بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
ترویج مدارا و عدالت به کمک دانش و تفاهم
دموکراسی خواهی در دوران پس از انقلاب

ماه عسل " اصلاحات‌‌ " با صندوق‌های انتخاباتی رو به پايان است

انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه صنعتی شريف
انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه صنعتی شريف
۱۶ اسفند ۱۳۸۱
اطلاعیه

بيانيه انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه صنعتي شريف در مورد انتخابات شوراها

يكشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۸۱

متن كامل بيانيه انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه صنعتي شريف

به مناسبت انتخابات ۹ اسفند

۱. ماه عسل "اصلاحات‌‌ "با صندوقهاي انتخاباتي رو به پايان است . فرياد خاموش مردم "هميشه در صحنه "ايران باز هم خبرساز محافل سياسي دنياست . و اين سومين پياميست كه شهروندان ايراني ، به بهداشتي ترين و كم هزينه ترين شيوه اي كه با آن آشنا هستند ، صادر مي‌كنند . شايد كه بشنوند اين سكوت كر كننده را . آيا مي‌شنوند‌؟

۲. از بين اربابان قدرت و اصحاب رسانه ها ، دسته اي همانگونه كه جز آن انتظار نمي‌رفت ، به مانند هميشه ، نگاتيو تصويري را كه مي‌بينند ، گزارش مي‌دهند . حضور ميليوني ملت در خرداد 76 و 80 را لبيك به اين و آن تفسير و رأي روشن و پرمعني شان را يكسره به صندوق "نظام "مصادره نمودند . اما شركت 12 تا 18 درصد مردم شهرهاي بزرگ را در انتخابات 9 اسفند به چه تعبير كنند ؟ آنجا كه انتخابات فارغ از تعلقات قومي ، مذهبي و ... برگزار مي‌گردد و حضور يا عدم حضور مردم به معناي واقعي كلمه عملي است سياسي ، رويگرداني قريب به 80 درصد واجدين شرايط را از عمل به تكليف شرعي چه بايد بنامند ؟ بديهي است ، جز اين نمي‌توانند كرد كه باريكه رقت آور ته ليوان را كه پُر نشان مي‌دهد خود صاحب شوند و هلهله"پيروزي اصول گرايان " سر دهند و باقي را كه خلأ است و قهر و سكوت ، يكسره بر فرق اصلاح طلبان بكوبند . پايمردي‌شان در مسير انحطاط و فرو رفتنشان در باتلاق جهل مركب ، مسلماً به اختيارشان است ، اما به وقت اظهار نظر ، راستي كه شعور ناظرين را سخت لگدمال توهين مي‌كنند !

۳. آن دسته ديگر اما" دوم خردادي ها "نام دارند . چنان سواره بر مركب راهوار و سابقاً باوفاي"صندوق "باده مستانه مي تاختند و شهردار تعيين مي‌كردند كه فراموششان شد لحظه اي نيز نظري به سكوي تماشاچيان افكنند و از پر بودنش مطمئن گردند ! تئوريسينهاي اصلاحات ، خرداد ماه ۸۰ ، كه ۱۴ميليون هوادار را سر خورده ديدند ، وظيفه حل مشكل را بر گردن اقتدار گرايان گذاردند ، گويي آنان را اراده و مشروعيتي باقي مانده بود كه آراي اين اكثريت خاموش را به صندوقهاي جمهوري اسلامي بازگردانند . آنان را اگر واقعاً تواني بود كه چنين كنند ، پس همه كشمكش اين 5 سال اصولاً بر سر چيست ؟

۴. به درستي مايه نگراني است كه حتي حضور اپوزيسيون محروم و اظهار نارضايتي رهبر از روند تأييد صلاحيتها و آزادي نسبي انتخابات نيز نمي‌تواند بر شور و اشتياق مردم بيافزايد و پاسخي در خور دريافت كند ! ظاهراً آن نوزاد خطرناكي كه همه اميدواران و مبلغان اصلاحات انتخاباتي ، هرجا نشانه اي از تكوينش مي يافتند ، بي درنگ از بينش مي‌بردند ، اكنون در همين شهر، نخستين بارقه هاي تولدش را به جشن نشسته است . نامش هرچه باشد ، فرزند فرسايش فكري و رواني جامعه در فرآيند بذل سخاوتمندانه و بي نتيجه آراء و احساسات و البته كرسي‌ها ست ! به اينها عملكرد به راستي شرم آور صاحبان شوراي شهر تهران و سرنوشت غم انگيزش را اضافه نماييد تا روشن گردد كه چگونه ۳۰ ميليون ايراني ، پوزخند بر لب از مقابل حوزه هاي اخذ رأي گذشتند و ترجيح دادند آخرين اخبار مربوط به حمله آمريكا به كشور همسايه را دنبال كنند !

۵. بخش بزرگي از ساكنان تهران ، اصفهان ، شيراز و در اين انتخابات خود را از حقي كه هر ملتي با هزينه بسيار به چنگ مي آورد محروم ساختند و نوعي اراده سياسي منفي را به نمايش گذاشتند . به عنوان بخشي از جنبش دانشجويي معتقديم كه بر درستي يا نادرستي اين عمل نمي‌توان حكم قاطعي صادر كرد . اعمال شكيبانه اراده جمعي از طريق حضور در انتخابات ، هنوز در بررسي هاي منطقي اهل نظر ، به عنوان كم هزينه ترين راه نيل به مقصود موجه مي‌نمايد ، ولي شايد به باور عموم ديگر نگنجد كه هر گونه قهر سياسي برابر خواهد بود با استيلاي خشونت و دور سركوب و شورش و دخالت بيگانه . شايد نوعي توافق شهودي و نانوشته ، لايه هاي پنهان افكار عمومي را در نورديده كه با لحاظ قيودي چون خودداري آگاهانه از درغلطيدن به ورطه فروپاشي ، خود را آزادانه به دست تجربه اي جديد يعني مقاومت منفي بسپارند .

هشدار از شبحي مي‌دهيم كه چه مبارك و چه ناميمون ، رو به گسترش است . تفصيل ، دستورالعمل و همچنين عاقبتش را داوري زبر دست به نام زمان معين خواهد كرد . اما در اين برهه ، يك نكته واضح مي‌نمايد كه اصلاح طلبان چنانچه بنا دارند كه پس از انتخابات مجلس سال آينده ، يكراست راهي موزه هاي تاريخ سياسي معاصر نگردند و يا بقاي خود را به قيمت تبعيد به كوي بدنامي نخرند ، مي بايد از تكرار مفاهيم پوسيده و كسالت بار گفتمان اصلاحات انتخاباتي پرهيز جسته و اگر راهي نو پيش پاي رأي دهندگان نمي‌گذارند ، لااقل با صداي ملت همراه شده و" آزاد ترين ، با ثبات ترين و مردمسالارترين نظام دنيا " را بيش از اين عرض و زحمت روا ندارند .

انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه صنعتي شريف

كد خبر :۱۶۵۳