بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

محمد عباسی

درباره

سن: ۴۵
ملیت: ايران
مذهب: بهائی
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۱۸ تیر ۱۳۶۱
محل: قزوين، استان زنجان، ايران
نحوه کشته‌شدن: تيرباران
اتهامات: جرايم مذهبی

ملاحظات

اطلاعات در مورد اعدام آقای محمد عباسی، پدر سه فرزند، از طریق روزنامه کیهان به نقل از اطلاعیه دادگاه انقلاب اسلامی قزوین (۲۱ خرداد ماه ۱۳۶۱)، حکم دادسرای انقلاب قزوین در خصوص نحوه خاکسپاری وی (۱۹ تیر ماه ۱۳۶۱) و بیوگرافی منتشر شده در وب‌‌سایت خانه‌ اسناد بهایی ستیزی در ایران، به دست آمده است. اطلاعات تکمیلی در مورد آقای عباسی از طریق نامه سیاوش محبوب مورخ ۱ آذر ماه ۱۳۶۱ ارسالی از انگلستان درباره خاکسپاری چند بهایی در قزوین، و نامه شهرام منصوری مورخ آبان ماه ۱۳۶۲، ارسال شده از هندوستان درباره نحوه اعدام چند بهایی در قزوین، به دست آمده است.

آقای محمد عباسی همچنین یکی از ٢٠۶ بهائی ایرانی است که نامش در گزارش سال ١٩٩۳ جامعه جهانی بهائی منتشر شده است. این گزارش، آزار و اذیت اعضای جامعه بهائی در جمهوری اسلامی ایران را مستند نموده و فهرستی از بهائیانی که از سال ١٣۵٧ به بعد در ایران کشته شده‌‌اند را شامل می‌شود. اطلاعات تکمیلی در این خصوص از شماره‌های مختلف نشریه عالم بهائی به دست آمده است. برای مثال، رجوع شود به شماره ۲۹ ، ۱۹۸۶-۱۹۸۲، حیفا ، ۱۹۹۴.

آقای محمد عباسی در سال ۱۳۱۶ در تربت ‌حیدریه واقع در استان خراسان رضوی در یک خانواده مسلمان به دنیا آمد. (وب ‌سایت خانه‌ اسناد بهایی ستیزی در ایران، بیوگرافی). او در سن ١٠ سالگی در مغازۀ برادرش در مشهد مشغول به کار شد و شش سال بعد در ۱۶ سالگی به تهران رفت و در یک خیاطی شروع به کار کرد. (وب ‌سایت خانه‌ اسناد بهایی ستیزی در ایران، بیوگرافی). آقای عباسی در سن ٢٢ سالگی به مشهد باز گشت و سه سال بعد از آن، در سال ۱۳۴۱ به آئین بهائی گروید. (وب ‌سایت خانه‌ اسناد بهایی ستیزی در ایران، بیوگرافی). در سال ۱۳۴۲ به تهران برگشت و در سال ۱۳۵۲ در شهر کوچکی در نزدیکی قزوین مستقر شد. (وب ‌سایت خانه‌ اسناد بهایی ستیزی در ایران، بیوگرافی). آقای عباسی با خانم زیور عباسی ازدواج کرده بود (حکم دادسرای انقلاب قزوین در خصوص نحوه خاکسپاری، ۱۹ تیر ماه ۱۳۶۱) که حاصل این ازدواج سه فرزند بود. (فرم الکترونیک، بنیاد برومند).

وضعیت بهائیان در جمهوری اسلامی 

جمهوری اسلامی جامعه بهائیان ایران را (که با حدود سیصد هزار عضو در سال ۱٣۵٧، [۱] یکی از پر‌شمارترین اقلیت‌های مذهبی کشور است) به صورت مداوم و سیستماتیک تحت آزار و سرکوب قرار داده و بهائیان را از اساسی‌ترین حقوق بشر محرومشان کرده است. قانون اساسی دین بهائی را به رسمیت نمی‌شناسد و مقامات کشور، این دین را الحادی تلقی می‌کنند. در نتیجه بهائیان از حقوق رسمی یک اقلیت مذهبی برخوردار نیستند. آنها نمی‌توانند مذهب‌شان را آشکار کنند و یا مراسم مذهبی خود را به جا آورند. آنان از هرگونه فعالیت در عرصه عمومی منع شده‌ و حقوق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی‌شان به طور مدام نقض می‌شود بهائیان از حق تحصیل و به ویژه تحصیلات عالی و حق اشتغال در ادارات دولتی یا وابسته به دولت محرومند. آنها حتی برای تصاحب و مدیریت مشاغل آزاد هم امنیت ندارند و در موارد بسیاری محل کسب و کار آنها یا مورد هجوم افراد و گروه‌های وابسته به دولت قرارمی‌گیرند یا اینکه به خاطر امتناع از کار در روزهای مقدس دینی از سوی دولت پلمپ می‌شوند. حکومت ایران بهائیان را به طور مداوم و به بهانه‌های واهی بازداشت می‌کنند. [۲] 

بهائی‌ستیزی در ایران محدود به دوران حکومت جمهوری اسلامی نیست اما در دوران این حکومت شدت گرفت و نهادینه شد. در آستانه انقلاب نیز طرفداران آیت‌الله خمینی به منازل و محل‌های کسب و کار حمله می‌کردند و در برخی موارد به قتل  بهائیان دست زدند.

آیت‌اللّه خمینی در آستانه بازگشت از فرانسه به ایران  در پاسخ به پرسشی درباره‌ی آزادی سیاسی یا دینی بهائیان تحت حاکمیت دولت اسلامی چنین گفت: «آنها یک حزب سیاسی هستند؛ مضرّند. مقبول نخواهند بود». مصاحبه‌کننده سوال دیگری کرد: «آیا برای انجام شعائر دینی خود آزادی خواهند داشت؟» آیت‌اللّه جواب داد: «نه». خمینی پیشتر هم در سخنرانی‌های جداگانه‌ای از «خطر بهائیان برای رژیم شاه، اسلام، وحدت ملی، و امنیت ملی سخن می‌گفت.» (وبسایت آسو، ۱۴ مهر ۱۳۹۴)

دستگیری و بازداشت

آقای عباسی در روز ٢١ فروردین ماه ۱۳۶۱ دستگیر شد. نخست در کمیتۀ اسلامی محل نگهداری می‌شد و سپس به کمیتۀ مرکزی قزوین و سرانجام به زندان چوبیندر قزوین منتقل گردید. وی حداقل ۹۰ روز در بازداشت به سر برد و تحت فشار قرار گرفت که از دین خود برگردد. به گفته خانواده‌اش، بر پیکر آقای عباسی (که پس از اعدام به آنها تحویل داده شد) آثار و علائم شکنجه مشهود بود. (شهرام منصوری آبان ماه ۱۳۶۲).

دادگاه 

بنا به مندرجات نامه‌ای که شهرام منصوری در آبان ماه ۱۳۶۲ ارسال داشته، آقای عباسی و هفت تن دیگر، ۴۵ روز پس از دستگیری، در تاریخ ۳ خرداد ماه ۱۳۶۱ محاکمه شدند. طی این محاکمه، چهار تن از بهاییانی که از دین خود برگشتند آزاد شدند و چهار تن دیگر، از جمله آقای عباسی، که از انکار دین خود امتناع ورزیدند، مجدداً تحت بازداشت قرار گرفتند. (شهرام منصوری آبان ماه ۱۳۶۲).

اتهامات

دادگاه انقلاب اسلامی قزوین در مورد اتهامات علیه آقای عباسی و سه تن دیگر اعلام داشت که این افراد «از اعضای فعال بهائیت قزوین و محافل بعضی شهرستان‌ها و از مسئولین و گردانندگان اصلی شبکه بودند که ضمن تبلیغ وسیع بهائیت و تشویق و ترغیب جوانان به انحراف از اسلام و کمک مالی، گروهکی در قزوین به نام «قیام ملی ایران» تشکیل داده بودند که در جهت به اصطلاح براندازی جمهوری اسلامی ایران فعالیت می‌کرد. (روزنامه کیهان، ۲۱ خرداد ماه ۱۳۶۱).

از آنجا که جامعه بین‌المللی همواره آزار و سرکوب پیروان بهائیت، این اقلیت مذهبی غیرسیاسی (آرام) را بالاجماع محکوم می‌نماید، مقامات ایران کمتر اذعان می‌کنند به این که بهائیان  رابه لحاظ اعتقاداتشان مجازات می‌نمایند. مقامات قضایی عمدتاً اتهاماتی نظیر «فعالیت‌های ضدانقلابی» ، «پشتیبانی از رژیم سابق» ، «جاسوسی برای صهیونیسم» و یا «فعالیت در ارتباط با فحشا، زنا، و فساد اخلاقی» به بهائیان وارد می‌کنند.

مدارک و شواهد

بر اساس اطلاعیه دادگاه انقلاب اسلامی قزوین، متهمان «خود را تابع بیت‌‌العدل حیفا دانسته و اوامر آنها را واجب‌الاطاعه می‌‌دانستند و ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم با اسرائیل داشتند». (روزنامه کیهان، ۲۱ خرداد ماه ۱۳۶۱). اطلاعات دیگری در خصوص ادله‌ای که عیله آقای عباسی ارائه شده، در دست نیست.

دفاعیات

آقای عباسی که از سوی قاضی و مقامات زندان برای برگشتن از دین خود تحت فشار قرار داشت، از انکار دین خود امتناع ورزید. (شهرام منصوری آبان ماه ۱۳۶۲). اطلاعات دیگری در خصوص دفاعیات آقای عباسی در دست نیست.

نمایندگان جامعه بهائی تاکید می کنند اعضای آن تنها به خاطر اعتقاداتشان مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند. این نمایندگان، اتهاماتی از قبیل فعالیت سیاسی ضد انقلابی یا جاسوسی که همواره در دادگاه‌‌های ایران به بهائیان وارد می‌‌شود را تکذیب کرده و یادآوری می‌‌کنند که اصول اساسی دینشان، وفاداری به حکومت و فرمانبرداری از آن را تکلیف شمرده و آ‌‌نها را از هرگونه دخالت در امور سیاسی منع می‌‌نماید. این منابع اضافه می‌کنند که جاسوسی برای اسرائیل نیز اتهامی بی‌اساس است  که مبنای آن صرفاً استقرار مرکز جهانی بهائیان در اسرائیل است و خاطرنشان می‌سازند که این مرکز دراواخر قرن نوزدهم میلادی، یعنی سال‌ها قبل از تأسیس کشور اسرائیل در کوه کرمل دایر شده است.

حکم

دادگاه انقلاب اسلامی قزوین و دادگاه عالی انقلاب اسلامی آقای عباسی را عضو گروه «قیام ملی ایران» تشخیص داد و او را به اعدام و مصادره اموال محکوم کرد. (روزنامه کیهان، ۲۱ خرداد ماه ۱۳۶۱).

به گونه‌ای که در نامه شهرام منصوری که در آبان ماه ۱۳۶۲ از هندوستان ارسال داشته آمده، در حدود ساعت ۹ شب روز  ۱۷ یا ۱۸ تیر ماه ۱۳۶۱، (۹۰ روز پس از دستگیری) به آقای عباسی اطلاع داده شد که قرار است اعدام شود و از او خواستند آخرین وصایای خود را بنویسد. یک شاهد عینی به نام جمال مبارک خبر داد که آقای عباسی و چهار تن دیگر به خارج از زندان منتقل و در حالی که دست‌ها و چشمانشان بسته بود، با کامیون به محلی در خارج از شهر برده شدند. در حدود ساعت ۱۱ شب، هر پنج نفر به درخت بسته شده و تیرباران شدند. شاهد اعدام این افراد، یک راننده کامیون بود که کامیونش خراب شده و در کنار جاده قرار داشت. (شهرام منصوری آبان ماه ۱۳۶۲). به آقای عباسی سه گلوله شلیک شده بود. (سیاوش محبوب، ۱ آذر ماه ۱۳۶۱).

اجساد کشته شدگان، آقای عباسی و سه بهایی دیگر، مجدداً در کامیون قرار گرفته و به بیمارستانی منتقل و در اتاقی نگهداری شد که فاقد دستگاه خنک سازی بود. (شهرام منصوری آبان ماه ۱۳۶۲). این اجساد هنگام انتقال در وضعیت بسیار بدی بودند و پیکر آقای عباسی کاملاً متورم شده بود. (سیاوش محبوب، ۱ آذر ماه ۱۳۶۱).

دو روز بعد، جسد آقای محمد عباسی به همسرش خانم زیور عباسی تحویل داده شد (وب ‌سایت خانه‌ اسناد بهایی ستیزی در ایران، نامه دادسرای انقلاب قزوین به رییس بیمارستان امام صادق قزوین، ۱۹ تیر ماه ۱۳۶۱) و پیکر وی در حضور خانواده در روستای ککین در اطراف قزوین به خاک سپرده شد* (وب ‌سایت خانه‌ اسناد بهایی ستیزی در ایران، بیوگرافی).

----------------------

۱) «مرگ تدریجی بهائیان ایران» نوشته‌ی ریچارد ن. اوستلینگ، مجله تایم به تاریخ ٢۰ فوریه ۱٩٨۴؛ و «تضییقات بهائیان ایران ۱۹٨۴־۱٨۴۴» نوشته‌ی داگلاس مارتین، پژوهش بهائی جلد ١٣/١۲ چاپ سال ۱۹٨۴، ص ۳. تعداد جمعیت فعلی بهائیان در ایران مشخص نیست.
۲) در قوانین کیفری ایران برای بهائیان هیچ حقی پیش‌بینی نشده است و آنان همواره در معرض سوءاستفاده و اعمال خشونت قرار دارند. چنانچه قربانی آزار و حمله شوند و مورد سرکوب قرار‌گیرند یا به قتل برسند، دادگاهی برای آنها حق تظلم و دادخواهی قائل نیست. مقامات قضایی ایران با استناد به فتوا‌ی بعضی مراجع تقلید که به موازات مجلس از منابع قانون گذاری محسوب می‌شوند، بهائیان را در زمره‌ مرتدین که تحت حمایت قانون نیستند قرار می‌دهند. یکی از این مراجع، آیت‌الله روح‌‌‌‌الله خمینی است که برای جرم ارتداد حکم اعدام تعیین کرده است و اعلام کرده که یک مسلمان نباید به جرم کشتن مرتد اعدام شود. 

تصحیح و یا تکمیل کنید