روش مستندسازی ما مبتنی بر اصول «عدم آسیبرسانی»، «رعایت محرمانگی» و «مدیریت امن اطلاعات حساس» است. دادهها را از طریق منابع معتبر و قابل اطمینان جمعآوری و صحتسنجی میکنیم؛ این منابع شامل شهادتهای مستقیم از خانوادههای قربانیان، روایتهای مستقل شاهدان عینی، مصاحبه با وکلا و دیگر منابع آگاه، اسناد رسمی، و منابع منتشرشده است. منابع عمومی مورد استفاده شامل گزارشهای رسمی منتشرشده از حوادث، بیانیههای رسمی، گزارشهای سازمان ملل متحد و دولتها، گزارشهای سازمانهای حقوق بشری، و گزارشهای رسانههای معتبر است. تحقیقات ما در حوزه منابع باز نیز پستهای مرتبط و معتبر در شبکههای اجتماعی را در بر میگیرد. با استفاده از ابزارهای دیجیتال امن، فرآیند جمعآوری، تأیید متقابل، و ذخیره اطلاعات بهصورت نظاممند انجام میشود، و در تمامی مراحل، ایمنی و حریم خصوصی قربانیان، شاهدان، و منابع در اولویت قرار دارد.
مصاحبهها با نهایت دقت و حساسیت انجام میشوند و از رویکردهای مبتنی بر محوریت بازماندگان استفاده میشود تا خطر بازآسیب روانی به حداقل برسد. شرکت در این مصاحبهها کاملاً داوطلبانه است و پیش از آغاز، با توضیح هدف، ماهیت و استفاده موردنظر از اطلاعات، رضایت شفاهی بهصورت شفاف گرفته میشود. ما بر محرمانگی تأکید داریم و از پروتکلهای قدرتمند حفاظت از دادهها برای حفظ هویت افراد استفاده میکنیم. در مواردی که تضمین کامل ناشناسماندن امکانپذیر نباشد، ممکن است از انتشار جزئیات خاص خودداری کرده یا اطلاعاتی را که ممکن است امنیت افراد را به خطر بیندازد، منتشر نکنیم.
رویکرد ما فراگیر است و تمامی موارد اعدامهای فراقضایی را بدون تبعیض بر اساس جنسیت، ملیت، قومیت، مذهب، گرایش سیاسی یا هر معیار دیگری مستند میکند. هدف ما احیای کرامت قربانیان و خانوادههای آنان است و تلاش میکنیم صداهایی را که اغلب توسط فرآیندهای قضایی رسمی نادیده گرفته یا خاموش شدهاند، تقویت کنیم.
بنیاد عبدالرحمن برومند اولویت را به منابع اولیه میدهد و تلاش میکند بهترین اطلاعات موجود را از منابع متعدد جمعآوری کند؛ زمینه اعدامهای فراقضایی را درک کرده و انگیزهها و الگوهای آنها را شناسایی نماید. با این حال، اعدامهای فراقضایی بهطور ذاتی مخفیانه و از نظر سیاسی حساس هستند. این اعدامها ترسی ایجاد میکنند که میتواند بهطور مؤثر قربانیان و شاهدان را به سکوت وادار کند. هر تحقیقی که در چنین شرایطی انجام شود و دسترسی آزاد و امن به قربانیان و/یا اسناد رسمی نداشته باشد، ذاتاً با محدودیتها و نقصانهایی مواجه خواهد بود. بنیاد برومند اطلاعات جمعآوریشده را تا حد توان خود صحتسنجی میکند. در برخی موارد، مقامات محلی از نسبت دادن این قتلها به جمهوری اسلامی خودداری کردهاند؛ در چنین مواردی، بنیاد برومند با اتکا بر الگوهای مشخص، انگیزهها، و تهدیدهای قبلی به این نتیجه میرسد که یک مورد را بهعنوان اعدام فراقضایی طبقهبندی کند.
پردازش دادهها بر اساس پروتکلی دقیق انجام میشود تا وضوح، انسجام و دقت اطلاعات حفظ شود و همزمان نقض اصول دادرسی عادلانه و استانداردهای حقوق بشری برجسته گردد. بنیاد برومندتا جایی که امنیت و حریم خصوصی منابع به خطر نیفتد، درباره منابع خود شفاف عمل میکند. ابزارهای دیجیتال در زمان واقعی، مستندسازی امن و بهروزرسانی اطلاعات را تسهیل میکنند و به خانوادههای قربانیان قدرت میبخشند. این اقدامات با هدف ارتقای پاسخگویی، دستیابی به عدالت و افزایش آگاهی عمومی نسبت به نقضهای سیستماتیک انجام میشوند.
اعدام فراقضایی به معنای سلب غیرقانونی و خودسرانه حق حیات است که قربانی را از دادرسی عادلانه و حق دفاع محروم میکند. قتلهای غیرقانونی که توسط مقامات دولتی، پلیس، نیروهای امنیتی و مسلح یا دیگر نمایندگان دولت انجام میشود، یا توسط گروهها یا افرادی که تحت دستور، اجازه یا موافقت ضمنی دولت عمل میکنند، از جمله مواردی هستند که بهعنوان اعدام فراقضایی شناخته میشوند.
حق حیات و آزادی از سلب خودسرانه حق زندگی، از حقوق بنیادینی هستند که بهطور رسمی در بند ۱ ماده ۶میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی تصریح شدهاند: «[هر] انسان به طور ذاتی دارای حق حیات است. این حق باید توسط قانون محافظت شود. هیچکس نباید بهصورت خودسرانه از زندگی خود محروم شود.»
علاوه بر این، منع اعدامهای فراقضایی تحت هر شرایطی، از جمله در وضعیتهایی مانند درگیریهای مسلحانه داخلی، در حقوق بینالملل از طریق بیانیهها و ابزارهای متعدد سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته شده است. شرایط استثنایی از جمله وضعیت جنگ یا تهدید به جنگ، بیثباتی سیاسی داخلی یا هر وضعیت اضطراری عمومی دیگر نمیتواند بهعنوان توجیهی برای چنین اعدامهایی مورد استناد قرار گیرد.
در پروتکل مینهسوتا در مورد تحقیق پیرامون مرگهای بالقوه غیرقانونی (۲۰۱۶)، تعریف اعدام فراقضایی به شکلی گستردهتری ارائه شده و شامل موارد زیر میشود:
برای هدف این نقشه، بنیاد برومندبر موارد اعدامهای فراقضایی تمرکز کرده است که در آن افراد بهطور خاص به دلیل فعالیتها، نفوذ یا باورهایشان هدف قرار گرفتهاند. این نقشه شامل مواردی نمیشود که در آن عوامل دولتی یا نمایندگان آنها بدون هدف قرار دادن قربانیان مشخص، اقدام به سلب حیات کردهاند.
دولتهای عضو میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR)، که ایران نیز آن را تصویب کرده است، موظفاند به موجب قانون از حق حیات محافظت کنند (ماده ۶ میثاق). اصول ۱۹۸۹ درباره پیشگیری و تحقیق مؤثر در مورد اعدامهای فراقضایی، خودسرانه و صحرایی تصریح میکند که دولتها نهتنها موظف به ممنوعیت «همه انواع اعدامهای فراقضایی، خودسرانه و صحرایی» هستند، بلکه باید اطمینان حاصل کنند که چنین اعدامهایی بهعنوان جرایم در قوانین کیفری آنها به رسمیت شناخته شده و مجازاتهایی متناسب با جدیت این جرایم برای آنها تعیین شود.
وظیفه حفاظت از حق حیات شامل تعهد دولتهای عضو میشود که اقدامات مناسبی برای محافظت از افراد در برابر سلب حیات توسط دولتهای دیگر که در قلمرو آنها فعالیت میکنند، انجام دهند. این وظیفه همچنین دولتها را ملزم میکند تا اقدامات ویژهای برای حفاظت از افرادی که در شرایط آسیبپذیر قرار دارند و به دلیل تهدیدهای خاص یا الگوهای پیشین خشونت، زندگیشان در معرض خطر ویژهای قرار گرفته است، اتخاذ کنند.
شفافیت، حاکمیت قانون را تقویت میکند، در حالی که پنهانکاری و عدم پاسخگویی عاملان اغلب به تکرار قتلها منجر میشود. تعهد دولت به تضمین حق حیات شامل وظیفه تحقیق سریع و مؤثر درباره نقضهای ادعایی این حق و پیگرد نقضهای حقوق بشری است. به گفته گزارشگران ویژه سازمان ملل در مورد اعدامهای فراقضایی، صحرایی یا خودسرانه، دولتها طبق قوانین بینالمللی موظفاند «بهمنظور روشنسازی شرایط، شناسایی و پیگرد عاملان، اعطای غرامت به قربانیان یا خانوادههایشان، و پیشگیری از نقضهای آتی، تحقیقات کامل، مستقل و بیطرفانهای درباره تمامی ادعاهای مربوط به اعدامهای فراقضایی، صحرایی یا خودسرانه که به آنها ارجاع داده شده است را انجام دهند.»
علاوه بر این، قربانیان و نمایندگان آنها باید حق داشته باشند تا درباره علل منجر به قربانی شدن خود و همچنین علل و شرایط مربوط به نقضهای فاحش قوانین بینالمللی حقوق بشر و نقضهای جدی حقوق بشردوستانه بینالمللی اطلاعات کسب کنند و حقیقت این نقضها را دریابند. حق دستیابی به حقیقت، حقی غیرقابل انکار و مستقل است که با وظیفه و تعهد دولت در حفاظت و تضمین حقوق بشر، انجام تحقیقات مؤثر و تضمین جبران خسارت و ارائه راهحلهای مؤثر مرتبط است.
حق دستیابی به حقیقت، همانطور که در مطالعهای در سال ۲۰۰۶ از سوی دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل تعریف شده است، «به معنای آگاهی از حقیقت کامل و جامع درباره وقایع رخداده، شرایط خاص آنها و افرادی که در این وقایع مشارکت داشتهاند، از جمله آگاهی از شرایطی که در آن نقضها اتفاق افتاده و دلایل وقوع آنها» است.
تحقیقات و نتایج آنها باید شفاف و در دسترس بررسی عمومی و خانوادههای قربانیان باشد. هرگونه محدودیت در شفافیت باید صرفاً برای هدفی مشروع مانند حفاظت از حریم خصوصی و امنیت افراد آسیبدیده، تضمین صحت و تمامیت تحقیقات جاری، یا حفظ اطلاعات حساس مرتبط با منابع اطلاعاتی، ضروری باشد. تحت هیچ شرایطی، دولتها نباید شفافیت را به گونهای محدود کنند که به معافیت و مصونیت عاملان از مجازات منجر شود.
----------------------