و شواهد

براساس این اطلاعیه، مدارک ارائه شده علیه آقای حسین ‌دوست و دیگر متهمان چنین ذکر شده است: "در بازرسی خانه تیمی مزبور و بازرسی بدنی مقادیر متنابهی آلات و ادوات جنگی از قبیل تفنگ ژ ٣، کوکتل مولوتوف، و گالن های پر و آماده حاوی مواد آتش زا، فشنگ سلاحهای کلت، یوزی و ژ٣، تیر و کمان سنگ قلاب، چاقو کارد سنگری، تیغ موکت بری سه راهی، گونی محتوی نمک و فلفل، تکه های سنگ و آجر و طناب دار آماده و لوازم دیگری مانند پیستول رنگ، کلاه کاسک، کلاه توری، قمقمه، کوله پشتی، دوربین عکاسی، رادیو، ماشین حساب، اورکت، ساکهای برزنتی و مقادیر زیادی کتاب و نوار و نشریات منافقین بدست میاید که پاره ای از اوراق و نشریات مزبور توسط آنها به آتش کشیده می شود". "اعترافات" متهمان و"شهادت پاسداران مامورعملیات کشف خانه تیمی" از دیگر مدارک ارائه شده بود.

سازمانهای بین المللی حقوق بشر بارها دولت جمهوری اسلامی ایران را به خاطر اعمال سیستماتیک شکنجه‌های شدید و استفاده از سلولهای انفرادی جهت گرفتن اعتراف از زندانیان محکوم کرده‌اند و صحت اعترافاتی که تحت فشار از متهمان گرفته شده است را مورد پرسش قرار داده‌اند. این اعترافات در مورد زندانیان سیاسی گاه از تلویزیون پخش شده‌اند. تلویزیون ملی اقدام به پخش اعترافاتی کرده است که طی آنها زندانیان به جرم‌های مبهم و غیرواقعی اعتراف کرده، باورهای سیاسی خویش را نفی کرده و از آنها توبه کرده‌اند و یا حتی پای دیگران رابه میان کشیده‌اند. سازمانهای حقوق بشر همچنین به روند اعترافات و توبه زندانیانی که آزاد شده‌اند نیز اشاره کرده‌اند.

دفاعیات

دراین اطلاعیه آمده است که "متهمین پس از تفهیم اتهام به دفاع ازخود پرداختند که درصورتجلسه هرپرونده بطورجداگانه مضبوط است." اما از دفاعیات آقای حسین دوست اطلاعی در دست نیست.

حکم

به حکم دادگاه انقلاب اسلامی مرکز، آقای حسین دوست ، به همراه ۱۴ نفر از متهمین دیگر، "محارب، مفسد، باغی و قیام کننده علیه حکومت جمهوری اسلامی بطور مسلحانه" شناخته و به اعدام محکوم شد. وی شامگاه یکشنبه ١٤ تیر ١٣٦٠ در محوطه زندان اوین تیرباران گردید. خانه وی نیز مصادره شد.

_________________________

* كنار گذاشتن كامل مجاهدین از نهادهای دولتی و بستن نشریات و دفاترشان از طرفی، و تناقض بین تفسیر مجاهدین و تفسیر حكومت از اسلام از طرف دیگر، اختلافات بین آن دو را تشدید كرد به طوری که رهبران جمهوری اسلامی مجاهدین را «منافق» می‌نامیدند و طرفداران حزب اللهی رژیم، هواداران این سازمان را در هنگام تظاهرات و پخش نشریاتشان آماج حمله خویش قرار دادند و حتی باعث کشته شدن تنی چند از آنها شدند. روز ٣٠ خرداد ١٣٦٠ مجاهدین برای اعتراض به برخورد رژیم با آنها و عزل بنی صدر، رئیس جمهور وقت، تظاهراتی را سازمان دادند که هزاران تن به خیابانها آمدند و برخی از آنان به مقابله با تهاجم پاسداران و افراد حزب اللهی پرداختند. تعداد تلفات آن روز روشن نیست اما تعداد زیادی از تظاهركنندگان دستگیر و در روزها و هفته‌های بعد اعدام شدند. جمهوری اسلامی پس از آن روز سركوب و كشتاری را آغاز کرد كه در تاریخ معاصر ایران بی‌نظیر بوده است و در طی آن هزاران نفر از طرفداران مجاهدین زندانی یا اعدام شدند. سازمان مجاهدین از ٣١ خرداد قیام مسلحانه علیه رژیم را اعلام كرد و پس از آن تعدادی از مسئولان بلندپایه و طرفداران جمهوری اسلامی را ترور کرد.

در تابستان ٦٠، رهبر سازمان مجاهدین و رئیس جمهور مخلوع (ابوالحسن بنی صدر) از کشور گریختند و در فرانسه مستقر شدند و «شورای ملی مقاومت» را تشکیل دادند. این سازمان پس از اخراج رهبران و تعداد زیادی از هوادارانش از فرانسه، در خرداد سال ١٣٦٦ ارتش رهایی بخش ایران را در عراق پایه گذاری کرد که چندین بار وارد خاک ایران شد. آخرین حمله آن تحت عنوان «عملیات فروغ جاویدان» در مرداد ١٣٦٧ شکست خورد. چند روز پس از شکست این عملیات هزاران نفر از هواداران سازمان که در زندانهای جمهوری اسلامی به سر می‌بردند در کشتار دسته جمعی سال ٦٧ اعدام شدند. از تابستان ١٣٦٠ به بعد فعالیت های علنی سازمان مجاهدین خلق ایران در خارج از کشور ادامه یافته است. از دامنۀ فعالیت ها و تعداد اعضا و هواداران کنونی سازمان در داخل کشور اطلاع دقیقی در دست نیست.

به رغم اعلام مبارزۀ مسلحانه از سوی سازمان مجاهدین خلق در فردای ٣٠ خرداد ١٣٦٠، بسیاری از هواداران این سازمان، تعلیمات نظامی ندیده بودند، مسلح نبودند و در عملیات نظامی شرکت نداشته‌اند.

تصحیح و یا تکمیل کنید