بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

احمد مرادی طالبی

درباره

سن: ۳۶
ملیت: ايران
مذهب: احتمال قوی اسلام
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۱۹ مرداد ۱۳۶۶
محل: هتل ادل‌وایس، ژنو، سويس
نحوه کشته‌شدن: اعدام فراقضایی با سلاح گرم
اتهامات: اتهام نامعلوم

ملاحظات

اطلاعات در خصوص اعدام فراقضایی سرگرد احمد مرادی طالبی، از طریق فرم الکترونیکی و ایمیل توسط یکی از نزدیکان وی به بنیاد عبدالرحمن برومند ارسال شد. (٢٨ اسفند ١٣٨۴) هم چنین خبر این اعدام فراقضایی در وبسایت‌های خبرگزاری فارس (٢٢ اسفند ١٣٩۴)، خبرگزاری مهر (٣ آبان ١۴٠٠)، Skyhunter (١۵ آذر ١٣٩١)، warisboring در دو بخش (٧ و ١۴ شهریور ١٣٩۶) و شرق نیوز (١٩ اسفند ١٣٩٩) انتشار یافت. بخشی کوتاهی از مصاحبه آقای مرادی طالبی در یوتیوب نیز انتشار یافته است. 

آقای مرادی طالبی متاهل بود و سه فرزند داشت. (یکی از فرزندان او بعد از مرگ او به دنیا آمد) او در ایالات متحده آمریکا تحصیل کرده بود. او عضو نیروی هوایی ایران بود و مقام سرگردی داشت. همسر آقای مرادی طالبی نیز افسر نیروی هوایی بود. به گفته یکی از همکاران آقای مرادی طالبی: «احمد مرادی هم از بچه‌های قدیمی بود. هم خلبان خوبی بود.» (خبرگزاری مهر)

طبق اطلاعات دریافت شده، آقای مرادی طالبی بعد از انقلاب همراه با انقلاب اسلامی بود. او بعد از ٢ دو سال به این نتیجه رسید که این انقلاب به دموکراسی نخواهد رسید و مخالف جمهوری اسلامی شد. او تصمیم داشت، ارتش را ترک کند اما به دلیل قوانین ارتش او نتوانست اینکار را انجام دهد. به همین خاطر او تصمیم به فرار می‌گیرد تا برای ادامه زندگی به آمریکا سفر کند.(ایمیل یکی از نزدیکان آقای مرادی طالبی)

آقای مرادی طالبی به گفته‌ی یکی از همکارانش، یک‌بار زمانی که با همسرش به ورامین می‌رفتند، در یک پست بازرسی با پاسداران کمیته که خواهان باز کردن چمدان آنها بودند، درگیر شده و مورد ضرب و شتم چند نفر از ماموران کمیته قرار گرفته بود. (خبرگزاری مهر) او بعد از این ماجرا در بهار ١٣۶۵ از محل خدمتش تقاضای مرخصی کرد و به همراه خانواده خود به آلمان رفت. خانواده او در آلمان ماندند و او به تنهایی به ایران برگشت.

در گزارش دیگری که به یکی از مسئولان او رسیده بود نیز این ماجرا به شکل دیگری مطرح می‌شود: «یک بار که با خانواده به اَملَش می‌رفته، چون مشروب خورده بود و حالت عادی نداشت، پاسگاه او را می‌گیرد ولی چون خلبان بوده کاری نمی‌کنند و آزاد می‌شود. یک هفته بعد مجددا همانجا او را با همان وضعیت می‌گیرند و این بار تعزیر می‌شود و شلاق می‌خورد.» (خبرگزاری فارس) 

بر اساس اطلاعات موجود، ساعت ٢ بعد از ظهر روز ١١ شهریور ١٣۶۵ آقای مرادی طالبی به همراه حسن نجفی کمک خلبان با یک هواپیمای اف-١۴ برای حفاظت از تانکرهایی که نفت خام ایران را از جزیره خارک حمل می کردند، دستور پرواز گرفت. پس از اولین سوخت‌گیری در هوا به گشت‌زنی ادامه می‌دهد اما بعد از اینکه ارتفاع هواپیما زیاد شد، به پرواز خود به طرف کشور عراق ادامه می‌دهد.

در عصر همان‌روز خبر شلیک به یک فروند هواپیمای اف- ١۴ نیروی هوایی جمهوری اسلامی و سرنگونی آن در خاک عراق در نزدیکی شهر نومانیه انتشار یافت. در همان شب خلبان (آقای مرادی طالبی) و خلبان رهگیری رادار (حسن نجفی) این هواپیما در تلویزیون ملی عراق ظاهر شدند. کمک خلبان که مخالف فرار و پناهنده شدن بود، به عنوان اسیر جنگی در عراق ماند و بعد از پایان جنگ در شهریور ١٣۶٩به ایران بازگشت. همکاران آقای مرادی طالبی دلیل فرار او را به عراق، ضرب و شتم او توسط ماموران کمیته و ندادن امکانات رفاهی به خلبانان می‌دانند.

براساس مصاحبه Tom Cooper با احمد صدیق افسر بخش اطلاعات نیروی هوایی عراق، عراق بعد از چندین سال جنگ با ایران به این نتیجه رسید برای مهار و ضربه زدن به نیروی هوایی جمهوری اسلامی که با هواپیماهای اف- ١۴ در هوا قدرت داشتند و ضربات زیادی با موشک فونیکس این هواپیما تحمل کرده بودند، تاکتیک دیگری در پیش بگیرد. عراق تصمیم گرفت با خلبانان نیروی هوایی ارتش ایران ارتباط برقرار کرده و آنها را متقاعد به فرار از ایران کنند. عراق از سال ١٣۶٣ با خلبانان ایرانی از طریق تلفن تماس برقرار کردند. احمد صدیق در این‌باره می‌گوید: «ما از طریق استانبول ترکیه خلبان‌های ایرانی به زبان انگلیسی مورد خطاب قرار می‌دادیم. به چند خلبان هم دست یافتیم و تعدادی از آنها تمایل خود را برای فرار ابراز کردند- اما به غرب نه به عراق.» (warisboring- ٧ شهریور ١٣٩۶) عراقی‌ها به تلاش خود ادامه دادند و در نهایت با آقای مرادی طالبی، خلبان اف- ١۴ مستقر در پایگاه هوایی اصفهان تماس گرفتند. او مدت‌ها با سازمان اطلاعات ارتش عراق تماس داشت بدون اینکه سازمان ضد جاسوسی ایران به این امر آگاه باشد. قرار این بود که آقای مرادی طالبی در روز١٢ شهریور ١٣۶۵ از ایران فرار کند. اما او برای حفاظت از تانکرهای نفت ایران یک روز زودتر برای گشت رزمی هوایی در نزدیکی بوشهر انتخاب شد و به پرواز در آمد. او نیز از این فرصت برای اجرای نقشه خود استفاد کرد. هواپیمای آنها پس از ورود به فضای هوایی عراق مورد حمله نیروی هوایی که از این فرار اطلاع نداشتند، قرار گرفت و با شلیک موشک به هواپیمای آقای مرادی طالبی باعث سقوط این هواپیما شدند که دو خلبان توانستند خود را به بیرون از هواپیما پرت کنند و با چتر نجات خود را نجات دهند.

آقای مرادی طالبی پس از فرار در مصاحبه‌ای در عراق گفت: «و لکن رژیم در واقع خمینی بخاطر بقای خودش و به خاطر اینکه بیشتر بتواند حاکم بر ملت ایران باشد، علاقه دارد که به جنگ ادامه بدهد و هر زمان بهانه می‌کند به‌عنوان یک حمله‌ی سرنوشت ساز و نهائی. در واقع فریبی بیش نیست و ملت ایران باید بدانند که دیگر هیچ حمله‌ی سرنوشت ساز و نهائی وجود ندارد.» (بخش کوتاهی از این مصاحبه در یوتیوب موجود است)

یکی از همکاران خلبان آقای مرادی طالبی در باره فرار وی به عراق می‌گوید: «مرادی سال ۶۴ مرخصی گرفت و با خانواده‌اش به یکی از کشورهای اروپایی (احتمالا آلمان) رفت. خانمش هم از همافران قبل از انقلاب بود. آنجا منافقین با او ارتباط می‌گیرند و طرحی می‌ریزند که یک هواپیمای تامکت را با خودش به عراق ببرد و تاکید می‌کنند که حتما موشک «فینیکس» داشته باشد.» (خبرگزاری فارس)

آقای مرادی طالبی، در بهمن ماه ١٣۶۵ برای پیوستن به همسر و دو فرزند هفت و هشت ساله‌اش از عراق به اروپا رفت و در ژنو تقاضای پناهندگی سیاسی کردند. (کیهان هوایی)

نیروی هوایی جمهوری اسلامی بلافاصله تحقیقات گسترده‌ای را در مورد این فرار که ضربه‌ی سنگینی به ایران بود، آغاز کرد.

پیشینه جنگ ایران و عراق و نارضایتی مردم

جنگ ۸ ساله ایران و عراق ریشه در اختلافات تاریخی ارضی و سیاسی از جمله شط‌العرب‌، رودخانه‌ای که در دهه ۱۳۱۰ (۱۹۳۰) مرز بین دو کشور بود، دارد. دو کشور سعی کرده بودند اختلافات مرزی را از طریق معاهده‌ای در سال ۱۳۱۶، که ایران در سال ۱۳۴۶ از آن خارج شد، و همچنین توافق نامه‌ای در سال ۱۳۵۴، که عراق در سال ۱۳۵۹ کمی قبل از حمله  شهریور ۱۳۵۹ به ایران دوباره آن‌را به پای مذاکره کشید، حل و فصل کنند. دو ماه پس از جنگ و پس از تصرف خرمشهر، ارتش عراق در خاک ایران رخنه کرده بود. در اواسط سال ۱۳۶۱ ایران بیشتر خاک خود را پس گرفت و حملات را در داخل خاک عراق انجام داد.

در  تیر – مرداد ۱۳۶۱،‌ شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامه‌ای را تصویب کرد و در آن خواستار آتش‌بس فوری ایران و عراق و عقب نشینی نیروها به مرزهای خودشان‌ شد، که ایران این قطعنامه را رد کرد. رهبران ایران در اظهارات مختلف تأکید کردند که عقب‌نشینی شرایط ایران برای پایان جنگ را تأمین نمی‌کند. (نیویورک تایمز ۹ و ۲۳ تیر) برای تصمیم گیرندگان (سردمداران) ایران، سقوط صدام و جبران خسارت پیش شرط مصالحه بود. (واشنگتن پست ۲ اسفند ۱۳۶۱، سرویس خبری سازمان سیا ۴ اردیبهشت ۱۳۶۴)  درجا‌زدن (بن‌بست) در جنگ هزینه‌های سنگینی را به بار‌آورد، به ویژه برای غیرنظامیان چون هواپیماهای عراقی و ایرانی مراکز عمومی را بمباران کردند و مجتمع‌های صنعتی نفت را در هر دو کشور هدف قرار دادند، عراق علیه ارتش ایران و جمعیت کرد عراق از سلاح شیمیایی استفاده کرد و ایران هزاران نفر از افراد خود و عمدتا پسران جوان، را در میادین مین در ایران از دست داد. (نیویورک تایمز – ۲۳ اسفند ۱۳۶۳) در سال ۱۳۶۵، هزینه سنگین نیروی انسانی جنگ‌، گلوله باران شدن شهرها و جابجایی جمعیتی که در معرض بیشترین خطر بودند، حمایت مردم از جنگ را بشکل قابل توجهی تضعیف کرده بود. در فروردین و اردیبهشت ۱۳۶۴ رسانه‌ها از اظهارات انتقادی و اعتراضات و همچنین ترک‌خدمت خلبانان گزارش می‌دادند. (سرویس خبری سازمان سیا ، ۵ اردیبهشت ۱۳۶۴ – واشنگتن پست، ۲۸ اردیبهشت ۱۳۶۴)*

پیشینه اعدام‌های فراقضایی توسط جمهوری اسلامی ایران

جمهوری اسلامی ایران ید طولایی در اعمال خشونت با انگیزه‌های سیاسی در ایران و اقصی نقاط جهان دارد. از انقلاب ۱۳۵۷ به بعد، عوامل جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور دست به ربودن، ناپدید کردن و قتل تعداد زیادی از افرادی که فعالیتشان برایشان نامطلوب بود‍ه زده‌اند. تعداد قربانیان اعدام‌های فراقضایی در داخل کشور روشن نیست، اما این قتل‌ها از بهمن ۱۳۵۷ آغاز شده و در طول عمر جمهوری اسلامی در داخل و خارج از ایران تداوم داشته است. بنیاد عبدالرحمن برومند بیش از ۵۴۰ قتل را که به جمهوری اسلامی ایران نسبت داده می‌شود، در خارج از ایران شناسایی کرده است.

در خارج از ایران در کشورهایی چون فیلیپین، اندونزی، ژاپن، هند و پاکستان در آسیا، دوبی، عراق، و ترکیه در خاورمیانه، قبرس، فرانسه، ایتالیا، اتریش، سوئیس، آلمان، نروژ، سوئد و انگلستان در اروپا، و ایالات متحده آمریکا در آنسوی اقیانوس آتلانتیک، مخالفین به روش‌های مختلف توسط مامورین جمهوری اسلامی مورد سوقصد قرار گرفته و کشته شده‌اند. در بیشتر موارد اطلاعات زیادی در مورد این قتل‌ها منتشر نشده و مقامات محلی حکم بازداشتی صادر نکرده‌اند. اما شواهد، مدارک و ردپاهایی که از تحقیقات پلیس و مقامات قضایی محلی به دست آمده، فرضیه جنایت دولتی را تایید می‌کنند. در برخی موارد، این تحقیقات منجر به اخراج یا بازداشت دیپلمات‌های ایران شده است. در موارد محدودی در خارج از ایران، عاملان این قتل‌ها بازداشت و محاکمه شده‌اند و شواهد و مدارک ارائه شده، ارتباط متهمان با نهادهای حکومتی ایران را آشکار کرده‌ و حکم بازداشتی برای وزیر اطلاعات وقت ایران صادر شده است.

نوع تشکیلات و اجرای این قتل‌ها در داخل و خارج از ایران هم دال بر وجود الگوی واحدی است که بنا به گفته دادستان سوئیسی، رولان شاتلن، دارای پارامترهای مشترک و یک برنامه‌ریزی دقیق هستند. از تشابهات بین این قتل‌ها در کشورهای مختلف چنین استنباط می‌شود که دولت ایران آمر اصلی این جنایات است. 

مقامات ایران مسئولیت این قتل‌ها را رسما نپذیرفته‌اند و حتی این جنایات را به درگیری داخلی بین اعضای گروه‌های اپوزیسیون نسبت داده‌اند. معهذا این جنایات از نظر آرمانی و حقوقی از بدو تشکیل نظام توسط مقاماتش توجیه شده است. در بهار سال ۱۳۵۸، صادق خلخالی، اولین قاضی شرع دادگاه‌های انقلاب اسلامی تصمیم نظام را مبنی بر اجرای اعدام‌های فراقضایی رسما اعلام نمود و این تصمیم را چنین توجیه کرد: «...این‌ها محکوم به اعدام شدند، در نظر ملت ایران اگر کسی بخواهد در خارج، در هر کشوری، آنها را ترور کند، هیچ دولتی حق ندارد او را به عنوان تروریست محاکمه کند؛ زیرا او عامل اجرای حکم دادگاه انقلابی اسلامی است. لذا آنها مهدورالدم هستند و در هر جا باشند حکم درباره آن‌ها همین است.» بیش از ده سال پس از این اظهارات، علی فلاحیان، وزیر اطلاعات و امنیت نظام در حالیکه در مورد موفقیت نیروهای امنیتی سخن می‌راند، در مورد حذف مخالفین چنین گفت: «... ما موفق شدیم به بسیاری از این گروهک‌ها در خارج از کشور و در سر مرز ضرباتی وارد کنیم.» 

در عین حال مقامات مختلف سیاسی، قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران در مقاطع و مناسبت‌های مختلف وجود سیاست و برنامه بلندمدت و بودجه برای اجرای این قتل‌ها و در برخی موارد انجام موفقیت‌آمیز آن‌ها را تایید کرده‌اند.

برای مطالعه متن کامل «پیشینه اعدام‌های فراقضایی توسط جمهوری اسلامی ایران» شامل اظهار نظر مقامات مختلف جمهوری اسلامی و سابقه تاریخی قتل‌ها، بر روی همین عنوان در نوار سمت راست کلیک کنید.

اعدام فراقضایی آقای مرادی طالبی

بنا بر اطلاعات موجود، آقای مرادی طالبی به همراه همسر باردارش ساعت ٩ شب دوشنبه ١٩ مرداد ١٣۶۶ پس از پیاده‌روی و برگشت به هتل محل سکونتش Edelweiss در خیابان Philippe-Plantamour  شماره ۴١ در منطقه پاکیس در ژنو، مورد حمله‌ی دو فرد ناشناس قرار گرفتند. یکی از این دو نفر همسر وی را به کناری هل می‌دهد و نفر دیگر با شلیک ٣ گلوله به سر و ٢ گلوله به سینه‌ی آقای مرادی طالبی او را در جلوی چشم همسرش به قتل می‌رساند. مهاجمین که آقای مرادی طالبی و همسرش را تعقیب کرده بودند، پس از شلیک بلافاصله با اتومبیل از محل گریختند.

آقای مرادی طالبی قبل از این ماجرا احساس خطر کرده بود و این مسئله را با مسئولان پناهندگی‌اش در ژنو در میان گذاشته بود. مسئولان نیز به او توصیه کرده بودند که هر چه زودتر مکان سکونتش را تغییر دهد.

واکنش مسئولان ایران

در رسانه‌های رسمی ایران، خبر کشته شدن آقای مرادی طالبی منتشر شد. در مقاله ای نیز از «اعدام» وی نام برده شد.

در وبسایت Skyhunter که آخرین اخبار و مقالات کتب و مستندات نظامی ایران و جهان را انتشار می‌دهد، در مورد اعدام فراقضایی آقای مرادی طالبی نوشتند: «این درسی بود برای تمامی خیانتکاران که به مردم کشورشان خیانت می‌کنند و به دشمن پناهنده می‌شوند.»

در رابطه با قتل فراقضایی آقای مرادی طالبی، فیلمی هم وجود دارد. آقای فریدون مازندرانی از خلبانان قدیمی اف ١۴ در این باره می‌گوید: «بعد از ۶ ماه، فیلمی برای من گذاشتند و گفتند این خانم را می‌شناسی؟ گفتم بله این خانم مرادی است. پرسیدند نفر کناری او را هم می‌شناسی؟ نگاه کردم. همین که آن شخص (که احمد مرادی بود) به سمت دوربین می‌آمد، یکدفعه با شلیک گلوله کشته شد. کجا؟ آلمان یا سوئیس بود.» (خبرگزاری فارس)

در وبسایت شرق نیوز نیز این مصاحبه انتشار یافت با این توضیح: «اول اینکه تمام خلبانانی که اقدام به ربودن جنگنده کردند، بعدا کشته شدند و هیچ کدام نتوانستند قسر در بروند....»

واکنش مسئولان سوئیس

پلیس سوئیس در محل قتل، شش پوکه‌ی سلاح جنگی کالیبر ٧،۶۵ ساخت آلمان غربی را پیدا می‌کنند و ده متر دورتر اسلحه قتل که یک سلاح «والتر پ پ ک» مجهز به صدا خفه کن بود را کشف کردند. پلیس براساس شهادت شهودی که ماجرا را دیده بودند، چهره‌نگاری می‌کند. قاتل حدود سی ساله با یک متر و شصت و پنج سانتیمتر قد و هیکلی متوسط بود. او کلاهی تیره و عینک آفتابی به چشم داشت. همراه او تقریبا یک متر و هفتاد سانتیمتر قد و کمی فربه بود. او پلوری آبی رنگ به تن داشت. هیچ کدام از این افراد ریش نداشتند. 

پلیس سوئیس در تعقیب دو مرد «از یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس» بود اما نتوانست ردی از قاتلین پیدا کند. بنا به قوانین کشور سوئیس پرونده قتل آقای مرادی طالبی هنوز باز است.

واکنش خانواده

از واکنش خانواده‌ی آقای مرادی طالبی اطلاعی در دست نیست.

تأثیرات بر خانواده

از تاثیرات این اعدام فراقضایی بر خانواده آقای مرادی طالبی اطلاعی در دست نیست.

------------------------ 

*۱۳۶۱
تیر و مرداد: حمله نیروهای ایران به بصره؛ ورود نیروهای ایرانی به خاک عراق و ضد حمله عراق به ایران؛ درگیری بین دو نیرو در قصر‌شیرین و افتتاح جبهه جدید شمالی؛ حمله هواپیما‌های عراقی به همدان و تلفات به بار آمده؛ حملات سنگین در بصره؛ حمله جت‌های عراقی به ایلام و خرم‌آباد؛ بمباران بغداد توسط هواپیما‌های ایرانی و حمله انتقامی هواپیما‌های عراقی به اهواز و دزفول (نیویورک تایمز،‌ واشنگتن پست،‌ سرویس خبری سازمان سیا)
مهر و آبان: حمله اساسی نیروهای عراقی به منطقه مند‌علی و تلفات سنگین؛ حمله هوایی عراق به دزفول و تلفات سنگین. (نیویورک تایمز،‌ واشنگتن پست،‌ سرویس خبری سازمان سیا)
آذر و دی: تخریب اهداف دریای ایران در خلیج فارس توسط عراق؛ حمله موشکی عراق به دزفول و تلفات سنگین؛ گلوله‌باران بصره توسط ایران؛ بمباران‌های متعدد نیروهای عراقی در خوزستان؛ درگیری‌های سنگین نیروها در جبهه جنوبی (نیویورک تایمز،‌ سرویس خبری سازمان سیا)
۱۳۶۱ - ۱۳۶۲
۲۱ بهمن ۱۳۶۱: رئیس جمهور ایران، علی خامنه‌ای گفت:«تنبیه سران رژیم عراق»‌اصلی‌ترین هدف جنگ بود. او گفت که ترک زمین‌های سرزمین (قلمرو) ایران دیگر از شرایط صلح نیست، زیرا ایران بیشتر زمین‌های از دست داده را باز‌پس گرفته است. (واشنگتن پست،  ۲ اسفند ۱۳۶۱)
۱۳۶۳ - ۱۳۶۴
۲۹ دی ۱۳۶۳: دبیر‌کل سازمان ملل متحد خاویر پرز دکوئیار گفت که تیم بازرسی سازمان ملل به شواهدی دست یافته که هواپیماهای عراقی تعدادی از مناطق مسکونی ایران را در ماه ژانویه بمباران کردند. (واشنگتن پست، ۲۹ دی ۱۳۶۳)
بهمن و اسفند ۱۳۶۳: ایران و عراق یکدیگر را به گلوله‌باران‌های شهرها و دیگر مناطق مسکونی متهم کردند. ۳۱ فروردین ۱۳۶۴: در بیانیه مشترکی که توسط رادیوی مخفی زحمتکشان ایران، حزب مخالف توده و فدائیان خلق منتشر شد، گفته شد تظاهرات اخیر در تهران در اعتراض به جنگ ایران و عراق به طرز بی‌رحمانه‌ای توسط مقامات رژیم درهم شکسته شد. (سرویس خبری سازمان سیا،۴ اردیبهشت ۱۳۶۴)
۲۲ اسفند ۱۳۶۳:‌ایران، عراق را متهم به استفاده از سلاح شیمیایی کرد، و متخصصان سازمان ملل تایید کردند که اثرات گاز خردل و یک عامل عصبی به نام توبان در سربازان ایرانی دیده شده است. (نیویورک تایمز-۲۳ اسفند ۱۳۶۳)
۷ فروردین ۱۳۶۴: تقاضای ایران برای خاتمه جنگ از بین رفتن رژیم عراق، ۳۵۰ میلیارد دلار غرامت جنگ و بازگشت ۲۰۰ هزار پناهنده عراقی به کشورشان اعلام کرد (سرویس خبری سازمان سیا،۸ فروردین ۶۴)
شهریور - مهر: ادامه حمله هواپیماهای عراقی به جزیره خارک و اهداف دریایی اطراف؛ ادامه مورد حمله قرار گرفتن تانکرهای خارجی در خلیج‌فارس؛ بمباران تاسیسات نفتی عین زاله عراق توسط هواپیماهای ایران؛ یورش هواپیماهای ایرانی به اهداف عراقی در اطراف بصره؛ انهدام نیروگاه‌ّای سد‌های دیزه و ریز آشا  توسط هواپیماهای عراقی؛ بمباران تاسیسات برق در سد دوکان توسط هواپیماهای ایران؛انهدام یک سایت راداری عراق در ال فاو توسط توپخانه ایران؛ و ادامه جنگ در جبهه‌های غربی و شمالی. (سرویس خبری سازمان سیا – نیویورک تایمز)
مهر - آبان: بمباران جزیره خارک و هدف‌های دریای در خلیج‌فارس توسط هواپیماهای عراقی؛ حمله به تانکرهای خارجی در خلیج فارس توسط هواپیماهای عراقی و ایرانی؛ حمله نیروهای ایرانی به منطقه سومار؛ حمله عراق به میدان‌های نفتی بهنگان،‌ سیروس و اردشیر و ایستگاه‌های نظارتی خاور ملیح؛ حمله هواپیماهای ایرانی به تاسیسات نفتی ال‌حلفوا و دربند. (سرویس خبری سازمان سیا  - واشنگتن پست)
۵ اردیبهشت: آژانس مطبوعاتی آلمان غربی گزارش داد که حدود ۱۰۰۰ نفر پس از شرکت در تظاهرات مسالمت‌آمیز علیه جنگ ایران و عراق در ایران بازداشت شدند. (سرویس خبری سازمان سیا – ۵ اردیبهشت)
در پاسخ به درخواست شاپور بختیار، نخست وزیر سابق تبعید شده، از پاریس، مردم با ماشین‌هایشان در خیابان‌های تهران ترافیک بزرگی ایجاد کردند تا علیه دولت و جنگ با عراق تظاهرات کنند. (واشنگتن پست – ۲۸ اردیبهشت)
۲۸ اردیبهشت: به گزارش واشنگتن پست سران ایران بر سر اینکه سقوط صدام پیش شرط خاتمه جنگ باشد اختلاف نظر دارند. در حالی‌که سخنگوی مجلس، علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی و وزیر امور خارجه علی‌اکبر ولایتی مکررا موافق پایان جنگ بدون اصرار بر سقوط صدام می‌باشند،‌ رئیس جمهور علی خامنه‌ای و نخست‌وزیر میر‌حسین موسوی معتقدند برکناری او ضروری است. (واشنگتن پست – ۲۸ اردیبهشت)
خرداد - تیر: حمله هواپیماهای ایرانی و عراقی به پایتخت‌های یکدیگر؛ حمله هواپیماهای عراقی به اهداف دریایی نزدیک جزیره خارک و ترمینال نفتی آن؛ حمله هواپیماهای عراقی به مجتمع پتروشیمی بندر خمینی؛ حمله توپخانه ایرانی به بصره؛ حمله هواپیماهای عراقی به تبریز، اصفهان و حمید؛ انفجار عظیم در بغداد؛ حمله هواپیماهای عراقی به ایلام و پاوه در کردستان؛ گلوله‌باران شهرهای مرزی دو کشور توسط هواپیماهای ایرانی و عراقی؛ ادامه حملات به تانکرها در خلیج‌فارس؛ گزارش ایران از جدال سنگین در مناطق جنوبی و مرکزی. (نیویورک تایمز – واشنگتن پست – AN)

تصحیح و یا تکمیل کنید