بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

محسن خواجه نوری

درباره

سن: ۶۳
ملیت: ايران
مذهب: اسلام (شيعه)
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۲ مهر ۱۳۵۸
محل: زندان اوين، تهران، استان تهران، ايران
نحوه کشته‌شدن: تيرباران
اتهامات: مفسد فی‌الارض; همکاری با رژيم طاغوت

ملاحظات

محسن خواجه نوری نماینده مجلس شورای ملی بود. در دوران نمایندگی چندین درمانگاه ساخت و آب آشامیدنی منطقه‌اش را تأمین نمود. پس از انقلاب دستگیر شد و... 

 خبر اعدام آقای محسن خواجه نوری در روزنامه کیهان مورخ ۲ مهر ماه ۱۳۵۸ ( ۲۴ سپتامبر ۱۹۷۹) به چاپ رسید. اطلاعات تکمیلی در این زمینه از روزنامه‌ی کیهان مورخ ۲۸ تا ۳۱ شهریور ۱۳۵۸ و ۲۹ اسفند ۱۳۵۷ به دست آمده است. در این پرونده بر مطالب روزنامه کیهان، شهادت نزدیکان متهم نیز اضافه شده است.

آقای خواجه نوری ۶۲ ساله و متولد تهران و دارای مدرک دکترای اقتصاد از یکی از دانشگاه‌های سوییس بود. او در دوره‌ی بیست و یکم از شمیرانات تهران به مجلس شورای ملی راه یافت و در سال ۱۳۵۲ برای عضویت در مجلس سنا از آن کناره‌گیری کرد. او هم چنین سمت‌های مختلف دیگری مانند مدیر عامل سازمان بیمه‌های اجتماعی کارگران و مشاور عالی وزارت کار را عهده دار بود. وی هم‌چنین از اعضای موسس حزب نوین ایران به شمار می‌آمد. این حزب یکی از احزاب غالب زمان شاه بوده که در سال ۱۳۴۲ اعلام موجودیت کرد و در سال ۱۳۵۳ پس از حاکم شدن نظام تک حزبی در ایران، جزئی از حزب رستاخیز شد (کیهان، ۲۹ اسفند ۱۳۵۷ ، مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی و اطلاعات رسیده از نزدیکان).

دستگیری و بازداشت

بنا بر گزارش روزنامه‌ی کیهان، آقای خواجه نوری در تاریخ ۲۸ اسفند ماه ۱۳۵۷ توسط پاسدارن کمیته‌ی انقلاب اسلامی منطقه ۳ دستگیر و تحویل زندان قصر شد. وی مدتی در این زندان محبوس بود و سپس به زندان اوین منتقل شد.

دادگاه

دادگاه انقلاب اسلامی مرکزدر چهار جلسه به اتهامات آقای خواجه نوری و دو متهم دیگر رسیدگی نمود. دادگاه غیر علنی بود و به اعضای خانواده متهمین اجازه حضور داده نشده بود. محل دادگاه در زندان اوین بود.

اتهامات

اتهامات عنوان شده علیه آقای خواجه نوری به شرح زیر است : «محسن خواجه نوری ... مدیر عامل عمران و شهرسازی شمیران نو، مدیر فنی کل وزارت کار، مدیر عامل سازمان بیمه‌های اجتماعی کارگران، از مؤسسان حزب ضد ملی ایران نوین و فعال در کودتای ۲۸ مرداد، حیف و میل بیت‌المال مسلمین در طول خدمت در مجلسین، ترویج فساد و عیش و نوش با خاندان پهلوی و غصب و تجاوز به به اراضی مردم، شرکت در تصویب قانون کاپیتولاسیون، عضویت در لژ فراماسونری، فعالیت و کوشش درکودتای ۲۸ مرداد.... عده زیادی از اهالی لواسانات و شمیرانات از متهم شکایت کرده‌اند که زمین‌های کشاورزی آنها را به شکارگاه سلطنتی واگذار کرده است و از این راه خسارات بسیار زیاد به روستائیان وارد کرده است و زمین‌های بعضی از روستائیان را جزو پیست اسکی کرده است که از این بابت خسارات زیاد متوجه روستائیان شده است....» همچنین دادستان شکایت محمدرضا رهنما کمک داروساز بیمه‌های اجتماعی را که در پرونده ضبط شده بود را قرائت کرد، رهنما شکایت کرده است که در سال ۱۳۴۴ زمانی‌که محسن خواجه نوری مدیر عامل سازمان بیمه‌های اجتماعی بوده ایشان را بدون کوچکترین بهانه‌ای از بیمه‌های اجتماعی اخراج کرده است.... با توجه به موارد عرض شده تقاضای اشد مجازات می‌نمایم."

مدارک و شواهد

گذشته از موارد اتهامی که به مشاغل آقای خواجه نوری در نظام سابق مربوط بود، دادستان انقلاب به یک شکایت جمعی که توسط ۲۸ نفر از ساکنین حوزه انتخاباتی متهم و شکایتی از یکی از مستخدمین سابق بیمه‌های اجتماعی اشاره نمود. رئیس دادگاه یه متهم اجازه نداد که مدارک و شواهد خود را دال بر خدماتش در حوزه انتخاباتی‌اش ارائه دهد. همچنین به ساکنین این منطقه که مایل به استشهاد برله متهم بودند اجازه حضور در دادگاه داده نشد.

دفاعیات

آقای محسن خواجه نوری و دو متهم دیگر حاضر در دادگاه از خدمات وکیل مدافع محروم بودند. بخشی از دفاعیات ایشان در روزنامه کیهان به شرح زیر به چاپ رسید : «.... من در تمام طول خدمتم در مجلس شورای‌ملی و سنا غیر از حقوق نمایندگی خود مبلغی دیگر دریافت نمی‌داشتم من هیچگونه سوء استفاده‌ای در طول مدت خدمتم نکرده‌ام. من درطول ۸ سال نمایندگی مجلس شورای‌ملی، برابر حقوق دریافتیم از مجلس برای موکلان خود در شمیران خدمت نموده‌ام. چندین درمانگاه به خرج خودم و با کوشش مستقیم من برای اهالی دهات شمیرانات ساختم ومشکل آب آشامیدنی روستائیان را حل کردم. حاکم شرع گفت : این مطالب هیچ گونه نقشی در دفاعیات شما ندارد، اینها نمی‌تواند شمار از کیفر برهاند. شما در سال ۴۲ وکیل بودید، زمانی‌که آقایان عظام نوشته بودند و انتخابات را تحریم کرده بودند، شما محاربا و مفسدا در این جریان شرکت کردید، شما در حاشیه خدمت خود به طاغوت کارهایی نیز انجام داده‌اید... ... متهم ادامه داد: تمام دارایی من از پدر و مادرم به ارث رسیده است. ... من به لایحه کاپیتولاسیون رأی موافق ندادم. ... متهم در دنباله دفاعیات خود افزود علت اینکه من لژ ابن سینای فراماسونری را پذیرفتم، بعلت سابقه‌ای بود که سید جمال‌الدین اسد‌آبادی و سید نصراله تقوی و مرحوم دکتر مصدق در این لژ عضویت داشته‌اند، بود. هیچگاه فراماسونری وابستگی ما به خارج نبود. فراماسونها مشعلدار آزادی بودند. آنها پیروی از اصول دموکراسی را شعار خود قرار داده بودند. من بعلت گرفتاری مدت کمی عضو آن مؤسسه بودم و بعلت نپرداختن حق عضویت، مستعفی شناخته شدم. فراماسونری در ایران این بود که عرض کردم و بمن گفتند که چنین کسانی در این لژ عضو بودند. نوشته های اسد آبادی و عکسهای اورا در لباس مخصوص به ما نشان دادند. این مدارک در کتابخانه مجلس شورای‌ملی وجود دارد... جرج واشنگتن همراه با جفرسن که پرچمدار آزادی آمریکا بودند، فراماسون بودند. آنها قهرمانان آزایخواهی کشور خود بودند. ... کمونیست‌ها سرسخت‌ترین دشمن فراماسونری بودند. آنها در اولین مرحله لژ‌های فراماسونری را داغان می‌کردند. این دستگاه می‌تواند با کمونیست مبارزه نماید. .... وزارت کاردر زمان صدارت قوام‌السلطنه برای مبارزه با کمونیزم بوجود آمد. و من برای خدمت به میهن و برای مبارزه با کمونیزم به این سازمان رفتم من یک سرباز مخالف با کمونیزم هستم. به هر قیمتی که می‌خواهد برایم تمام شود. ... کمونیست‌ها مخالف دموکراسی هستند. متن پیشنهادی من برای سازمان‌های بیمه‌های اجتماعی به دکتر مصدق، مورد قبول وی واقع گردید. و متن پیشنهادی من بعنوان سند بیمه‌های اجتماعی در این مملکت موجود است. در زمان روی کار آمدن زاهدی من از مقام خود استعفا دادم و ۸ سال خانه نشین بودم...» در مورد شاکیان خصوصی آقای خواجه نوری در دفاعیات خود گفت: «در مورد اقای محمد رضا رهنما باید عرض کنم که در تاریخ ۱۳۴۴ من مدیر عامل سازمان بیمه‌های اجتماعی نبودم.... حدود شکارگاه سلطنتی را وزارت دربار معین می‌کرد نه شخص من، من نه شکارچی بودم و نه علاقه‌ای به شکار داشتم... در مورد پیست اسکی باید بگویم که حدود آنرا نیز فدراسیون اسکی تعیین می‌کرد و من هیچگونه دخالتی در موارد حقوق نداشتم... در مورد اراضی مورد عمل شرکت ساختمانی شمیران نو که من مدیر عامل آن بودم باید عرض کنم، زمین‌های مورد بحث متعلق به کشاورزان گلندوک و شوکا بود ما این زمین‌های مزروعی را از قرار هر متری چهار و نیم تومان از زارعین خریدیدم و سند این معامله در دفتر اسناد رسمی ۱۷ موجود می‌باشد، خود زارعین داوطلب شدند و من نمی‌دانم چطور از بین آنهمه فروشنده زمین تنها دو نفر از آنها از من شکایت کرده‌اند....»

خلاصه‌ای از ایرادهای حقوقی دادرسی آقای محسن خواجه نوری

بر اساس اطلاعات موجود مبنای تمامی اتهامات آقای خواجه نوری مقام‌های او در زمان حکومت پهلوی (از جمله نمایندگی مجلس) بوده است. تمامی پست‌هایی که ایشان بر عهده داشته است غیر امنیتی بوده‌اند به همین دلیل ایشان نمی‌توانسته در مسائل امنیتی و اطلاعاتی و یا سرکوب معترضان و مواردی از این قبیل دخالت داشته باشد. در اتهامات انتسابی آمده است که ایشان در کودتای 28 مرداد دخالت داشته است اما هیچ سندی دال بر آن ارائه نشده، همچنین بیان شده که در حیف و میل بیت‌المال نقش داشته است این در حالی است که اولا باید مشخصا ذکر میشد که در چه زمانی و به چه مقدار و از چه طریق به حیف و میل بیت‌المال اقدام کرده است دوما اینکه حیف و میل کردن بیت‌المال نمی‌تواند عنوان مجرمانه باشد. اگر ایشان اختلاس کرده است باید مشخصا ذکر می‌شد و یا اگر یک تصرف غیرقانونی نسبت به اموال دولت داشته است باید دقیقا مشخص می‌شد. از طرف دیگر تمام این موارد عناوین خاص مجرمانه‌ای هستند که چه در قوانین و چه در شرع مجازات مشخصی برای آن ذکر شده است. همچنین ذکر شده است که ایشان عیش و نوش و فساد در خاندان پهلوی را ترویج داده است! فی‌الواقع نمی‌توان درک کرد که منظور چه بوده و ایشان چطور عیش و نوش را ترویج کرده است و آیا این عمل ایشان برخلاف قانون و شرع بوده است؟ این اعمال به هیچ وجه نمی‌توانسته محاربه و افساد فی الارض را تشکیل دهد زیرا بر اساس مقررات شرعی که در آن زمان مورد استناد دادگاه‌ها قرار می‌گرفت محاربه عبارت است از استفاده از سلاح به قصد ایجاد رعب و وحشت و راه انداختن کشت و کشتار. به عبارتی محارب کسی است که به قصد مقابله با خدا و یا حکومت اسلامی دست به اسلحه ببرد حال آنکه هیچ یک از اقدامات ایشان نمی‌تواند اثبات کننده این امر باشد. در جریان دادگاه دفاعیات متهم بی‌پاسخ گذاشته شده و در مورد ادعاهای مطرح شده علیه وی دلیلی قانع کننده ارائه نشده است. دادگاه اجازه شهادت تعدادی از شهروندان به نفع او را نداده است. دادگاه ایشان را از حق بهره‌مندی از وکیل محروم کرده است این در حالی است که متهم مطابق قوانین حق بهره‌مندی از خدمات وکیل را دارد و دادگاه نمی‌تواند او را از این حق محروم کند. به طور کلی به نظر می‌رسد حکم اعدام آقای خواجه نوری صرفا جهت انتقام‌جویی و فاقد مبنای شرعی و قانونی بوده است.

حکم

پس از چهار جلسه و سه روز شور پیرامون اتهامات، دادگاه انقلاب اسلامی مرکز آقای خواجه نوری را مفسد فی الارض و محارب با خدا شناخت و ایشان را به مرگ محکوم کرد. شب قبل از اعدام بین ساعت ده و یازده شب آقای محسن خواجه نوری اجازه یافت که در یک ملاقات نیم ساعته با همسرش وداع کند. زن و شوهر آخرین باریکدیگر را در اغوش کشیدند. آقای خواجه نوری همسرش را تسلی داد و به وی گفت که هر کسی را سرنوشتی است و از او خواست که گریه نکند. وی افزود که هیچ خلافی از او سرنزده و ازاعمال و رفتارش پشیمان نیست، در خانه اش همیشه به روی نیازمندان باز بوده. سحرگاه روز بعد آقا خواجه نوری تیرباران شد.

تصحیح و یا تکمیل کنید