بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

شهلا کعبی

درباره

سن: ۳۴
ملیت: ايران
مذهب: بدون باور مذهبی
وضعیت تأهل: مجرد

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۷ شهریور ۱۳۵۹
محل: سنندج، استان کردستان، ايران
نحوه کشته‌شدن: تيرباران
اتهامات: جرم ضد انقلاب نامشخص; مداوای ضد انقلاب; افساد فی‌الارض

ملاحظات

 در دوران درگیری‌های کردستان، خودش و خواهر کوچکترش هر دو در یک بیمارستان پرستار بودند. فضیلت اخلاقی و وجدان کاری آن دو در برخورد با مجروحین هر دو طرف درگیر متجلی شد.

خانم شهلا کعبی یکی از دو خواهر پرستار کردی است که به دستورحاکم شرع، حجت الاسلام صادق خلخالی، اعدام شدند (روزنامه جمهوری اسلامی، ٩ شهریور ١٣٥٩). اطلاعات بیشتردر مورد ایشان طی مصاحبه ای در تاریخ ١٧ اردیبهشت ١٣٨٣ با یکی از اقوام نزدیک ایشان بدست آمد. این خویشاوند اظهار کرد که اطلاعات مربوط به بازداشت و اعدام خانم کعبی توسط یکی از همبندانش به آنها رسیده است. وی افزود یادنامه ای در باره اعدام خواهران کعبی در نشریه کومله ٩ شهریور ١٣٨٠ به چاپ رسیده و در "کتاب زندان" (ویراستاری ناصر مهاجر، جلد اول، صفحه ١٨٩) نیز بخش مختصری به خواهران کعبی اختصاص داده شده است.

دستگیری واعدام خانم کعبی بر بستر درگیری های شدید و بعضا مسلحانه بین دولت جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب و استان عمدتا سنی نشین کردستان در مورد حقوق و نقش اقلیت ها در تدوین قانون اساسی و مخصوصا مساله خودمختاری کردستان صورت گرفت. گفته می شود (منصور بلوری، "مرگ صادق خلخالی"، سایت اخبار روز، ٩ آذر ١٣٨٢)، پس از فرمان آیت الله خمینی در ٢٨مرداد ١٣٥٨ برای مبارزه با "ضد انقلاب" در کردستان حداقل ٥٨ شهروند کرد ظرف ١٠ روز از ٢٨ مرداد تا ٦ شهریور ١٣٥٨ توسط حاکم شرع، حجت الاسلام صادق خلخالی، اعدام شدند.

دستگیری و بازداشت

بر اساس مصاحبه، خانم کعبی "بار اول در پائیز ١٣٥٨ به دنبال یورش رژیم به شهرهای کردستان همراه با خواهرش، نسرین دستگیر شد که به تبعید او به قزوین منجر گردید. در بهار سال ١٣٥٩ بعد از توافقاتی که میان هیئتی از طرف دولت به سرپرستی داریوش فروهر با «هیئت نمایندگی خلق کرد» صورت گرفت بر اساس موافقت با بازگشت تبعید شده‌گان ( بسیاری از آموزگاران، پزشکان و پرستاران) به محل زندگی و کار خویش، شهلا به سقز بازگشت. در ٢٤ خرداد ١٣٥٩ به دنبال تصرف شهرهای سنندج و سقز و ... بار دیگر همراه با خواهرش دستگیر شد."

ایشان دوران بازداشت خود را در زندانهای سقز، اوین، و سنندج گذراند. در طول مدت سه ماه بازداشت، بازجویی ایشان توسط پاسداران محلی و غیر محلی انجام میشد و دسترسی به وکیل یا اجازه تماس و ملاقات وجود نداشت.

دادگاه

بنا بر اطلاعات موجود، دادگاهی برای خانم کعبی تشکیل نشد.

اتهامات

روزنامه جمهوری اسلامی اتهام خانم کعبی را "شرکت در درگیری های اخیر" و "همکاری با افراد مهاجم" ذکر کرد، اما بر اساس گفته خانواده، مسئولین در موقع بازداشت ایشان را به "مداوای ضد انقلاب در بیمارستان سقز" متهم کردند.

مدارک و شواهد

به علت نبودن دادگاه و وکیل و قطع تماس متهم با خانواده از وجود مدارک اطلاعی در دست نیست.

دفاعیات

به متهم فرصتی برای دفاع از خود داده نشد. خویشاوند خانم کعبی در مصاحبه تاکید کرد که ایشان اصلا سیاسی نبود و فقط به عنوان یک پرستار در بیمارستان به مداوای مجروحین درگیری ها ی مسلحانه پرداخته بود. وی همچنین به انساندوستی و وجدان کاری خانم کعبی به عنوان یک پرستار اشاره کرد و گفت که ایشان به هرکسی که احتیاج به مراقبت داشت میرسید: حتی "یک بار به خاطر مداوای یک پاسدار مورد شماتت برخی اهالی قرار گرفت، ولی با جسارت ایستاد و به وظیفه شغلی خود عمل کرد."

حکم

بنا بر اظهارات یکی از همبندان خانم کعبی به اقوام ایشان، حاکم شرع شبانه در پادگان سنندج حکم اعدام دسته جمعی زندانیان را صادر کرد. نزدیکی سحر، حکم اعدام در همان پادگان به اجرا درآمد. یکی از زندانیان حاضر در محل اعدام خانم کعبی را این چنین توصیف میکند:

"زندانبان نسرین و خواهربزرگترش شهلا را بدون هیج سوال و جوابی از بند زندان بیرون میبرد. دو خواهربا دستان بسته ودر کنار هم پشت به دیوار می ایستند. پاسداری دو تکه پارچه سیاه رنگ را برای بستن چشمان این نفر میآورد. نسرین مخالفت میکند و چشم بند نمیخواهد. شهلا خواهر بزرگتر چشم بند را میپذیرد و در جواب خنده تحقیر آمیز پاسدار که "تو میترسی، ها؟" میگوید البته که نه، فقط نمیخواهم شاهد مرگ خواهرم باشم. در این جا نسرین هم خواهان چشم‌بند می‌شود."

تصحیح و یا تکمیل کنید