بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

ابراهیم لطف‌اللهی میره‌کی

درباره

ملیت: ايران
مذهب: اسلام
وضعیت تأهل: مجرد

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۲۵ دی ۱۳۸۶
محل: سنندج، استان کردستان، ايران
نحوه کشته‌شدن: مرگ در دوران بازداشت/زندان
اتهامات: جرم ضد انقلاب نامشخص

ملاحظات

فقر و تبعیض را بهتر از آن می شناخت که بی تفاوت بماند. امیدش این بود که وکیل شود و با بی عدالتی مبارزه کند اما در بازداشتگاه اطلاعات سنندج برایش سرنوشت دیگری در نظر داشتند

اطلاعات در خصوص مرگ در حین بازداشت آقای ابراهیم لطف‌اللهی میره‌کی فرزند افسانه و محمد، در سایت روزآنلاین (٨ بهمن ١٣٨٦ و ۲۶ دی ۱۳۸۸ و ۲۶ دی ۱۳۹۰)، خبرنامه امیرکبیر(۳۰ دی ۱۳۸۶)، کمیته گزارشگران حقوق بشر (۲۴ دی ۱۳۸۹)، وب سایت روز (۳۰ بهمن ۱۳۸۶) و رادیو زمانه (۲۹ دی ۱۳۸۶) منتشر شد. اطلاعات تکمیلی در این خصوص از مصاحبه‌های وکیل خانواده آقای لطف‌اللهی، مصاحبه‌های خانواده او و مصاحبه با کنشگران و فعالان حقوق بشر به دست آمده است. 

آقای ابراهیم لطف‌اللهی میره‌کی دانشجوی سال آخر رشته‌ی حقوق قضایی دانشگاه پیام نور سنندج بود. به گفته یکی از نزدیکانش، او جوانی باهوش و خوش فکر بود و در نقاشی و کاریکاتور استعداد داشت. از دیگر خصوصیات اخلاقی آقای لطف‌اللهی می‌توان به روحیه ظلم‌ستیز او و مخالفتش با بی‌عدالتی، تبعیض و نابرابری اشاره کرد. آقای لطف‌اللهی همچنین به انجام فرایض دینی بسیار اهمیت می‌داد. (روزآنلاین ـ ٢٦ دی ١٣٨٧) آقای لطف‌اللهی به فعالیت‌های اجتماعی علاقه داشت و تا پیش از دستگیری به مدت بیش از دو سال با سازمان هلال احمر سنندج همکاری داوطلبانه داشت. او همچنین در کلاس‌های آموزش زبان کردی ماموستا شریف حسین پناهی شاعر و ادیب شهیر کردزبان، فعالانه شرکت می‌‌جست و پس از یادگیری زبان کردی در این کلاس‌ها به عنوان مربی تدریس می‌کرد. 

فعالیت‌ها و گرایشات سیاسی آقای لطف‌اللهی چندان روشن نیست و اطلاعات به دست آمده در این خصوص متناقض است. به گفته‌ی آقای عمار گلی دوست دوران دبیرستان آقای لطف‌اللهی، ایشان سابقاً طرفدار حزب دمکرات بودند، اما با افزایش قدرت سازمان‌دهی و تبلیغاتی حزب کارگران کرد (پ.ک.ک) به تناسب فضای سیاسی حاکم و تظاهرات اعتراضی  سوم اسفند ۱۳۷۷ دراستان کردستان، بسیاری از مردم سنندج از جمله آقای لطف‌اللهی به هواداری از این حزب گرایش پیدا کردند. آقای لطف‌اللهی در دوران تحصیل در دانشگاه عضو انجمن دانشجویی ماف بود و در انتشار نشریات دانشجویی نقش داشت. (مصاحبه بنیاد برومند با عمار گلی- ۲۳ دی ۱۳۹۵) 

آقای ابراهیم لطف‌اللهی به همراه خانواده در خانه‌ای بسیار کوچک در محله‌ای فقیرنشین در شهر سنندج زندگی می‌کرد و در دوران تحصیل در دانشگاه برای گذران زندگی و مخارج تحصیل‌اش، مجبور به کارگری بود. مشاهده و درک محرومیت‌ها، نابرابری‌ها و تبعیضات فراوان در این طبقه‌ی اجتماعی به او انگیزه و اشتیاق ادامه‌ی تحصیل در رشته‌ی حقوق داده بود تا در آینده‌ای نه چندان دور با اشتغال به شغل وکالت، نه تنها خود و خانواده‌اش را از فقر و تنگدستی برهاند، بلکه بخشی از مشکلات جامعه‌ی خویش را نیز برطرف کند. (روزآنلاین ـ ٢٦ دی ١٣٨٧)

مشاهده و درک محرومیت‌ها، نابرابری‌ها و تبعیضات فراوان به او انگیزه و اشتیاق ادامه‌ی تحصیل در رشته‌ی حقوق داده بود

 پس از انتشار خبر مرگ مشکوک آقای لطف‌اللهی در بازداشتگاه سنندج، ۵ نهاد و ۶۰۰ شخصیت فعال در حوزه‌های مختلف اجتماعی با صدور بیانیه‌ای به این واقعه اعتراض کردند. ‏سازمان بین المللی دفاع، سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان، سازمان حقوق بشری چاک، کانون نویسندگان کرد و ‏انجمن زنان آذر مهر سنندج همراه با ۶۰۰ فعال مدنی، سیاسی، مطبوعاتی، دانشجویی و زنان در بیانیه‌ی خود ضمن ‏اعتراض شدید به مرگ دانشجوی سنندجی و مشکوک دانستن ادعای خودکشی وی توسط مقامات رسمی، خواستار پیگیری مسئولان قضایی ‏و مجازات عاملان احتمالی مرگ آقای لطف‌اللهی شدند.‏ (روزآنلاین ـ ٨ بهمن ١٣٨٦) 

اعتراضات به مرگ مشکوک آقای لطف‌اللهی دامنه‌ی وسیعی داشت. بنا به گزارش مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، عصر روز پنج شنبه ۲۴ دی ماه ۱۳۸۸، دست کم ۱۰ تن از شرکت‌کنندگان در مراسم دومین سالگرد مرگ آقای لطف‌اللهی، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. در این مراسم که با دعوت خانواده‌ی آقای لطف‌اللهی و اتحادیه‌ی دمکراتیک دانشجویان کرد برگزارشده بود، سخنگوی جبهه متحد کرد و جمعی از اعضای اصلی اتحادیه دمکراتیک دانشجویان کرد دستگیر شدند. این دستگیری‌ها در حالی انجام شد که هنوز برخی از دستگیرشدگان اولین مراسم یادبود این دانشجوی کرد، علیرغم اتمام دوره حبس قانونی، آزاد نشده‌ بودند.  (روزآنلاین ـ ٢٦ دی ١٣٨٨) 

دستگیری و بازداشت

آقای لطف‌اللهی در روز شانزدهم دی ماه سال ۱۳۸۶ در مقابل درب ساختمان دانشگاه محل تحصیل‌اش توسط ماموران ستاد خبری وزارت اطلاعات سنندج دستگیر شد. 

 او در روز شانزدهم دی ماه سال ۱۳۸۶ در مقابل درب ساختمان دانشگاه محل تحصیل‌اش توسط ماموران ستاد خبری وزارت اطلاعات سنندج دستگیر شد

خانواده‌ی او پس از گذشت دو روز و پیرو تماس تلفنی آقای لطف‌اللهی از زندان مرکزی سنندج، از وضعیت وی مطلع و موفق به ملاقات با او شدند. (روزآنلاین ـ ٢٦ دی ١٣٨٧) مراجعات مکرر خانواده به زندان مرکزی سنندج و نیز اداره‌ی اطلاعات سنندج جهت دیدار مجدد با وی بی‌حاصل بود و از آن پس این دو ارگان از در اختیار داشتن آقای لطف‌اللهی اظهار بی‌اطلاعی نمودند. 

بنا به اظهارات برادر آقای لطف‌اللهی، در روز نهم بازداشت ایشان (مورخ ۲۵/۱۰/۱۳۸۶) حدود ساعت ۶ بعد از ظهر، فردی طی تماس تلفنی از پدر و مادر ایشان خواسته که به ستاد خبری وزارت اطلاعات مراجعه نمایند. با مراجعه  به ستاد و پس از ساعتها معطلی، یکی از مامورین خبر خودکشی و مرگ آقای لطف‌اللهی را به خانواده اعلام نمود.   

دادگاه

برای آقای لطف‌اللهی هیچ دادگاهی تشکیل نشد. 

اتهامات

از اتهامات عنوان شده برای آقای لطف‌اللهی اطلاع دقیقی در دست نیست. خانواده آقای لطف‌اللهی اظهار داشتند که هیچگونه اطلاعی از اتهام یا اتهامات انتسابی به وی ندارند و هیچ مقام مسئولی در این خصوص به ایشان اطلاع رسانی کرده است. برخی منابع علت دستگیری آقای لطف‌اللهی را همراه داشتن چند برگ اعلامیه متعلق به گروه‌های حقوق بشری و پژاک کردستان اعلام نمودند، اعلامیه‌هایی که به گفته‌ی برادر آقای لطف‌اللهی، متعلق به ایشان نبود. (خبرنامه امیر کبیرـ ۳۰ دی ۱۳۸۶) 

برخی منابع علت دستگیری آقای لطف‌اللهی را همراه داشتن چند برگ اعلامیه متعلق به گروه‌های حقوق بشری و پژاک کردستان اعلام نمودند

یکی از دوستان نزدیک آقای لطف‌اللهی به نقل از خانواده و وکیل پرونده، اتهامات وی را اقدام علیه امنیت ملی، هواداری از پژاک و نگهداری اعلامیه‌های مربوط به پژاک اعلام کرد.(مصاحبه بنیاد برومند با عمار گلی- ۲۳ دی ۱۳۹۵) 

مدارک و شواهد

از مدارک و شواهد استفاده شده علیه آقای لطف‌اللهی اطلاع دقیقی در دست نیست. بنا به گفته‌ی یکی از دوستان نزدیک ایشان، در یورشی ناموفق توسط ماموران اطلاعات به منزل آقای لطف‌اللهی به منظور دستگیری وی، ماموران مقداری از مدارک و وسایل شخصی وی را با خود بردند. (مصاحبه بنیاد برومند با عمار گلی- ۲۳ دی ۱۳۹۵) 

دفاعیات

از آنجا که دادگاهی برای بررسی اتهامات آقای لطف‌اللهی تشکیل نشد، او هیچگاه فرصتی برای دفاع از خویش نیافت.  

حکم

به دلیل کشته شدن آقای لطف‌اللهی در مرحله‌ی تحقیقات مقدماتی و پیش از برگزاری دادگاه، هیچ حکمی علیه ایشان صادر نشد. 

واکنش و اظهارات مسئولان

اداره اطلاعات سنندج علت مرگ این دانشجوی کُرد را خودکشی عنوان کرد. (کمیته گزارشگران حقوق بشر - ٢٤ دی ١٣٨٩) یکی از ماموران ستاد خبری وزارت اطلاعات به خانواده‌ی آقای لطف‌اللهی اعلام نمود که جسد ایشان به پزشکی قانونی فرستاده شده است. پزشکی قانونی خبر از انتقال جسد به بهشت محمدی (قبرستان) را داد و زمانی که خانواده‌ی آقای لطف‌اللهی به قبرستان مراجعه کردند، نگهبانی با اعلام تعطیلی مجموعه به خانواده اطمینان داد که هیچگونه دفنی تا صبح انجام نخواهد شد. در مراجعه‌ی بعدی در صبح روز بعد، مسئولان قبرستان خبر از دفن شبانه‌ی جنازه توسط ماموران امنیتی مسلح دادند و هیچ کس حتی مسئول غسالخانه قبرستان نیز جنازه را ندیده است. (روزآنلاین ـ ٢٦ دی ١٣٨٧) قبری به عنوان محل دفن آقای لطف‌اللهی به خانواده نشان داده شد که روی آن بتن ریخته شده بود و خانواده هیچگاه جنازه را ندیدند و نسبت به اینکه آیا اساساً آقای لطف‌اللهی در این قبر دفن شده است یا خیر نامطمئن هستند. (روزآنلاین - ٢٦ دی ١٣٩٠) 

در خصوص شکایت خانواده‌ی آقای ابراهیم لطف‌اللهی علیه عاملان فوت ایشان، شعبه سوم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب سنندج قرار منع تعقیب صادر نمود. شعبه سوم بازپرسی همچنین با تقاضاهای مکرر وکیل خانواده آقای لطف‌اللهی برای نبش قبر و معاینه‌ی جسد توسط هیئت پزشکان و انجام تحقیقات بیشتر به منظور دستیابی به علت واقعی فوت ایشان مخالفت نمود و نبش قبر را خلاف شرع دانست. 

با اعتراض وکیل خانواده‌ی آقای لطف‌اللهی به قرار منع تعقیب صادر شده توسط شعبه سوم بازپرسی، پرونده به دادگاه کیفری استان کردستان ارجاع گردید که نهایتاً قرار صادره عیناً تأیید و پرونده بایگانی شد. (کمیته گزارشگران حقوق بشر - ٢٤ دی ١٣٨٩) وکیل پرونده در این زمینه اظهار داشت که دادگاه نظر بازپرس مبنی بر خودکشی را تأیید کرده و اعلام نمود که قتلی واقع نشده است. دادگاه به هیچ وجه به نظریه‌ی پزشکی قانونی در خصوص آثار ضربه، شکستگی و خونریزی در بینی توجهی ننمود و با تقاضای نبش قبر نیز موافقت نکرد. (روزآنلاین - ٢٦ دی ١٣٩٠) 

بنا بر اظهار خانواده‌ی آقای لطف‌اللهی، ستاد خبری اداره اطلاعات از ایشان به اتهام اغتشاش شكایت کرده است. (روز ـ ٣٠ بهمن ١٣٨٦) 

واکنش و اظهارات خانواده، دوستان و وکیل پرونده

علیرغم اعلام خودکشی توسط اداره اطلاعات سنندج، گفته می‌شود آقای ابراهیم لطف‌اللهی بر اثر شدت شكنجه جان خود را از دست داده است. (کمیته گزارشگران حقوق بشر - ٢٤ دی ١٣٨٩) 

درخواست های مکرر خانواده‌ی آقای لطف‌اللهی و وکیل ایشان جهت مشخص شدن علت مرگ از طریق ارائه‌ی مستندات خودکشی، نبش قبر و کالبد شکافی جسد بی‌نتیجه بوده و خانواده‌ی آقای لطف‌اللهی سوالات و ابهامات بی‌پاسخ فراوانی در خصوص علت واقعی مرگ، دلایل و نحوه‌ی خودکشی، دلایل عدم تحویل جسد، دفن شبانه و مخفیانه‌ی آن و پوشاندن محل قبر با بتن دارند.  (روزآنلاین ـ ٢٦ دی ١٣٨٧) 

درخواست های مکرر خانواده‌ی آقای لطف‌اللهی و وکیل ایشان جهت مشخص شدن علت مرگ از طریق ارائه‌ی مستندات خودکشی، نبش قبر و کالبد شکافی جسد بی‌نتیجه بوده و خانواده‌ی آقای لطف‌اللهی سوالات و ابهامات بی‌پاسخ فراوانی در خصوص علت واقعی مرگ، دلایل و نحوه‌ی خودکشی، دلایل عدم تحویل جسد، دفن شبانه و مخفیانه‌ی آن و پوشاندن محل قبر با بتن دارند

پدر و مادر آقای لطف‌اللهی شکایتی علیه عاملان فوت فرزندشان در شعبه سوم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب سنندج مطرح کردند. در این شکایت درخواست نبش قبر و انجام تحقیقات بیشتر در خصوص نحوه‌ی فوت آقای لطف‌اللهی و نیز پی‌جویی دلایل عدم تحویل جسد ایشان به خانواده و همچنین بررسی دلایل دفن شبانه و مخفیانه‌ی جسد مورد تقاضا قرار گرفت. 

وکیل خانواده‌ی آقای لطف‌اللهی با اشاره به مختومه و بایگانی نمودن پرونده‌ی شکایت خانواده‌ی آقای لطف‌اللهی اذعان داشت بازپرس شعبه سوم دادسرای عمومی و انقلاب سنندج به درخواستهای مکرر ایشان دائر بر تحویل مستندات صحنه خودکشی (فیلم و عکس صحنه حلق آویز شدن آقای لطف الهی) به خانواده و وکیل پرونده توجهی نکرد.(کمیته گزارشگران حقوق بشر - ٢٤ دی ١٣٨٩) ایشان اضافه کرد که در گزارش پزشکی قانونی ضمن اشاره به شکنجه‌ی آقای ابراهیم لطف الهی، شکستگی بینی و جمجمه پیش از مرگ و همچنین آثار کبودی بر بدن  ثبت شده است. (خبرنامه امیر کبیرـ ۳۰ دی ۱۳۸۶) 

مختار زارعی، فعال دانشجویی ساکن سنندج، در این خصوص چنین اظهار نمود: "در گزارش اولیه پزشکی قانونی، علت مرگ مشخص نشده، اما در ‏گزارش دوم که در دادگاه قرائت شد، علت مرگ، خفگی از طریق شیٔ حلقوی یا طناب گونه عنوان شده است. ‏ این در حالی است که بین گزارش اداره اطلاعات و نظر پزشکی قانونی، تناقض وجود دارد. مسئولان اداره ‏اطلاعات گفته بودند ابراهیم با استفاده از زیر پیراهنش خود را خفه کرده، ولی پزشکی قانونی بر این نظر است که اثر ‏شیی حلقوی - مانند طناب و یا سیم ـ بر گردن وجود داشته و حتی اثر خفگی، یک سانتی متر روی گردن مشاهده شده ‏که این مغایرت دارد با حرف اداره اطلاعات. از سوی دیگر صرفاً با زیر پیراهن نمی‌توان خودکشی کرد مگر اینکه ‏قلاب و یا گیره‌ای آنجا بوده باشد و همه می‌دانیم که بازداشتگاه نباید چنین امکاناتی داشته باشد و البته که ندارد. تنها ‏چهار دیوار است و بس. اینطوری که نمی‌شود خودکشی کرد". ‏(روز ـ ٣٠ بهمن ١٣٨٦) 

بنا بر اظهار یکی از دوستان آقای لطف‌اللهی به نقل از خانواده‌ی ایشان، مسئولان تنها یک زیرپیراهنی پاره شده از ایشان که ۳ یا ۴ قطره خون هم روی آن بوده به خانواده‌اش تحویل دادند و ابتدا ادعا نمودند که وی به وسیله‌ی این زیر پیراهنی خود را به دوش حمام حلق آویز کرده است. این در حالی است که در فیلمی که بعداً از سلول وی به پدرش نشان داده شد، یک زیرپیراهنی به پنجره‌ی کوچک سلول -در ارتفاع ۴ متری- آویزان است و این بار ادعا شد که ایشان خود را در سلول‌اش (و نه در حمام) حلق آویز نموده است. در حالی که غیر قابل تصور است که بدون هیچ‌گونه وسیله‌ای در سلول، امکان دسترسی به چنین ارتفاعی متصور باشد. (مصاحبه بنیاد برومند با عمار گلی- ۲۳ دی ۱۳۹۵)

-------------------------------

پی نوشت

سازمان دیده‌بان حقوق بشر از جمهوری اسلامی ایران خواست تا درباره‌ی مرگ زندانیان در حین بازداشت به تحقیق بپردازد. دیده بان حقوق بشر در اطلاعیه‌ی خود یاد آور شد:

اصول سازمان ملل در ارتباط با پیشگیری موثر و تحقیق در مورد اعدام‌های غیرقانونی شتابزده و بی‌دلیل مقرر می‌دارد که تحقیقات فوری، کامل و بی‌طرفانه درباره‌ی تمام موارد قتل‌های غیرقانونی، از جمله مواقعی که دادخواستی از سوی اقوام حاکی از مرگ غیرطبیعی قربانیان تنظیم شده باشد، صورت گیرد. این اصول اعلام می‌کنند در صورتی که پیکر دفن شده، ولی بعداً به نظر برسد تحقیقات بیشتری لازم است، جسد بایستی بلافاصله نبش قبر شده و مورد کالبدشکافی قرار گیرد. (رادیو زمانه ـ ٢٩ دی ١٣٨٦) 

 

تصحیح و یا تکمیل کنید