بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

امیر میرعرب بایگی

درباره

سن: ۳۴
ملیت: ايران
مذهب: بدون باور مذهبی
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۱۳۶۶ — ۱۳۶۷
محل: ايران
نحوه کشته‌شدن: نحوه اعدام نا‌مشخص
اتهامات: ارتداد; پندار و/يا گفتار ضدانقلابی

ملاحظات

اطلاعات در باره آقای امیر میرعرب بایگی از طریق مصاحبه با یکی از اقوام ایشان و همچنین از طریق اطلاعات همسلولی همسر آقای میر عرب بایگی (در سال ١٣۶٣) به دست آمده است. همچنین نام آقای امیر میرعرب بایگی در کتاب «کشتار ۶۷» که دکتر مسعود انصاری آن را جمع آوری کرده، با اختصار نام (امیر عرب) موجود است.

آقای امیر میرعرب بایگی در سالهای آخر زندگی، از وابستگان به حزب توده بود. او فعالیت سیاسی خود را از زمان شاه و در مخالفت با سلطنت در دانشگاه آغاز کرد. او دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف بود. در دهه ۵٠ دستگیر شد و به مدت سه سال در زندان بود. بعد از آزادی به هسته‌های راه کارگر پیوست و با تشکیل سازمان راه کارگر عضو آن شد. در سال ۱۳۵۹ از راه کارگر جدا شد و به حزب توده پیوست.

«راه کارگر» یا «سازمان کارگران انقلابی ایران» در تیرماه ١٣۵٨ اعلام موجودیت کرد. این سازمان از افرادی از گروه‌های مختلف چپ گرا تشکیل شد که مشی چریکی را رد کرده و طرفدار مبارزه سیاسی بودند و خود را مارکسیست ـ لنینیست، طرفدار انقلاب سوسیالیستی و حاکمیت طبقه کارگر معرفی می‌کردند. تفاوت آنها با حزب توده (حزب کمونیست طرفدار شوروی) بر سر مخالفت با جمهوری اسلامی و رهبری خمینی بود.

در خانواده آقای میرعرب کسان دیگری هم در زمان جمهوری اسلامی دستگیر شدند. در سال ۱۳۶٠ مادر و خواهر وی دستگیر شدند. همسرش هم که به گفته همبندش دیگر فعالیت سیاسی نداشت، چند ماه بعد از دستگیری امیر در بهار ۱۳۶۳ به همراه پسر نه ماهه‌شان دستگیر شد. کودک دو ماه را در یک سلول کوچک در ۲٠۹ اوین سپری کرد. چون خیلی بیقراری می‌کرد مادر مجبور شد فرزند را که هنوز شیر مادر را می‌خورد، از خودش جدا کند و به خانواده‌اش بسپارد. همسر امیر چند ماه در بازداشت بود.

دستگیری و بازداشت

به گفته همبند همسر آقای میرعرب بایگی، وی در تاریخ سال ۱۳۶۲ دستگیر شد. مدتی در پادگان جمشیدیه زندانی بود و بعد به اوین منتقل گردید. اطلاعی در مورد جزئیات دستگیری، بازداشت و بازجوئی او در دست نیست. در زمان بازجوئی آقای میرعرب از دسترسی به وکیل و تماس با خانواده محروم بود.

دادگاه

از دادگاه اولی که آقای میرعرب بایگی را به زندان محکوم کرده بود اطلاعی در دست نیست. طبق اطلاعات موجود در مورد قربانیان سال ۱۳۶۷ دادگاهی رسمی با حضور وکیل و دادستان برای آنها تشکیل نشد. زندانیانی که در سال ۶۷ اعدام شدند برای پاسخ به چند سوال در مقابل یک هیئت ویژه ۳ نفری، که متشکل از یک قاضی شرع، نماینده‌ای از وزارت اطلاعات و دادستان تهران، برده شدند. این هیئت از زندانیان چپگرا سوالاتی در ارتباط با عقاید آنها و اعتقادشان به خدا و مذهب می‌کرد.

خانواده‌های قربانیان کشتار سال ۱۳۶۷ به محاکمات غیرعادلانه و غیر قانونی که به اعدام هزارها زندانی در ظرف چند ماه منجر شد، به شدت اعتراض کرده‌اند. در نامه‌ای که در سال ۱۳۶۷ به وزیر دادگستری وقت، حسن حبیبی نوشتند، سیاست رسمی پنهان کاری در رابطه با این اعدامها را به پرسش کشیده‌‌ و آن را دال بر غیر قانونی بودن اعدامها شمرده‌اند. آنها یاد آور شده‌اند که اکثریت قریب به اتفاق قربانیان زندانیانی بودند که قبلاً در محاکم شرع به حبس محکوم شده بودند و در حال گذراندن دوران محکومیت خود و یا به پایان رساندن آن بودند. این زندانیان دوباره دادگاهی شده و به سرعت به مرگ محکوم شدند.

اتهامات

مقامات قضایی جمهوری اسلامی علناً اتهامی به قربانیان اعدامهای جمعی سال ١٣۶۷ وارد نکرده‌اند. بستگان قربانیان در نامه خود به وزیر دادگستری و در نامه دیگری که در سال ١٣٨١ به گزارشگر مخصوص سازمان ملل متحد، که به ایران سفر کرده بود، نوشته‌اند، به اتهاماتی نظیر «ضد انقلاب، ضد دین، و ضد اسلام» و یا انتساب قربانیان «به عملیات نظامی... در مرزهای کشور»، که گویا اساس محکومیت عزیزانشان بوده اشاره نموده‌اند.

حکمی ازآیت الله روح الله خمینی که در خاطرات حسینعلی منتظری، قائم مقام رهبری در آن زمان، به چاپ رسیده است اظهارات خانواده‌های قربانیان را در رابطه با اتهامات وارده تأئید می‌کند. در این حکم آیت الله خمینی از اعضای سازمان مجاهدین خلق به عنوان «منافقانی» یاد نموده که به اسلام اعتقاد ندارند و نوشته است: «کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند محارب و محکوم به اعدام می‌باشند.»

احتمال می‌رود که زندانیان وابسته به سازمانهایی غیر از مجاهدین خلق ایران، به اتهام «ضد مذهبی» بودن، تأکید بر عقایدشان و توبه نکردن، محکوم شده باشند.

مدارک و شواهد

در گزارش این اعدام نشانی از مدارک ارائه شده علیه متهم نیست.

دفاعیات

از دفاعیات آقای میرعرب بایگی اطلاعی در دست نیست. خویشان قربانیان درنامه خود یادآورمی‌شوند که به عزیزان‌شان در دادگاه فرصت دفاع داده نشد. در همین نامه، در پاسخ این اتهام که زندانیان (از داخل زندان) با اعضا مسلح سازمان مجاهدین خلق در حمله به نیروهای مسلح جمهوری اسلامی همکاری داشته‌اند چنین آمده که این ادعا‌ها: «با توجه به اوضاعی که در زندانها حاکم بوده، به طور کلی باطل است، چرا که فرزندان ما در سخت‌ترین شرایط به سر می‌بردند، ملاقات‌های پانزده روز یک بار آن هم به مدت ده دقیقه از پشت شیشه و به وسیله تلفن و محرومیت اینان از داشتن هرگونه وسیله ارتباط با خارج زندان، که ما آن را در هفت سال اخیر تجربه کرده‌ایم، حقانیت ادعای ما را به اثبات می‌رساند».

حکم

از جزئیات این حکم اعدام اطلاعی در دست نیست. بنا به گفته یکی از نزدیکان آقای میر عرب بایگی، مادر وی به هنگام گرفتن وسائل او متوجه شد که ساعت پسرش به عمد در ساعت و روز معینی خاموش شده است. به نظر مادرش او زمان ساعتش را در زمان اعدامش قطع کرده است که این را به خانواده اطلاع داده باشد. مقامات جسد وی را به خانواده بازنگرداندند. طبق اطلاعی که خانواده‌های اعدام شدگان تابستان ۱۳۶۷ به دست آورده اند، کشته‌شدگان چپ در خاوران در گورهای جمعی دفن شده‌اند.

تصحیح و یا تکمیل کنید