بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

بهمن دهقانی

درباره

سن: ۴۲
ملیت: ايران
مذهب: بهائی
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۲۸ آبان ۱۳۶۲
محل: روستای محمدیه، شهرستان تیران و کرون، استان اصفهان، ايران
نحوه کشته‌شدن: قتل/ کشته شدن بوسیله یک گروه
اتهامات: جرايم مذهبی

ملاحظات

اطلاعات در خصوص اعدام  فراقضایی آقای بهمن دهقانی، فرزند حاجی محمد و زها‌بیگم دهقانی، پدر هفت فرزند، از اسناد انتشار یافته در وب‌‌سایت خانه‌ اسناد بهایی ستیزی در ایران، از جمله نامه برادر آقای دهقانی به آیت‌الله حاج عباس ایزدی تحت عنوان «شرح حمله به خانه بهمن دهقانی و قتل او» (مورخ ۳۰ آبان ماه ۱۳۶۲ )، بیوگرافی منتشر شده در تاریخ ۲۸ آبان ماه ۱۳۶۲، و اطلاعات استخراج شده از نشریه عالم بهایی تحت عنوان «برآورد بین‌المللی فعالیت‌های جاری بهایی»، جلد ۱۹( ۱۹۸۶-۱۹۸۳)، به دست آمده است. اطلاعات تکمیلی از طریق مصاحبه‌ای با حجت‌الاسلام ابراهیم شیاسی، واعظ مسلمان، منتشر شده در حوزه نیوز (۶ اسفند ماه ۱۳۹۳) به دست آمده است.

آقای بهمن دهقانی همچنین یکی از ٢٠۶ نفری است که نامش در گزارش سال ١٩٩٩ جامعه جهانی بهائی منتشر شده است. عنوان این گزارش «طرح مخفیانه ایران برای نابودی یک جامعه مذهبی» است که در آن به آزار و اذیت اعضای جامعه بهائیان ایران توسط جمهوری اسلامی اشاره شده و فهرستی از بهائیانی که از سال ١٣۵٧ در ایران کشته شده‌‌اند را شامل می‌شود. (همچنین رجوع شود به www.question.bahai.org). اطلاعات تکمیلی از شماره‌های مختلف نشریه عالم بهائی (به عنوان مثال، رجوع شود به شماره ۱۹، ۱۹۸۶-۱۹۸۲،۱۹۹۴، حیفا)، به دست آمده است.

روستای کوچک محمدیه کاروان در شهرستان تیران و کاروان در استان اصفهان واقع شده و طبق سرشماری سال ۱۳۸۵، دارای جمعیتی بین ۱۱۵۴ و ۱۵۰۰ نفر می‌باشد. (روحانی محلی، حوزه نیوز) بهاییان حدوداً ۱۵ در صد از اهالی را تشکیل می‌دهند، و به نظر می‌رسد این مسئله‌ای است که روحانیون شیعه جهت حل آن، به تلاش جهت گرویدن بهاییان به اسلام و ترویج دین اسلام، مبادرت نموده‌اند.

آقای بهمن دهقانی در روز ١٣ دی ماه ١٣١٩ در یک خانواده بهایی در روستای محمدیه کاروان در نجف ‌آبادِ اصفهان به دنیا آمد. (وب‌‌سایت خانه‌ اسناد بهایی ستیزی در ایران؛ نشریه عالم بهائی). او دارای مدرک دبستان بود، و پیش از آن که به کشاورزی روی آورد و در مزرعه خود به کار بپردازد، دارای کسب و کاری در روستای خود بود. (وب‌‌سایت خانه‌ اسناد بهایی ستیزی در ایران؛ نشریه عالم بهائی). او در سال ۱۳۴۳ با همسرش ازدواج کرد و حاصل این ازدواج، هفت فرزند بود. (نشریه عالم بهائی).

وی تا زمان قتل در محفل روحانی محلی محمدیه کاروان خدمت می‌کرد.

وضعیت بهائیان در جمهوری اسلامی 

جمهوری اسلامی جامعه بهائیان ایران را (که با حدود سیصد هزار عضو در سال ۱٣۵٧، [۱] یکی از پر‌شمارترین اقلیت‌های مذهبی کشور است) به صورت مداوم و سیستماتیک تحت آزار و سرکوب قرار داده و بهائیان را از اساسی‌ترین حقوق بشر محرومشان کرده است. قانون اساسی دین بهائی را به رسمیت نمی‌شناسد و مقامات کشور، این دین را الحادی تلقی می‌کنند. در نتیجه بهائیان از حقوق رسمی یک اقلیت مذهبی برخوردار نیستند. آنها نمی‌توانند مذهب‌شان را آشکار کنند و یا مراسم مذهبی خود را به جا آورند. آنان از هرگونه فعالیت در عرصه عمومی منع شده‌ و حقوق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی‌شان به طور مدام نقض می‌شود بهائیان از حق تحصیل و به ویژه تحصیلات عالی و حق اشتغال در ادارات دولتی یا وابسته به دولت محرومند. آنها حتی برای تصاحب و مدیریت مشاغل آزاد هم امنیت ندارند و در موارد بسیاری محل کسب و کار آنها یا مورد هجوم افراد و گروه‌های وابسته به دولت قرارمی‌گیرند یا اینکه به خاطر امتناع از کار در روزهای مقدس دینی از سوی دولت پلمپ می‌شوند. حکومت ایران بهائیان را به طور مداوم و به بهانه‌های واهی بازداشت می‌کنند. [۲] 

 بهائی‌ستیزی در ایران محدود به دوران حکومت جمهوری اسلامی نیست اما در دوران این حکومت شدت گرفت و نهادینه شد. در آستانه انقلاب نیز طرفداران آیت‌الله خمینی به منازل و محل‌های کسب و کار حمله می‌کردند و در برخی موارد به قتل  بهائیان دست زدند.

آیت‌اللّه خمینی در آستانه بازگشت از فرانسه به ایران  در پاسخ به پرسشی درباره‌ی آزادی سیاسی یا دینی بهائیان تحت حاکمیت دولت اسلامی چنین گفت: «آنها یک حزب سیاسی هستند؛ مضرّند. مقبول نخواهند بود». مصاحبه‌کننده سوال دیگری کرد: «آیا برای انجام شعائر دینی خود آزادی خواهند داشت؟» آیت‌اللّه جواب داد: «نه». خمینی پیشتر هم در سخنرانی‌های جداگانه‌ای از «خطر بهائیان برای رژیم شاه، اسلام، وحدت ملی، و امنیت ملی سخن می‌گفت.» (وبسایت آسو، ۱۴ مهر ۱۳۹۴)

محفل ملی بهائیان بعد از انقلاب اسلامی

 در ساختار جامعه بهائی، نهاد «محفل روحانی ملی» هیئتی متشکل از نه نفر است که سالانه با رأی بهائیان بزرگسال در هر کشور انتخاب می‌شود. این نهاد به امورات و مشکلات جامعۀ بهائی در سطح ملی رسیدگی می‌کند. «محفل روحانی ملی» مسئولیت هدایت، هماهنگی و تحرک بخشیدن به فعالیت‌های محفل‌های روحانی محلی هر کشور و ارتباط با بیت‌العدل اعظم (شورای بین‌المللی آیین بهائی)، عالی‌ترین مقام تصمیم‌گیری جامعه بهاییان جهان، را بر عهده دارد.

 در سال‌های ۵۹ و ۶۰ محافل اول، دوم و سوم ملی و محافل محلی بهائی از جمله در شهرهای تهران، یزد، همدان و تبریز، به شدت سرکوب و اکثریت اعضای آن‌ها اعدام شدند. محفل ملی سوم بهائیان در «آخرین پیام محفل روحانی ملی ایران به یاران آن سامان» به پیروی از اصل اطاعت از حکومت، تشکیلات بهائی را تعطیل اعلام کرد و همزمان با ارسال نامه‌ای سرگشاده که برای دو هزار نفر از افراد سرشناس و عالی رتبه‌ حکومت فرستاده شده بود درخواست کرد تا به دستگیری، زندان، شکنجه، اعدام و ظلم به بهائیان پایان دهند. (بی‌بی‌سی فارسی، ۱۹ مهر ۱۳۹۴) 

مقامات قضایی جمهوری اسلامی، اعدام‌ها و سرکوب اعضای محافل ملی را توجیه کرده‌اند. آیت‌الله خمینی طی یک سخنرانی در ٧ خرداد ١٣٦١ گفته است: «بهائی‌ها یک مذهب نیستند، یک حزب هستند، یک حزب که در سابق انگلستان پشتیبانی آنها را می‌کرد و حالا هم آمریکا دارد پشتیبانی می‌کند. اینها هم جاسوس هستند.» (صحیفه نور، جلد ۱۷، ۷ خرداد ۱۳۶۱)

بهائیان در برابر اتهام رابطه با کشورهایی مانند اسرائیل با تکیه بر «اصل مذهبی «ضرورت دوری از سیاست»، چنین اتهاماتی را رد می‌کنند. آنها می‌گویند روابط مذهبی حد و مرزی ندارد و «به هیچ وجه محفل بهائیان ایران علیه جمهوری اسلامی کاری و اقدامی نکرده است.» ( وبسایت آسو، ۱۸ مرداد ۱۳۹۴)

باید یادآوری کرد که بیت‌العدل اعظم زمانی در حیفا تاسیس شده که هنوز کشوری به نام اسرائیل تشکیل نشده است. پایه‌گذاران دیانت بهائی و به ویژه بهاءالله در اواخر قرن ۱۹ تحت فشار و سرکوب ناچار به ترک ایران و روی آوردن به ترکیه و عراق شدند.

بهاءالله در دوران اقامت در امپراتوری عثمانی هم از سرکوب در امان نماند. او مدتی در ترکیه کنونی زندانی بود و در سال ۱۹۰۸ میلادی از زندان آزاد شد. بهاءالله  در سال ۱۹۰۹ میلادی جسد سید علی محمد باب را که در سال ۱۸۵۰ میلادی در ایران اعدام شده بود، به بیت‌العدل منتقل کرد. بهاءالله به عنوان رهبر وقت بهائیان کمی قبل از جنگ جهانی اول در حیفا، شهری که بیت‌العدل در آن واقع شده، مستقر شد و به رسیدگی به مشکلات و امورات جامعه بهائی پرداخت. جامعه بهائی بعد از جنگ جهانی اول، زمانی که فلسطین تحت قیمومیت انگلستان بود،  در حیفا از سرکوب محفوظ ماند. (تحقیقات بنیاد برومند)

پیشینه قتل‌های فراقضایی توسط جمهوری اسلامی ایران

جمهوری اسلامی ایران ید طولایی در اعمال خشونت با انگیزه‌های سیاسی در ایران و اقصی نقاط جهان دارد. از انقلاب ۱۳۵۷ به بعد، عوامل جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور دست به ربودن، ناپدید کردن و قتل تعداد زیادی از افرادی که فعالیتشان برایشان نامطلوب بوده زده‌اند. تعداد قربانیان اعدام‌های فراقضایی در داخل کشور روشن نیست، اما این قتل‌ها از بهمن ۱۳۵۷ آغاز شده و در طول عمر جمهوری اسلامی در داخل و خارج از ایران تداوم داشته است. بنیاد عبدالرحمن برومند بیش از ۵۴۰ قتل را که به جمهوری اسلامی ایران نسبت داده می‌شود، در خارج از ایران شناسایی کرده است.

در خارج از ایران در کشورهایی چون فیلیپین، اندونزی، ژاپن، هند و پاکستان در آسیا، دوبی، عراق، و ترکیه در خاورمیانه، قبرس، فرانسه، ایتالیا، اتریش، سوئیس، آلمان، نروژ، سوئد و انگلستان در اروپا، و ایالات متحده آمریکا در آنسوی اقیانوس آتلانتیک، مخالفین به روش‌های مختلف توسط مامورین جمهوری اسلامی مورد سوقصد قرار گرفته و کشته شده‌اند. در بیشتر موارد اطلاعات زیادی در مورد این قتل‌ها منتشر نشده و مقامات محلی حکم بازداشتی صادر نکرده‌اند. اما شواهد، مدارک و ردپاهایی که از تحقیقات پلیس و مقامات قضایی محلی به دست آمده، فرضیه جنایت دولتی را تایید می‌کنند. در برخی موارد، این تحقیقات منجر به اخراج یا بازداشت دیپلمات‌های ایران شده است. در موارد محدودی در خارج از ایران، عاملان این قتل‌ها بازداشت و محاکمه شده‌اند و شواهد و مدارک ارائه شده، ارتباط متهمان با نهادهای حکومتی ایران را آشکار کرده‌ و حکم بازداشتی برای وزیر اطلاعات وقت ایران صادر شده است.

نوع تشکیلات و اجرای این قتل‌ها در داخل و خارج از ایران هم دال بر وجود الگوی واحدی است که بنا به گفته دادستان سوئیسی، رولان شاتلن، دارای پارامترهای مشترک و یک برنامه‌ریزی دقیق هستند. از تشابهات بین این قتل‌ها در کشورهای مختلف چنین استنباط می‌شود که دولت ایران آمر اصلی این جنایات است. 

مقامات ایران مسئولیت این قتل‌ها را رسما نپذیرفته‌اند و حتی این جنایات را به درگیری داخلی بین اعضای گروه‌های اپوزیسیون نسبت داده‌اند. معهذا این جنایات از نظر آرمانی و حقوقی از بدو تشکیل نظام توسط مقاماتش توجیه شده است. در بهار سال ۱۳۵۸، صادق خلخالی، اولین قاضی شرع دادگاه‌های انقلاب اسلامی تصمیم نظام را مبنی بر اجرای اعدام‌های فراقضایی رسما اعلام نمود و این تصمیم را چنین توجیه کرد: «...این‌ها محکوم به اعدام شدند، در نظر ملت ایران اگر کسی بخواهد در خارج، در هر کشوری، آنها را ترور کند، هیچ دولتی حق ندارد او را به عنوان تروریست محاکمه کند؛ زیرا او عامل اجرای حکم دادگاه انقلابی اسلامی است. لذا آنها مهدورالدم هستند و در هر جا باشند حکم درباره آن‌ها همین است.» بیش از ده سال پس از این اظهارات، علی فلاحیان، وزیر اطلاعات و امنیت نظام در حالیکه در مورد موفقیت نیروهای امنیتی سخن می‌راند، در مورد حذف مخالفین چنین گفت: «... ما موفق شدیم به بسیاری از این گروهک‌ها در خارج از کشور و در سر مرز ضرباتی وارد کنیم.» 

در عین حال مقامات مختلف سیاسی، قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران در مقاطع و مناسبت‌های مختلف وجود سیاست و برنامه بلندمدت و بودجه برای اجرای این قتل‌ها و در برخی موارد انجام موفقیت‌آمیز آن‌ها را تایید کرده‌اند. (۳)

قتل آقای بهمن دهقانی

آقای بهمن دهقانی در روز در ٢٨ آبان ۱۳۶۲ در پی یک حمله دست جمعی، به قتل رسید. برادر وی، در نامه‌ای به آیت‌الله حاج عباس ایزدی مورخ ۳۰ آبان ماه ۱۳۶۲، یعنی دو روز پس از این واقعه، شرح این حملات را مکتوب نموده است.

نامه بدین شرح است: «در روز شنبه ۲۸ آبان ۱۳۶۲ در حدود ساعت ۶ بعدازظهر تعداد زیادی از اهالی روستای محمدیه کاروان به تحریک و تشویق بعضی افراد ابتدا در مسجد ده تجمع کرده و سپس بطور ناگهانی همراه هیاهو و شعار و ناسزاگوئی در جلوی منزل برادرم بنام بهمن دهقانی جمع شدند.» در حالی که همسر آقای دهقانی و هفت فرزند‌ش به همراه برادر وی و یک نفر دیگر از افراد فامیل در منزل بودند، اهالی از روی پشت بام‌های همسایگان به پرتاب سنگ، آتش زدن منزل و شکستن درب‌ها به قصد ورود به آن مبادرت کردند. (شرح حمله، برادر آقای دهقانی، ۳۰ آبان ماه ۱۳۶۲).

 موضوع به پاسگاه ژاندارمری تیران اطلاع داده شد. برادر آقای دهقانی ادامه داد «حدود ساعت ۹ شب در حالی که اهالی همچنان به اقدامات خود مشغول بودند مأمورین پاسگاه به محل رسیدند . یکی از آنان درب منزل را باز کرده به داخل آمد و در جواب التماس ما که از او طلب کمک می‌کردیم فقط نگاهی به اطراف انداخته و بدون کلمه‌ای حرف بیرون رفت.» (شرح حمله، برادر آقای دهقانی، ۳۰ آبان ماه ۱۳۶۲).

به گفته برادر آقای دهقانی، حملات تا ساعت ۱۲ نیمه شب ادامه یافت تا این که از گوشه‌ای از حیاط  صدای آقای دهقانی به گوش رسید که فریاد می‌زد «یا حسین، یا حسین، مرا کشتند به فریادم برسید». پس از شنیده شدن صدایی مهیب، «فریاد کسی شنیده شد که می‌گفت کشته شد، کشته شد». جمعیت ناگهان متفرق شد و همه به سرعت محل را ترک کردند. برادر آقای دهقانی در ادامه می‌گوید: «من به سمت محلی که برادرم فریاد کمک می‌زد رفته پیکر خون‌آلود او را بر روی زمین دیدم ...  گر‌چه تاریکی شب بود ... اما آثار ضربات سخت در پیشانی و چشم و چانه او به چشم می‌خورد.»

از آنجا که خودرویی برای انتقال آقای دهقانی به بیمارستان در دسترس نبود، ماموران ژاندارمری که محل باز گشته بودند او را در جیپ ژاندارمری گذاشته به سمت بیمارستانی در تیران حرکت کردند. اما دیگر دیر شده بود و آقای دهقانی در مسیر بیمارستان به لحاظ شدت جراحاتش، جان باخت. برادر آقای دهقانی می‌گوید: «[برادرم] پس از چندی در دامن من جان سپرد.» (شرح حمله، برادر آقای دهقانی، ۳۰ آبان ماه ۱۳۶۲).

به خانواده اجازه دفن آقای دهقانی در روستای محمدیه کاروان داده نشد. (وب‌‌سایت خانه‌ اسناد بهایی ستیزی در ایران؛ بیوگرافی). جسد وی با حضور خانواده‌‌اش در گورستان بهائی نجف‌‌آباد با به خاک سپرده شد.

واکنش مسئولان

از واکنش مسئولان به قتل آقای دهقانی غیر از اینکه ماموران پاسگاه ژاندارمری به محل رفته و تنها پس از مشاهده اوضاع محل را ترک کردند اطلاع بیشتری در دست نیست.

واکنش خانواده

برادر آقای دهقانی در انتهای نامه خود به آیت‌الله حاج عباس ایزدی از وی تقاضا می‌کند «مسببین و محرکین و مرتکبین این جنایت دردناک شناسائی شده و به محضر عدل علی‌ وار معرفی گردند تا با محبت و خلوص نیت از مجریان قانون تقاضای عفوشان را بنمائیم و برای شرافت شفقت و عطوفت آنها را ببخشائیم.»

—---------------------

۱) «مرگ تدریجی بهائیان ایران» نوشته‌ی ریچارد ن. اوستلینگ، مجله تایم به تاریخ ٢۰ فوریه ۱٩٨۴؛ و «تضییقات بهائیان ایران ۱۹٨۴־۱٨۴۴» نوشته‌ی داگلاس مارتین، پژوهش بهائی جلد ١٣/١۲ چاپ سال ۱۹٨۴، ص ۳. تعداد جمعیت فعلی بهائیان در ایران مشخص نیست.
۲) در قوانین کیفری ایران برای بهائیان هیچ حقی پیش‌بینی نشده است و آنان همواره در معرض سوءاستفاده و اعمال خشونت قرار دارند. چنانچه قربانی آزار و حمله شوند و مورد سرکوب قرار‌گیرند یا به قتل برسند، دادگاهی برای آنها حق تظلم و دادخواهی قائل نیست. مقامات قضایی ایران با استناد به فتوا‌ی بعضی مراجع تقلید که به موازات مجلس از منابع قانون گذاری محسوب می‌شوند، بهائیان را در زمره‌ مرتدین که تحت حمایت قانون نیستند قرار می‌دهند. یکی از این مراجع، آیت‌الله روح‌‌‌‌الله خمینی است که برای جرم ارتداد حکم اعدام تعیین کرده است و اعلام کرده که یک مسلمان نباید به جرم کشتن مرتد اعدام شود. 
۳) برای مطالعه متن کامل «پیشینه اعدام‌های فراقضایی توسط جمهوری اسلامی ایران» شامل اظهار نظر مقامات مختلف جمهوری اسلامی و سابقه تاریخی قتل‌ها، بر روی همین عنوان در نوار سمت راست کلیک کنید.

تصحیح و یا تکمیل کنید