بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

یدالله محبوبیان

درباره

ملیت: ايران
مذهب: بهائی
وضعیت تأهل: نامعلوم

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۹ مرداد ۱۳۵۹
محل: زندان اوين، تهران، استان تهران، ايران
نحوه کشته‌شدن: تيرباران
اتهامات: اتهام نامعلوم

ملاحظات

خبر اعدام آقای یدالله محبوبیان، به همراه ١۴ نفر دیگر در روزنامه جمهوری اسلامی (٩ مرداد ١٣۵٩)، وبسایت خانه اسناد بهائی ستیزی در ایران و صفحه فیس‌بوک شهدا و مشاهیر بهائی (١ فروردین ١٣٩٣) انتشار یافت.

بر اساس اطلاعات موجود، آقای محبوبیان در سال ١٣٠٩ در همدان و در یک خانواده بهائی متولد شد. او فارغ التحصیل رشته‌ی مهندسی الکترونیک از دانشگاه تهران بود. آقای محبوبیان متاهل و دارای فرزند بود و در یک شرکت خصوصی در تهران کار می‌کرد. در شروع انقلاب خانواده اش را به آمریکا فرستاد و خود نیر در بهمن ١٣۵٧ به آنها پیوست.

شش ماه پس از سکونتش در آمریکا، شرکت برق دولتی ایران او را دعوت به بازگشت کرد و تضمین داد که در امان خواهد بود. در این مدت شرکت خصوصی وی و باقی املاکش مصادره شده بود. (خانه اسناد بهائی ستیزی در ایران) در خبر دیگری آمده است که همکاران وی در تهران از او خواستند که برگردد و به اداره امور شرکت بپردازد. (صفحه فیس‌بوک شهدا و مشاهیر بهائی)

وضعیت بهائیان در جمهوری اسلامی

جمهوری اسلامی جامعه بهائیان ایران را (که با بیش از حدود سیصد هزار عضو در سال ۱٣۵٧*، یکی از پر‌شمارترین اقلیت‌های مذهبی کشور است) مدام تحت آزار و سرکوب قرار داده و از اساسی‌ترین حقوق بشر محرومشان کرده است. قانون اساسی دین بهائی را به رسمیت نمی‌شناسد ومقامات کشور این دین را الحادی تلقی می‌کنند. در نتیجه بهائیان از حقوق رسمی یک اقلیت مذهبی برخوردار نیستند. آنها نمی‌توانند مذهب‌شان را آشکار کنند، یا مراسم خود را به جا آورند. آنان ازهرگونه فعالیت در عرصه عمومی منع شده‌اند و از حق اشتغال در ادارات دولتی یا وابسته به دولت محرومند.**

دستگیری و بازداشت

درباره دستگیری آقای محبوبیان دو روایت وجود دارد، یک اینکه او پس از مراجعت به ایران در مرداد ١٣۵٨ دستگیر و به زندان اوین منتقل شد (خانه اسناد بهائی ستیزی در ایران) و در روایت دیگر آمده است که آقای محبوبیان در مرداد ١٣۵٨ «در بدو ورود به تهران و پس از مراجعه به مقامات کمیته‌ی انقلاب اسلامی جهت کسب تکلیف و رفع توقیف اموال و املاک و اثاث منزل» دستگیر شد. (صفحه فیس‌بوک شهدا و مشاهیر بهائی) آقای محبوبیان به مدت یک سال در زندان بود و مورد شکنجه سخت قرار گرفت. (خانه اسناد بهائی ستیزی در ایران) مراجعه و مدافعات افراد فامیل و خانواده آقای محبوبیان برای آزادی وی بدون نتیجه ماند.

دادگاه

دادگاه انقلاب اسلامی مرکز آقای محبوبیان را محاکمه کرد. اما اطلاعی درباره جلسه یا جلسات دادگاه وی در دست نیست.

اتهامات

اتهامات آقای محبوبیان «معاملات با دربار، ارسال وجوه به ارض اقدس، یاری به احبا و فعالیت در جامعه‌ی بهائی» عنوان شد. (صفحه فیس‌بوک شهدا و مشاهیر بهائی)

در شرایطی که حداقل تضمین‌های دادرسی رعایت نمی شود و متهمان از یک محاکمه منصفانه محرومند، صحت جرایمی که به آنها نسبت داده می شود مسلم و قطعی نیست.

مدارک و شواهد

در گزارش این اعدام نشانی از مدارک ارائه شده علیه آقای محبوبیان نیست.

سازمانهای بین المللی حقوق بشر بارها دولت جمهوری اسلامی ایران را به خاطر اعمال سیستماتیک شکنجه‌های شدید و استفاده از سلولهای انفرادی جهت گرفتن اعتراف از زندانیان محکوم کرده‌اند و صحت اعترافاتی که تحت فشار از متهمان گرفته شده است را مورد پرسش قرار داده‌اند.

دفاعیات

از دفاعیات آقای محبوبیان اطلاع دقیقی در دست نیست. اما بنا به اظهارات نمایندگان جامعه بهائی، معتقدات دینی سبب اصلی بازداشت و دادگاهی شدن پیروان این مذهب است. اطلاعاتی که این نمایندگان در مورد هم‌کیشان خود کسب کرده اند حاکی از این است که معمولاً درخواست متهمان برای مطالعه پرونده رد می‌شود و اگرچه قانوناً مجازند که از وکیل مدافع استفاده کنند اما از اواسط دهه هفتاد وکلای دادگستری تحت فشار قرار گرفته اند تا موکّل بهائی نپذیرند.

نمایندگان جامعه بهائیان اتهاماتی از قبیل فعالیت سیاسی ضد انقلابی یا جاسوسی را که همواره در دادگاه‌ها به بهائیان وارد می شود تکذیب کرده و یادآوری می‌کنند که اصول اساسی دین‌شان وفاداری به حکومت و فرمانبرداری از آن را تکلیف شمرده و آ‌‌ن‌ها را از هرگونه دخالت در امور سیاسی منع می نماید. این منابع اضافه می کنند که جاسوسی برای اسرائیل نیز اتهامی است بی‌اساس که مبنای آن استقرار مرکز جهانی بهائیان در اسرائیل است.  حال آن که این مرکز سال‌ها قبل از تأسیس دولت اسرائیل دراواخر قرن نوزدهم میلادی در آن‌جا دایر شده است.

حکم

دادگاه انقلاب اسلامی مرکز آقای یدالله محبوبیان را به اعدام محکوم کرد. آقای محبوبیان به همراه ١۴ نفر دیگر در روز ٩ مرداد ١٣۵٩ در محوطه زندان اوین در تهران، تیرباران شد.

آقای محبوبیان در گورستان بهائی گلستان جاوید در تهران با مراسم بهائی به خاک سپرده شد.

---------------------------

* "مرگ تدریجی بهائیان ایران" نوشته ریچارد ن. اوستلینگ، مجله تایم به تاریخ ٢۰ فوریه ۱٩٨٤؛ و "تضییقات بهائیان ایران ۱۹٨٤־۱٨٤٤" نوشته داگلاس مارتین، پژوهش بهائی جلد ١٣/١۲ چاپ سال ۱۹٨٤، ص ۳. تعداد جمعیت فعلی بهائیان در ایران مشخص نیست.
** در قوانین کیفری مملکت برای بهائیان هیچ حقی پیشبینی نشده است و آنان همواره در معرض سوء استفاده و اعمال خشونت قرار دارند.  چنانچه قربانی آزار و حمله شوند و مورد سرکوب قرار‌گیرند یا به قتل برسند، دادگاهی برای آنها حق تظلم و دادخواهی قائل نیست.  مقامات قضایی ایران با استناد به فتوا‌ی بعضی مراجع تقلید که به موازات مجلس از منابع قانون گذاری محسوب می‌شوند، بهائیان را در زمره‌ مرتدین که تحت حمایت قانون نیستند قرار می‌دهند.  یکی از این مراجع، آیت الله روح الله خمینی است که برای جرم ارتداد حکم اعدام تعیین کرده است و اعلام کرده که یک مسلمان نباید به جرم کشتن مرتد اعدام شود.
قوانینی که بهائیان را از شرکت در هرگونه فعالیت در عرصه عمومی منع می‌کند به زندگی حرفه‌ای، اجتماعی و اقتصادی آن‌ها صدمات سنگینی زده است.  بلا فاصله پس از پیروزی انقلاب، وزارت کار جمهوری اسلامی دستور داد که افراد وابسته به "فرق منحرف" و یا اعضاء سازمانهایی که به زعم مسلمین پیرو «مکاتب الحادی» اند و یا در اساسنامه خود وحی و ادیان توحیدی را نفی می‌کنند باید از همه مشاغل دولتی برکنار شوند. از طرف دیگر ضرورت اعلام مذهب، در درخواستنامه‌ها، فرمها و مدارک رسمی (که اخیراً در بعضی موارد، تحت فشار بین المللی، حذف شده است)، آزادی بهائیان را جداً محدود کرده وآنها را از فرصتهای موجود درهمه ابعاد زندگی خصوصی از جمله ازدواج، طلاق، ارث، راه‌یابی به دانشگاه وانجام سفر محروم می‌نماید.
در عمل از سال ١٣۵٨ تا کنون هزاران بهائی شغل، مقرری و حقوق بازنشستگی، اموال، کسب و کار و بالاخره امکان تحصیل را از دست داده‌اند. مقامات جمهوری اسلامی با انحلال تشکیلات بهائیان، آنها را از حق گردهم‌آیی، انتخاب و اداره مؤسسات دینی خود در سطح منطقه‌ای و ملی محروم کرده‌اند.  پس از وقوع انقلاب اسلامی حد اقل دویست بهائی اعدام شده و تعداد زیادی از آنها زندانی و تحت شکنجه و فشار قرار گرفته اند تا شاید از دین خود بازگشته به اجبار به اسلام بگروند.
به سبب اعتراض‌های شدید بین‌المللی به آزار و سرکوب این اقلیت مذهبی غیر سیاسی و آرام، مقامات دولت ایران در بیشتر اوقات علت اصلی فشار و اعدام بهائیان را پنهان کرده و ادعا می‌کنند که اینان به اتهاماتی نظیر «فعالیتهای ضد انقلابی»، «حمایت از رژیم سابق»، «جاسوسی برای صهیونیسم» و «فحشا، زنا و فساد اخلاقی» محکوم و مجازات می‌شوند.

 

تصحیح و یا تکمیل کنید