بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

پرویز فیروزی

درباره

سن: ۳۹
ملیت: ايران
مذهب: بهائی
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۸ مرداد ۱۳۶۰
محل: زندان مرکزی تبریز، تبريز، استان آذربايجان شرقی، ايران
نحوه کشته‌شدن: تيرباران
اتهامات: مفسد فی‌الارض; محاربه با خدا، رسول خدا و نايب امام زمان

ملاحظات

اطلاعات درباره اعدام دکتر پرویز فیروزی، فرزند رضا، وهشت نفر بهایی دیگر، از اعلامیه دفتر روابط عمومی دادسرای انقلابی تبریز که در روزنامه کیهان (۱۲ مرداد ۱۳۶۰) چاپ شد بدست آمده. اطلاعات تکمیلی درباره شرح حال او از مقاله‌ای تحت عنوان «پرویز فیروزی – در ۷ مرداد ۱۳۶۰ بوسیله جوخه اعدام در تبریز تیرباران شد» که در خانه اسناد بهایی ستیزی درایران به چاپ رسیده و همچنین خبری در وبسایت ایران وایر تحت عنوان «توسط دادگاه انقلاب اعدام شدند: یک داروساز بهایی و پدرش» (۱۰ بهمن ۱۳۹۹) جمع آوری شده است.

دکتر پرویز فیروزی همچنین یکی از ۲۰۶  تن بهایی ایرانی است که نامشان در گزارش ۱۳۷۸ جامعه جهانی بهایی ذکر شده. این گزارش شرح آزار واذیت اعضای جامعه بهایی در جمهوری اسلامی ایران است ونام بهاییانی که از سال ۱۳۵۷ به بعد کشته شده‌اند در آنجا برده شده. اطلاعات تکمیلی از جلدهای مختلف "دنیای بهایی" جمع آوری شده.  برای مثال، به جلد ۱۹، ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۵، حیفا ۱۳۷۳، مراجعه کنید.

دکتر پرویز فیروزی در۱۶ فروردین ۱۳۲۱ در تبریز، استان آذربایجان شرقی بدنیا آمد (خانه اسناد بهایی ستیزی در ایران).  وقتی خردسال بود خانواده‌اش به اهرنقل مکان کردند. در آنجا مدرسه ابتدایی را تمام کرد و برای تحصیلات دبیرستانی و اخذ دیپلم متوسطه به تبریز رفت (خانه اسناد بهایی ستیزی در ایران).  دکتر فیروزی در سال ۱۳۴۸ از دانشکده داروسازی دانشگاه تبریز دکترای داروسازی گرفت (خانه اسناد بهایی ستیزی در ایران) و یک سال بعد در سن ۲۸ سالگی به دیانت بهایی گروید (ایران وایر).  پس از فارغ التحصیلی وارد سپاه بهداشت شد و برای مدت کوتاهی در قصر شیرین خدمت کرد. سپس به تبریز بازگشت و بعد از مدتی که موفق به کار پیدا کردن نشد سرانجام به عنوان مدیر یک داروخانه در خیابان شاپور استخدام شد (ایران وایر).

دکتر فیروزی در تشکیلات بهایی در تبریز به سمت دستیار هیأت معاونین در‌آمد و سپس در سال ۱۳۵۸ به عضویت محفل روحانی تبریز انتخاب شد (خانه اسناد بهایی ستیزی در ایران).  چند ماه پس از انتخاب شدن برای عضویت محفل، مأموران مصلح به منزل دکتر فیروزی یورش بردند و مدارک او را توقیف کردند (ایران وایر).  در پی گزارش این واقعه به پلیس، او را به دادگاه انقلاب تبریز احضار و او را متهم کردند که به مأموران دولتی اهانت کرده و تهدید کردند که حکم او ۸۰ ضربه شلاق خواهد بود. این حکم  اما اجرا نشد (ایران وایر).

وضعیت بهائیان در جمهوری اسلامی 

جمهوری اسلامی جامعه بهائیان ایران را (که با حدود سیصد هزار عضو در سال ۱٣۵٧، [۱] یکی از پر‌شمارترین اقلیت‌های مذهبی کشور است) به صورت مداوم و سیستماتیک تحت آزار و سرکوب قرار داده و بهائیان را از اساسی‌ترین حقوق بشر محرومشان کرده است. قانون اساسی دین بهائی را به رسمیت نمی‌شناسد و مقامات کشور، این دین را الحادی تلقی می‌کنند. در نتیجه بهائیان از حقوق رسمی یک اقلیت مذهبی برخوردار نیستند. آنها نمی‌توانند مذهب‌شان را آشکار کنند و یا مراسم مذهبی خود را به جا آورند. آنان از هرگونه فعالیت در عرصه عمومی منع شده‌ و حقوق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی‌شان به طور مدام نقض می‌شود بهائیان از حق تحصیل و به ویژه تحصیلات عالی و حق اشتغال در ادارات دولتی یا وابسته به دولت محرومند. آنها حتی برای تصاحب و مدیریت مشاغل آزاد هم امنیت ندارند و در موارد بسیاری محل کسب و کار آنها یا مورد هجوم افراد و گروه‌های وابسته به دولت قرارمی‌گیرند یا اینکه به خاطر امتناع از کار در روزهای مقدس دینی از سوی دولت پلمپ می‌شوند. حکومت ایران بهائیان را به طور مداوم و به بهانه‌های واهی بازداشت می‌کنند. [۲] 

 بهائی‌ستیزی در ایران محدود به دوران حکومت جمهوری اسلامی نیست اما در دوران این حکومت شدت گرفت و نهادینه شد. در آستانه انقلاب نیز طرفداران آیت‌الله خمینی به منازل و محل‌های کسب و کار حمله می‌کردند و در برخی موارد به قتل  بهائیان دست زدند.

آیت‌اللّه خمینی در آستانه بازگشت از فرانسه به ایران  در پاسخ به پرسشی درباره‌ی آزادی سیاسی یا دینی بهائیان تحت حاکمیت دولت اسلامی چنین گفت: «آنها یک حزب سیاسی هستند؛ مضرّند. مقبول نخواهند بود». مصاحبه‌کننده سوال دیگری کرد: «آیا برای انجام شعائر دینی خود آزادی خواهند داشت؟» آیت‌اللّه جواب داد: «نه». خمینی پیشتر هم در سخنرانی‌های جداگانه‌ای از «خطر بهائیان برای رژیم شاه، اسلام، وحدت ملی، و امنیت ملی سخن می‌گفت.» (وبسایت آسو، ۱۴ مهر ۱۳۹۴)

محفل ملی بهائیان بعد از انقلاب اسلامی

 در ساختار جامعه بهائی، نهاد «محفل روحانی ملی» هیئتی متشکل از نه نفر است که سالانه با رأی بهائیان بزرگسال در هر کشور انتخاب می‌شود. این نهاد به امورات و مشکلات جامعۀ بهائی در سطح ملی رسیدگی می‌کند. «محفل روحانی ملی» مسئولیت هدایت، هماهنگی و تحرک بخشیدن به فعالیت‌های محفل‌های روحانی محلی هر کشور و ارتباط با بیت‌العدل اعظم (شورای بین‌المللی آیین بهائی)، عالی‌ترین مقام تصمیم‌گیری جامعه بهاییان جهان، را بر عهده دارد.

در سال‌های ۵۹ و ۶۰ محافل اول، دوم و سوم ملی و محافل محلی بهائی از جمله در شهرهای تهران، یزد، همدان و تبریز، به شدت سرکوب و اکثریت اعضای آن‌ها اعدام شدند. محفل ملی سوم بهائیان در «آخرین پیام محفل روحانی ملی ایران به یاران آن سامان» به پیروی از اصل اطاعت از حکومت، تشکیلات بهائی را تعطیل اعلام کرد و همزمان با ارسال نامه‌ای سرگشاده که برای دو هزار نفر از افراد سرشناس و عالی رتبه‌ حکومت فرستاده شده بود درخواست کرد تا به دستگیری، زندان، شکنجه، اعدام و ظلم به بهائیان پایان دهند. (بی‌بی‌سی فارسی، ۱۹ مهر ۱۳۹۴) 

مقامات قضایی جمهوری اسلامی، اعدام‌ها و سرکوب اعضای محافل ملی را توجیه کرده‌اند. آیت‌الله خمینی طی یک سخنرانی در ٧ خرداد ١٣٦١ گفته است: «بهائی‌ها یک مذهب نیستند، یک حزب هستند، یک حزب که در سابق انگلستان پشتیبانی آنها را می‌کرد و حالا هم آمریکا دارد پشتیبانی می‌کند. اینها هم جاسوس هستند.» (صحیفه نور، جلد ۱۷، ۷ خرداد ۱۳۶۱)

بهائیان در برابر اتهام رابطه با کشورهایی مانند اسرائیل با تکیه بر «اصل مذهبی «ضرورت دوری از سیاست»، چنین اتهاماتی را رد می‌کنند. آنها می‌گویند روابط مذهبی حد و مرزی ندارد و «به هیچ وجه محفل بهائیان ایران علیه جمهوری اسلامی کاری و اقدامی نکرده است.» ( وبسایت آسو، ۱۸ مرداد ۱۳۹۴)

باید یادآوری کرد که بیت‌العدل اعظم زمانی در حیفا تاسیس شده که هنوز کشوری به نام اسرائیل تشکیل نشده است. پایه‌گذاران دیانت بهائی و به ویژه بهاءالله در اواخر قرن ۱۹ تحت فشار و سرکوب ناچار به ترک ایران و روی آوردن به ترکیه و عراق شدند.

بهاءالله در دوران اقامت در امپراتوری عثمانی هم از سرکوب در امان نماند. او مدتی در ترکیه کنونی زندانی بود و در سال ۱۹۰۸ میلادی از زندان آزاد شد. بهاءالله  در سال ۱۹۰۹ میلادی جسد سید علی محمد باب را که در سال ۱۸۵۰ میلادی در ایران اعدام شده بود، به بیت‌العدل منتقل کرد. بهاءالله به عنوان رهبر وقت بهائیان کمی قبل از جنگ جهانی اول در حیفا، شهری که بیت‌العدل در آن واقع شده، مستقر شد و به رسیدگی به مشکلات و امورات جامعه بهائی پرداخت. جامعه بهائی بعد از جنگ جهانی اول، زمانی که فلسطین تحت قیمومیت انگلستان بود،  در حیفا از سرکوب محفوظ ماند. (تحقیقات بنیاد برومند)

دستگیری و بازداشت

دکتر فیروزی در ۷ مرداد ۱۳۵۹ بازداشت و در زندان تبریز حبس شد.  بر اساس اطلاعات موجود او برای مدت نامعلومی در سلول انفرادی بسر می‌برده است.  پدر دکتر فیروزی چند ماه بعد از ایشان بازداشت شد، و دکترفیروزی در دورانی که محبوس بود عهده دار پرستاری از پدرش نیز بود (ایران وایر).

دادگاه

دکتر فیروزی به همراه ۸ نفر بهایی دیگر در دادگاه انقلاب تبریز محاکمه شد.  اطلاع دیگری درباره جلسه یا جلسات دادگاه در دست نیست (کیهان، ۱۲ مرداد ۱۳۶۰). 

اتهامات

دادستان دادگاه انقلاب تبریز دکتر فیروزی و ۸ بهایی دیگر را به: «جاسوسی بر ضد اسلام و مسلمین به نفع دولت اشغالگر اورشلیم که محارب با خداست: جمع آوری و ارسال اطلاعات سیاسی، فرهنگی، نظامی، و اقتصادی به دولت اشغالگر اورشلیم، جمع آوری پول وفرستادن آن برای دولت اشغالگر اورشلیم، شرکت در کنفرانس‌های ضد مملکتی در داخل و خارج، همدستی و همکاری با رژیم منفور پهلوی، جعل اخبار درباره انقلاب اسلامی ایران، تبلیغات علیه اسلام و مسلمین و راندن عده‌ای نادان بسوی ارتداد» متهم کرد. (کیهان، ۱۲ مرداد ۱۳۶۰) 

از آنجا که جامعه بین‌المللی همواره آزار و سرکوب پیروان بهائیت، این اقلیت مذهبی غیر سیاسی (آرام) را بالاجماع محکوم می‌نماید، مقامات ایران کمتر اذعان می‌کنند به این که بهائیان رابه لحاظ اعتقاداتشان مجازات می‌نمایند. مقامات قضایی عمدتاً اتهاماتی نظیر «فعالیت‌های ضدانقلابی» ، «پشتیبانی از رژیم سابق» ، «جاسوسی برای صهیونیسم» و یا «فعالیت در ارتباط با فحشا، زنا، و فساد اخلاقی» به بهائیان وارد می‌کنند.

مدارک و شواهد

در اطلاعیه دادسرا ذکر شده که اتهامات بر أساس مدارک واعترافات واضح متهم است. ولی توضیح نداده‌اند که این مدارک وشواهد چه بوده است. (کیهان، ۱۲ مرداد ۱۳۶۰) 

دفاعیات

از دفاعیات دکتر فیروزی اطلاع دقیقی در دست نیست.

نمایندگان جامعه بهائی تاکید می‌کنند اعضای آن تنها به خاطر اعتقاداتشان مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند. آنها همچنین خاطرنشان می‌سازند که درخواست بهائیان برای مطالعه پرونده معمولاً رد می‌شود و از دسترسی به وکیل مدافع نیز اغلب محروم می‌باشند. نمایندگان جامعه بهائیان اتهاماتی از قبیل فعالیت سیاسی ضد انقلابی یا جاسوسی که همواره در دادگاه‌های ایران به بهائیان وارد می‌شود را تکذیب کرده و یادآوری می‌کنند که اصول اساسی دینشان، وفاداری به حکومت و فرمانبرداری از آن را تکلیف شمرده و آ‌‌نها را از هرگونه دخالت در امور سیاسی منع می‌‌نماید. این منابع اضافه می‌‌کنند که جاسوسی برای اسرائیل نیز اتهامی بی‌اساس است  که مبنای آن صرفاً استقرار مرکز جهانی بهائیان در اسرائیل است و خاطرنشان می‌سازند که این مرکز دراواخر قرن نوزدهم میلادی، یعنی سال‌ها قبل از تأسیس کشور اسرائیل در کوه کرمل دایر شده است.

حکم

دادگاه انقلاب تبریزدر روز پنجشنبه ۸ مرداد ۱۳۶۰ دکتر پرویز فیروزی را به «محارب با خدا و رسول خدا»، «مفسد فی الأرض»، و «نافرمانی ازامام امت» محکوم کرد. او در زندان تبریز تیرباران شد. (کیهان، ۱۲ مرداد ۱۳۶۰، خانه اسناد بهایی ستیزی در ایران)

آقای فیروزی در آرامگاه وادی رحمت بخاک سپرده شدند (ایران وایر).  اطلاعات دیگری درباره مراسم خاکسپاری در دست نیست. پدر دکتر فیروزی، آقای رضا فیروزی، نیز در روز ۱۹ آبان ۱۳۵۹ اعدام شد.

-----------------------

۱) «مرگ تدریجی بهائیان ایران» نوشته‌ی ریچارد ن. اوستلینگ، مجله تایم به تاریخ ٢۰ فوریه ۱٩٨۴؛ و «تضییقات بهائیان ایران ۱۹٨۴־۱٨۴۴» نوشته‌ی داگلاس مارتین، پژوهش بهائی جلد ١٣/١۲ چاپ سال ۱۹٨۴، ص ۳. تعداد جمعیت فعلی بهائیان در ایران مشخص نیست.
۲) در قوانین کیفری ایران برای بهائیان هیچ حقی پیش‌بینی نشده است و آنان همواره در معرض سوءاستفاده و اعمال خشونت قرار دارند. چنانچه قربانی آزار و حمله شوند و مورد سرکوب قرار‌گیرند یا به قتل برسند، دادگاهی برای آنها حق تظلم و دادخواهی قائل نیست. مقامات قضایی ایران با استناد به فتوا‌ی بعضی مراجع تقلید که به موازات مجلس از منابع قانون گذاری محسوب می‌شوند، بهائیان را در زمره‌ مرتدین که تحت حمایت قانون نیستند قرار می‌دهند. یکی از این مراجع، آیت‌الله روح‌‌‌‌الله خمینی است که برای جرم ارتداد حکم اعدام تعیین کرده است و اعلام کرده که یک مسلمان نباید به جرم کشتن مرتد اعدام شود.

تصحیح و یا تکمیل کنید