بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

خالق خضر‌زاده

درباره

سن: ۳۲
ملیت: ايران
مذهب: احتمال قوی اسلام
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۱۹ دی ۱۴۰۱
محل: زندان مرکزی بندرعباس (توحید)، بندرعباس، استان هرمزگان، ايران
نحوه کشته‌شدن: حلق آویز
اتهامات: قاچاق مواد مخدر; افساد فی‌الارض
سن در زمان ارتکاب جرم انتسابی: ۲۹

ملاحظات

خبر اعدام آقای خالق خضرزاده در سایت شبکه حقوق بشر کردستان و هەنگاو) ۱۹ دی ۱۴۰۱) منتشر شد. اطلاعات تکمیلی درباره این پرونده از آرای شعبه ۲ دادگاه تجدیدنظر استان هرمزگان (۲۷ آبان ۱۳۹۹)  و شعبه ۵۰ دیوان عالی کشور ( ۱۲ دی ۱۳۹۹) به دست آمده است. (هر دو مدرک در نزد بنیاد برومند می‌باشد).  همچنین مصاحبه‌هایی توسط بنیاد عبدالرحمن برومند با منابع آگاه از پرونده انجام شده است. ( ۲۳ دی ۱۴۰۱ و ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲)

آقای خضرزاده فرزند عمر و از  اقلیت کرد اهل روستای کانی بداغ در منطقه لاجان شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی بود که در زمان اعدام ۳۲ سال سن داشت. (رای دادگاه تجدیدنظر، شبکه حقوق بشر کردستان، هەنگاو مصاحبه بنیاد - ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲). او متاهل و پدر یک پسر بود. او از پیاده روی، ماهیگیری و کشتی لذت می‌برد و در تظاهرات ضد دولتی شرکت می‌کرد. (مصاحبه بنیاد - ۲۳ دی ۱۴۰۱)

در حدود سال ۱۳۸۷خانواده آقای خضرزاده در شرایط بد اقتصادی از روستای محل سکونت خود  به پیرانشهر نقل مکان کردند. آقای خضرزاده سال دوم دبیرستان را به پایان رساند و پس از گذراندن خدمت اجباری سربازی وارد بازار کار شد تا به امرار معاش خانواده کمک کند. او به عنوان پیک مرزی و همچنین در زمینه ساخت و ساز ساختمان و رانندگی کامیون کار می‌کرد (مصاحبه بنیاد - ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲).

پرونده آقای خضرزاده در ارتباط با کشف مواد مخدر غیرمجاز از خودروی سواری وی در حوالی بندرلنگه، استان هرمزگان در اردیبهشت/خرداد ماه ۱۴۰۲ بود.

دستگیری و بازداشت

در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ ماموران پلیس خودرو آقای خضرزاده را در روستای برکه سفلین بندرلنگه استان هرمزگان متوقف و او و هم‌پرونده‌ای اش را دستگیر کردند. ماموران مواد مخدر را از خودرو او کشف کردند. پس از دو روز بازداشت آقای خضرزاده توانست تلفنی خانواده‌اش را از دستگیری خود مطلع کند (رای دیوان عالی کشور، مصاحبه بنیاد).

در ادامه بازجویی‌های اولیه، آقای خضرزاده و هم‌پرونده‌ای اش با صدور حکم بازداشت موقت مورخ ۹ مهر ۱۴۰۱ از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب شهرستان بندرلنگه بازداشت شدند. آنها به این حکم اعتراض کردند که در شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان هرمزگان (به ریاست قاضی ماشالله افشارپور و قاضی عضو مختار صادقی) تأیید شد. آقای خضرزاده از بندرلنگه به زندان مرکزی بندرعباس منتقل شد (رای دیوان عالی کشور، مصاحبه بنیاد - ۲۳ دی ۱۴۰۱). خانواده آقای خضرزاده در مدت بازداشت وی به دلیل مشکلات مالی نتوانستند با وی ملاقات کنند (مصاحبه بنیاد - ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲).

دادگاه

آقای خضرزاده ابتدا در  ۱۰ مهر ۱۳۹۹ در شعبه یک دادگاه انقلاب شهرستان بندرلنگه از طریق ارتباط تصویری مجازی با زندان بندرلنگه محاکمه شد. آقای خضر‌زاده وکیل تسخیری داشت. (رای دیوان عالی کشور).

اتهامات

اتهام آقای خضرزاده «افساد فی‌الارض از طریق قاچاق مواد مخدر» از طریق مشارکت در حمل ۶/۲ کیلوگرم متامفتامین کریستال (رأی دیوان عالی کشور) بود.

در شرایطی که حداقل تضمین‌های دادرسی رعایت نمی شود و متهمان از یک محاکمه منصفانه محرومند، صحت جرایمی که به آنها نسبت داده می شود مسلم و قطعی نیست. سازمان‌های بین المللی حقوق بشر به گزارش‌هایی اشاره می کنند مبنی بر اینکه مقامات جمهوری اسلامی ایران، در برخی موارد اتهامات کاذبی از قبیل قاچاق مواد مخدر یا ارتکاب جرائم عمومی و جنسی را به مخالفان خود (از جمله فعالان سیاسی، مدنی، صنفی و یا اقلیت‌های قومی و مذهبی) نسبت داده و آنان را همراه با محکومان عادی دیگر اعدام می کنند. بر اساس روند قضایی نامتناسب با معیارهای بین المللی، هزاران نفر از متهمان به قاچاق مواد مخدر به اعدام محکوم شده اند. بسیاری از آنها بر مبنای قانون سال ۱۳۶۸ اعدام شده‌اند که مجازات مرگ برای قاچاقچیانی که مقدار معینی مواد مخدر در اختیار داشتند (۵ کیلوگرم حشیش یا تریاک، بیش از ۳۰ گرم هروئین، کودئین یا متادون) را بطور اجباری اعمال می‌کرد. شمار افرادی که بر اساس اتهامات کاذب به اعدام محکوم شده اند معلوم نیست.

مدارک و شواهد 

اتهامات علیه آقای خضرزاده بر اساس کشف ۶/۲ کیلوگرم متامفتامین کریستال در وسیله نقلیه‌ای است که وی در حال رانندگی آن بود. مدارک ارائه شده علیه وی اعتراف او به ارتکاب «کار غیرقانونی» و همچنین اعترافات هم‌پرونده‌ای اش بعلاوه یادداشت‌های افسران دستگیر کننده بود. (رای دادگاه عالی، مصاحبه بنیاد - ۲۳ دی ۱۴۰۱).

سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشر بارها دولت جمهوری اسلامی ایران را به خاطر اعمال سیستماتیک شکنجه‌های شدید و استفاده از سلول‌های انفرادی جهت گرفتن اعتراف از زندانیان محکوم کرده‌اند و صحت اعترافاتی که تحت فشار از متهمان گرفته شده است را مورد پرسش قرار داده‌اند.

دفاعیات

بر اساس اطلاعات مستند دادگاه، آقای خضرزاده در بازجویی‌های اولیه به حمل مواد مخدر مکشوفه از خودرو پس از اینکه هم‌پرونده‌ای اش به مدت دو روز خودرو را در دست گرفته بود، اعتراف کرد. وی پس از بازخوانی اتهامات خود اظهار داشت یکی از آشنایان از او درخواست انتقال قرص کرده بود و او از حمل متامفتامین خبر نداشته است (رای دیوان عالی).

در جلسه دادگاه، آقای خضرزاده در ادامه دفاعیات خود را توضیح داد:

ما از کریستال مت [بودن در ماشین] خبر نداشتیم و در ایرانشهر چیز دیگری به ما دادند تا به بندرعباس بیاییم. من یک کاشی کار حرفه ای هستم و به دلیل ویروس کرونا [همه گیر] راننده شدم و مسافرکشی می کردم. یکی از مسافرانم از من پرسید که از نظر مالی در چه وضعیتی هستم و من به او گفتم که برای امرار معاش مشکل دارم. او گفت محموله ای برای بندرعباس دارد... آن پسر هم یک تلفن همراه به ما داد و گفت باید برای من قرص ها را ببری و نگفت چه نوع قرصی. گفت غیرقانونی نیست بعد که به بندرعباس آمدیم ماشین و تلفن همراه را گرفتند و فردای آن روز ماشین را به ما پس دادند... در پاسگاه پلیس متوقف و دستگیر شدیم و اگر می دانستم [یک محفظه مخفی درست کرده بودند] مواد مخدر را در ماشین پنهان کرده بودند، [وقتی ما را متوقف کردند] فرار می کردم. اگر می خواستم مواد مخدر قاچاق کنم در منطقه خودمان این کار را می کردم. من یک ورزشکار هستم، حتی سیگار هم نمی کشم. آنها به من گفتند که دارم قرص حمل می کنم. هرگز به کریستال متا اشاره ای نشده است..."

وکیل آقای خضرزاده از دادگاه تقاضای تحقیقات در خصوص صاحب مواد کرد. آقای خضرزاده گفت که شماره تلفن این فرد را در تلفن همراه خود ذخیره کرده است و می‌تواند چهره او را (رای دیوان عالی کشور) تشخیص دهد.

حکم 

شعبه یک دادگاه انقلاب شهرستان بندرلنگه آقای خضرزاده را در تاریخ ۳۰ مهر ۱۳۹۹ مجرم شناخته و به اعدام محکوم کرد. این دادگاه با استناد به عدم سوءپیشینه کیفری و انگیزه فقر وی، پیشنهاد کاهش محکومیت داد. کمیته بخشودگی این حکم را تخفیف نداد.

دادگاه تجدیدنظر، شعبه ۵۰ دیوان عالی کشور به ریاست محمدحسین راضی (به همراه حسین محمدی مناور - قاضی) و کامران محمد حسینی (معاون قاضی) این حکم را در تاریخ (رای دیوان عالی کشور) تایید کرد.

مقامات، آقای خضرزاده را در تاریخ ۱۱ دی ۱۴۰۱ در زندان مرکزی بندرعباس اعدام کردند (شبکه حقوق بشر کردستان).

این درحالیست که به گفته یک منبع آگاه، شب قبل از اعدام، آقای خضرزاده با خانواده خود تماس تلفنی گرفته و به آنها گفت که قرار است حکمش صبح روز بعد اجرا شود. اعضای خانواده او برای نجات او از جمله با مراجعه به نماینده پیرانشهر در مجلس، جمع و بسیج شدند. این نماینده پس از چند تماس تلفنی به خانواده اعلام کرده بود که حکم اعدام متوقف شد. این خبر به آقای خضرزاده نیز رسیده بود که حوالی ساعت 11 شب با خانواده خود تماس گرفته بود تا خبر خوش را به آنها بدهد. (مصاحبه بنیاد - ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲).

پیکر آقای خضرزاده در قبرستان شهر بندرعباس به خانواده وی تحویل داده شد. مراسم تدفین در گورستانی در پیرانشهر انجام شد. مقامات به خانواده اجازه تشییع جنازه دادند به شرطی که شعارهای سیاسی سر ندهند (مصاحبه بنیاد - ۲۳ دی ۱۴۰۱).

تصحیح و یا تکمیل کنید