بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

فرهاد اصدقی

درباره

سن: ۳۱
ملیت: ايران
مذهب: بهائی
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۲۸ آبان ۱۳۶۳
محل: زندان اوين، تهران، استان تهران، ايران
نحوه کشته‌شدن: حلق آویز
اتهامات: جرايم مذهبی

ملاحظات

اطلاعات در خصوص اعدام دکتر فرهاد اصدقی ممقانی، فرزند حسن، از نامه‌ها و مقالات منتشر شده در « وب‌‌سایت خانه‌ اسناد بهایی ستیزی در ایران»، از جمله نامه وی خطاب به دادستان بیرجند مورخ ۲۲ مهر ماه ۱۳۶۰، مقاله همسرش ۲۹ سال پس از مرگ وی که توسط «بهائیان در آئینه مطبوعات» ترجمه شده (۳۰ اردیبهشت ۱۳۸۸) ، ایران وایر (۱۴ فروردین ۱۳۹۹)، و کتابخانه بهائی به دست آمده است. اطلاعات تکمیلی از طریق سه فرم الکترونیکی به دست آمده که از سوی سه تن از افرادی که به وی نزدیک بودند به بنیاد عبدالرحمن برومند برای حقوق بشر در ایران (بنیاد برومند) ارسال شده است.

دکتر فرهاد اصدقی یکی از ٢٠۶ نفری است که نامش در گزارش سال ١٩٩٩ جامعه جهانی بهائی منتشر شده است. عنوان این گزارش «طرح مخفیانه ایران برای نابودی یک جامعه مذهبی» است که در آن به آزار اعضای جامعه بهائیان ایران توسط جمهوری اسلامی اشاره شده و فهرستی از بهائیانی که از سال ١٣۵٧ در ایران کشته شده‌اند را شامل می‌شود. اطلاعات تکمیلی از شماره های مختلف  نشریه عالم بهائی (به عنوان مثال، رجوع شود به شماره ۱۹ ، ۱۹۸۶-۱۹۸۲ ، ۱۹۹۴ ، حیفا). آقای اصدقی همچنین یکی از ۲۸۲ نفری است که نامش در «گزارش درباره وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران (یادداشت دبیرکل)» سازمان ملل متحد، که در تاریخ ۲۲ آبان ماه ۱۳۶۴ انتشار یافت، آمده است.

دکتر اصدقی ممقانی در روز ۳۱ شهریور ۱۳۳۲ در یک خانواده بهائی در تهران به دنیا آمد. (وب‌‌سایت خانه‌ اسناد بهایی ستیزی در ایران، بیوگرافی). او به تحصیل پزشکی در دانشگاه ملی ایران در تهران پرداخت و در سال ۱۳۵۷ فارغ‌التحصیل شد. (ایران وایر). پس از فارغ‌التحصیلی، به بیرجند نقل مکان کرد و به عنوان پزشک خدمت سربازی خود را آغاز و همچنین به عضویت محفل روحانی محلی بیرجند در آمد و دستیار اعضای هیئت کمکی گردید. (وب‌‌سایت خانه‌ اسناد بهایی ستیزی در ایران؛ ایران وایر). دکتر اصدقی یک مطب خصوص نیز داشت که در آن به ارائه خدمات پزشکی رایگان به افراد بی‌بضاعت می‌پرداخت.

دکتر اصدقی نخستین بار در بیرجند در روز ۷ شهریور ماه ۱۳۶۰ دستگیر شد. وی در بازداشت، نامه‌ای خطاب به دادستان بیرجند نوشت و طی آن رسماً از نحوه رفتاری که در بازداشت با وی شده بود، شکایت کرد. او اظهار داشت سه بار تحت بازجویی قرار گرفته «و مورد ضرب و شتم و توهین به مقدسات دینی و تهدید به قتل ...» قرار گرفته است و از شخصی به نام «نور موسوی» نام برد «که ظاهراً از طرف بنیاد مستضعفین کاشمر ماموریت‌هایی دارند». دکتر اصدقی پس از سپری کردن سه ماه در بازداشت، محاکمه و تبرئه شد (از جزئیات محاکمه اطلاعی در دست نیست).

چند روز پس از آزادی، اعضای محفل روحانی ملی دوم ایران دستگیر شدند و از دکتر اصدقی خواسته شد به محفل روحانی ملی سوم بپیوندد. وی به تهران نقل مکان کرد و شب‌ها در یک کلینیک پزشکی مشغول به کار شد.(وب‌‌سایت خانه‌ اسناد بهایی ستیزی در ایران، بیوگرافی). او در خرداد ماه  ۱۳۶۱ ازدواج کرد و یک سال بعد، پسرش به دنیا آمد.

وضعیت بهائیان در جمهوری اسلامی 

جمهوری اسلامی جامعه بهائیان ایران را (که با حدود سیصد هزار عضو در سال ۱٣۵٧، [۱] یکی از پر‌شمارترین اقلیت‌های مذهبی کشور است) به صورت مداوم و سیستماتیک تحت آزار و سرکوب قرار داده و بهائیان را از اساسی‌ترین حقوق بشر محرومشان کرده است. قانون اساسی دین بهائی را به رسمیت نمی‌شناسد و مقامات کشور، این دین را الحادی تلقی می‌کنند. در نتیجه بهائیان از حقوق رسمی یک اقلیت مذهبی برخوردار نیستند. آنها نمی‌توانند مذهب‌شان را آشکار کنند و یا مراسم مذهبی خود را به جا آورند. آنان از هرگونه فعالیت در عرصه عمومی منع شده‌ و حقوق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی‌شان به طور مدام نقض می‌شود بهائیان از حق تحصیل و به ویژه تحصیلات عالی و حق اشتغال در ادارات دولتی یا وابسته به دولت محرومند. آنها حتی برای تصاحب و مدیریت مشاغل آزاد هم امنیت ندارند و در موارد بسیاری محل کسب و کار آنها یا مورد هجوم افراد و گروه‌های وابسته به دولت قرارمی‌گیرند یا اینکه به خاطر امتناع از کار در روزهای مقدس دینی از سوی دولت پلمپ می‌شوند. حکومت ایران بهائیان را به طور مداوم و به بهانه‌های واهی بازداشت می‌کنند.  [۲] 

 بهائی‌ستیزی در ایران محدود به دوران حکومت جمهوری اسلامی نیست اما در دوران این حکومت شدت گرفت و نهادینه شد. در آستانه انقلاب نیز طرفداران آیت‌الله خمینی به منازل و محل‌های کسب و کار حمله می‌کردند و در برخی موارد به قتل  بهائیان دست زدند.

آیت‌اللّه خمینی  در آستانه بازگشت از فرانسه به ایران  در پاسخ به پرسشی درباره‌ی آزادی سیاسی یا دینی بهائیان تحت حاکمیت دولت اسلامی چنین گفت: «آنها یک حزب سیاسی هستند؛ مضرّند. مقبول نخواهند بود». مصاحبه‌کننده سوال دیگری کرد: «آیا برای انجام شعائر دینی خود آزادی خواهند داشت؟» آیت‌اللّه جواب داد: «نه». خمینی پیشتر هم در سخنرانی‌های جداگانه‌ای از «خطر بهائیان برای رژیم شاه، اسلام، وحدت ملی، و امنیت ملی سخن می‌گفت.» (وبسایت آسو، ۱۴ مهر ۱۳۹۴)

محفل ملی بهائیان بعد از انقلاب اسلامی

 در ساختار جامعه بهائی، نهاد «محفل روحانی ملی» هیئتی متشکل از نه نفر است که سالانه با رأی بهائیان بزرگسال در هر کشور انتخاب می‌شود. این نهاد به امورات و مشکلات جامعۀ بهائی در سطح ملی رسیدگی می‌کند. «محفل روحانی ملی» مسئولیت هدایت، هماهنگی و تحرک بخشیدن به فعالیت‌های محفل‌های روحانی محلی هر کشور و ارتباط با بیت‌العدل اعظم (شورای بین‌المللی آیین بهائی)، عالی‌ترین مقام تصمیم‌گیری جامعه بهاییان جهان، را بر عهده دارد.

 در سال‌های ۵۹ و ۶۰ محافل اول، دوم و سوم ملی و محافل محلی بهائی از جمله در شهرهای تهران، یزد، همدان و تبریز، به شدت سرکوب و اکثریت اعضای آن‌ها اعدام شدند. محفل ملی سوم بهائیان در «آخرین پیام محفل روحانی ملی ایران به یاران آن سامان» به پیروی از اصل اطاعت از حکومت، تشکیلات بهائی را تعطیل اعلام کرد و همزمان با ارسال نامه‌ای سرگشاده که برای دو هزار نفر از افراد سرشناس و عالی رتبه‌ حکومت فرستاده شده بود درخواست کرد تا به دستگیری، زندان، شکنجه، اعدام و ظلم به بهائیان پایان دهند. (بی‌بی‌سی فارسی، ۱۹ مهر ۱۳۹۴) 

مقامات قضایی جمهوری اسلامی، اعدام‌ها و سرکوب اعضای محافل ملی را توجیه کرده‌اند. آیت‌الله خمینی طی یک سخنرانی در ٧ خرداد ١٣٦١ گفته است: «بهائی‌ها یک مذهب نیستند، یک حزب هستند، یک حزب که در سابق انگلستان پشتیبانی آنها را می‌کرد و حالا هم آمریکا دارد پشتیبانی می‌کند. اینها هم جاسوس هستند.» (صحیفه نور، جلد ۱۷، ۷ خرداد ۱۳۶۱)

بهائیان در برابر اتهام رابطه با کشورهایی مانند اسرائیل با تکیه بر «اصل مذهبی «ضرورت دوری از سیاست»، چنین اتهاماتی را رد می‌کنند. آنها می‌گویند روابط مذهبی حد و مرزی ندارد و «به هیچ وجه محفل بهائیان ایران علیه جمهوری اسلامی کاری و اقدامی نکرده است.» ( وبسایت آسو، ۱۸ مرداد ۱۳۹۴)

باید یادآوری کرد که بیت‌العدل اعظم زمانی در حیفا تاسیس شده که هنوز کشوری به نام اسرائیل تشکیل نشده است. پایه‌گذاران دیانت بهائی و به ویژه بهاءالله در اواخر قرن ۱۹ تحت فشار و سرکوب ناچار به ترک ایران و روی آوردن به ترکیه و عراق شدند.

بهاءالله در دوران اقامت در امپراتوری عثمانی هم از سرکوب در امان نماند. او مدتی در ترکیه کنونی زندانی بود و در سال ۱۹۰۸ میلادی از زندان آزاد شد. بهاءالله  در سال ۱۹۰۹ میلادی جسد سید علی محمد باب را که در سال ۱۸۵۰ میلادی در ایران اعدام شده بود، به بیت‌العدل منتقل کرد. بهاءالله به عنوان رهبر وقت بهائیان کمی قبل از جنگ جهانی اول در حیفا، شهری که بیت‌العدل در آن واقع شده، مستقر شد و به رسیدگی به مشکلات و امورات جامعه بهائی پرداخت. جامعه بهائی بعد از جنگ جهانی اول، زمانی که فلسطین تحت قیمومیت انگلستان بود،  در حیفا از سرکوب محفوظ ماند. (تحقیقات بنیاد برومند) 

دستگیری و بازداشت

بر اساس اطلاعات موجود، ماموران [دادسرای] شعبه ۸ زندان اوین، دکتر اصدقی را در بعد از ظهر روز ۲۶ خرداد ماه ۱۳۶۳ در حوالی خیابان حافظ در تهران دستگیر کردند. او در بند ۳ آموزشگاه، در اتاق شماره ۷۵ در زندان اوین در بازداشت به سر می‌برد. (فرم الکترونیکی ارسالی به بنیاد برومند، ۳ آذر ماه ۱۳۹۲). در روز ۲۲ تیر ماه ۱۳۶۳، پاسداران انقلاب اسلامی به اتاق بیمارستانی که همسر و نوزاد تازه چشم به جهان گشوده وی در آن به سر می‌بردند، حمله کردند و سه روز بعد منزل او را مورد تفتیش و بازرسی قرار دادند.

بنا به اظهارات یکی از نزدیکانش، دکتر اصدقی از دسترسی به وکیل مدافع محروم بود و تا شهریور – مهر در [دادسرای] شعبه ۸ زندان اوین تحت بازجویی بود. (فرم الکتونیکی ارسالی به بنیاد برومند، ۳ آذر ماه ۱۳۹۲). در خصوص شرایط این بازجویی‌ها اطلاعی در دست نیست اما یکی از هم بندان دکتر اصدقی در خاطرات خود نوشت «فرهاد از هیچ جیز نمی‌ترسید و به تمام سوالات با شهامت و صداقت جواب می‌داد و به همین علت خیلی شکنجه نشد.» (کتابخانه بهائی، خاطرات زندان آقای عمویی، بهمن ماه ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۷).

آقای دکتر اصدقی در مدت بازداشت توانست با همسر خود نامه‌نگاری کرده و عکس‌های اعضای خانواده‌اش را دریافت کند، اما تا سه ماه پس از دستگیری نتوانست شخصاً با آنها (از جمله مادر، همسر و پسرش) دیدار کند. در روز ۱۵ مهر ماه ۱۳۶۳، او موفق شد از پشت شیشه با آنها ملاقات کند. (وب ‌سایت خانه‌ اسناد بهایی ستیزی در ایران؛ نامه های خطاب به اعضای خانواده؛ فرم الکترونیکی ارسالی به بنیاد برومند، ۳ آذر ماه ۱۳۹۲). دو هفته بعد، ملاقات دیگری نیز انجام شد اما اجازه برای یک ملاقات سوم داده نشد.

دادگاه

همسر دکتر اصدقی در مقاله‌ای که به رشته تحریر در آورده اظهار داشته محاکمه وی «پشت درهای بسته انجام شده و او به وکیل مدافع دسترسی نداشت». اطلاع دیگری درباره محاکمه دکتر اصدقی در دست نیست. (بهائیان در آئینه مطبوعات، ۲۴ سال پیش).

اتهامات

در خصوص اتهامات وارده به دکتر اصدقی اطلاعی در دست نیست.

 مدارک و شواهد

در گزارش این اعدام نشانی از مدارک ارائه شده علیه آقای دکتر اصدقی نیست.

دفاعیات

از دفاعیات آقای دکتر اصدقی اطلاعی در دست نیست.

نمایندگان جامعه بهائی تاکید می‌کنند اعضای آن تنها به خاطر اعتقاداتشان مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند. آنها همچنین خاطرنشان می‌سازند که درخواست بهائیان برای مطالعه پرونده معمولاً رد می‌شود و از دسترسی به وکیل مدافع نیز اغلب محروم می‌باشند. نمایندگان جامعه بهائیان اتهاماتی از قبیل فعالیت سیاسی ضد انقلابی یا جاسوسی که همواره در دادگاه‌های ایران به بهائیان وارد می‌شود را تکذیب کرده و یادآوری می‌کنند که اصول اساسی دینشان، وفاداری به حکومت و فرمانبرداری از آن را تکلیف شمرده و آ‌‌نها را از هرگونه دخالت در امور سیاسی منع می‌‌نماید. این منابع اضافه می‌‌کنند که جاسوسی برای اسرائیل نیز اتهامی بی‌اساس است  که مبنای آن صرفاً استقرار مرکز جهانی بهائیان در اسرائیل است و خاطرنشان می‌سازند که این مرکز دراواخر قرن نوزدهم میلادی، یعنی سال‌ها قبل از تأسیس کشور اسرائیل در کوه کرمل دایر شده است.

حکم

دکتر اصدقی در روز ۲۸ آبان ماه ۱۳۶۳ به دار آویخته شد. (وب‌‌سایت خانه‌ اسناد بهایی ستیزی در ایران، بیوگرافی). همسر دکتر اصدقی روز پس از اعدام به همراه مادرش و پسر یک ساله‌شان به زندان اوین رفت با این امید که بتوانند هفته‌ها پس از آن که از دیدار با وی محروم شده بودند، بالاخره با او ملاقاتی حضوری داشته باشند (فرم الکترونیکی ارسالی به بنیاد برومند، ۳ آذر ماه ۱۳۹۲) اما در عوض او را مجبور کردند محل را ترک کند. یک ساعت بعد طی یک تماس تلفنی به وی خبر دادند که همسرش اعدام شده است. (بهائیان در آئینه مطبوعات، ۲۴ سال پیش). ماموران یک شماره قبر اشتباه در گورستان خاوران به خانواده دکتر اصدقی دادند و به گفته همسرش، خانواده هرگز نتوانست محل اصلی دفن او را بیابد. سال‌ها بعد، این گورستان با بولدوزر تخریب شد «و دیگر هیچ اثری از او باقی نماند» و همه امید همسر و تنها پسرش که روزی بتوانند بر مزار وی حضور یابند نقش بر آب شد.

خانواده دکتر اصدقی هرگز از جزئیات محاکمه و اعدام وی با خبر نشدند و وسائل شخصی‌اش نیز هرگز به آنها باز گردانده نشد. همسر وی، خانم روفیا شهیدی – اصدقی، در مقاله‌ای که درباره زندگی خود منتشر کرد اظهار داشت «آرزو داشتم حداقل ساعتش را با حلقه عروسی که همواره به انگشت داشت، [به من باز می‌گرداندند] تا برای پسر عزیزش که فقط در هنگام از دست دادن پدرش یک سال و چهار ماه داشت به یادگار نگاه می‌داشتم.» (بهائیان در آئینه مطبوعات، ۱۳۸۸).

—---------------------

۱) «مرگ تدریجی بهائیان ایران» نوشته‌ی ریچارد ن. اوستلینگ، مجله تایم به تاریخ ٢۰ فوریه ۱٩٨۴؛ و «تضییقات بهائیان ایران ۱۹٨۴־۱٨۴۴» نوشته‌ی داگلاس مارتین، پژوهش بهائی جلد ١٣/١۲ چاپ سال ۱۹٨۴، ص ۳. تعداد جمعیت فعلی بهائیان در ایران مشخص نیست.
۲) در قوانین کیفری ایران برای بهائیان هیچ حقی پیش‌بینی نشده است و آنان همواره در معرض سوءاستفاده و اعمال خشونت قرار دارند. چنانچه قربانی آزار و حمله شوند و مورد سرکوب قرار‌گیرند یا به قتل برسند، دادگاهی برای آنها حق تظلم و دادخواهی قائل نیست. مقامات قضایی ایران با استناد به فتوا‌ی بعضی مراجع تقلید که به موازات مجلس از منابع قانون گذاری محسوب می‌شوند، بهائیان را در زمره‌ مرتدین که تحت حمایت قانون نیستند قرار می‌دهند. یکی از این مراجع، آیت‌الله روح‌‌‌‌الله خمینی است که برای جرم ارتداد حکم اعدام تعیین کرده است و اعلام کرده که یک مسلمان نباید به جرم کشتن مرتد اعدام شود. 
 

تصحیح و یا تکمیل کنید