بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

احمد بشیری

درباره

سن: ۶۹
ملیت: ايران
مذهب: بهائی
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۶ آبان ۱۳۶۳
محل: زندان اوين، تهران، استان تهران، ايران
نحوه کشته‌شدن: حلق آویز
اتهامات: جرايم مذهبی

ملاحظات

اطلاعات درباره آقای احمد بشیری فرزند فرج الله از طریق فرم الکترونیک ارسالی به سایت بنیاد برومند توسط فرزند ایشان به کمک همبندان آقای بشیری گردآوری شده است. بنا براین اطلاعات، وی متولد اصفهان و دارای لیسانس حقوق از دانشگاه تهران و بازنشسته اداره فرهنگ بود. آقای بشیری قریب به پنجاه سال سابقه خدمت به فرهنگ و تعلیم و تربیت در ایران داشت. وی سالها ناظم یکی از دبیرستانهای شهر اصفهان  بود.  پس از بازنشستگی از اداره فرهنگ اصفهان به تهران نقل مکان نموده و بعنوان مسئول امور دانشجوئی در دانشکده معماری دانشگاه ملی ایران کار می‌کرد. آقای بشیری پس از انقلاب اسلامی بخاطر اعتقاد به آئین بهائی از اشتغال محروم شده و واپسین سالهای زندگی خود را مصروف دفاع از حقوق مصلوبه جامعه بهائی در ایران می‌نماید. 

آقای احمد بشیری یکی از ٢٠٦ نفریاست که نامش در گزارش سال ١٩٩٩ جامعه جهانی بهائی منتشر شده.  این گزارش تحت عنوان طرح مخفیانه ایران برای نابودی یک جامعه مذهبی که در مورد آزار اعضای جامعه بهائیان ایران در جمهوری اسلامی است لیستی از بهائیانی که از سال ١٣٥٧ کشته شده اند در بر دارد.

ضمناً ایشان یکی از۲۸۲ نفری است که نامش در گزارش سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران به تاریخ ۱۳ نوامبر ۱۹۸۵منتشر شده است. این گزارش حاوی لیستی است تحت عنوان :"اشخاصی که گفته می شود خودسرانه یا بدون محاکمه در جمهوری اسلامی اعدام شده اند: ۱۹۸۴-۱۹۸۵". 

به گفته نزدیکان، آقای بشیری شخصیتی شجاع داشت و از ابراز اعتقادات مذهبی خویش ابائی نداشت. میهمان نوازی، عشق به امر تعلیم و تربیت و محبت و مهربانی با دانشجویانش از دیگر خصائل برجسته وی بود.

وضعیت بهائیان در جمهوری اسلامی 

جمهوری اسلامی جامعه بهائیان ایران را (که با حدود سیصد هزار عضو در سال ۱٣۵٧، [۱] یکی از پر‌شمارترین اقلیت‌های مذهبی کشور است) به صورت مداوم و سیستماتیک تحت آزار و سرکوب قرار داده و بهائیان را از اساسی‌ترین حقوق بشر محرومشان کرده است. قانون اساسی دین بهائی را به رسمیت نمی‌شناسد و مقامات کشور، این دین را الحادی تلقی می‌کنند. در نتیجه بهائیان از حقوق رسمی یک اقلیت مذهبی برخوردار نیستند. آنها نمی‌توانند مذهب‌شان را آشکار کنند و یا مراسم مذهبی خود را به جا آورند. آنان از هرگونه فعالیت در عرصه عمومی منع شده‌ و حقوق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی‌شان به طور مدام نقض می‌شود بهائیان از حق تحصیل و به ویژه تحصیلات عالی و حق اشتغال در ادارات دولتی یا وابسته به دولت محرومند. آنها حتی برای تصاحب و مدیریت مشاغل آزاد هم امنیت ندارند و در موارد بسیاری محل کسب و کار آنها یا مورد هجوم افراد و گروه‌های وابسته به دولت قرارمی‌گیرند یا اینکه به خاطر امتناع از کار در روزهای مقدس دینی از سوی دولت پلمپ می‌شوند. حکومت ایران بهائیان را به طور مداوم و به بهانه‌های واهی بازداشت می‌کنند. [۲] 

 بهائی‌ستیزی در ایران محدود به دوران حکومت جمهوری اسلامی نیست اما در دوران این حکومت شدت گرفت و نهادینه شد. در آستانه انقلاب نیز طرفداران آیت‌الله خمینی به منازل و محل‌های کسب و کار حمله می‌کردند و در برخی موارد به قتل  بهائیان دست زدند.

آیت‌اللّه خمینی در آستانه بازگشت از فرانسه به ایران  در پاسخ به پرسشی درباره‌ی آزادی سیاسی یا دینی بهائیان تحت حاکمیت دولت اسلامی چنین گفت: «آنها یک حزب سیاسی هستند؛ مضرّند. مقبول نخواهند بود». مصاحبه‌کننده سوال دیگری کرد: «آیا برای انجام شعائر دینی خود آزادی خواهند داشت؟» آیت‌اللّه جواب داد: «نه». خمینی پیشتر هم در سخنرانی‌های جداگانه‌ای از «خطر بهائیان برای رژیم شاه، اسلام، وحدت ملی، و امنیت ملی سخن می‌گفت.» (وبسایت آسو، ۱۴ مهر ۱۳۹۴)

دستگیری و بازداشت

 بنابر اطلاعات ارسالی برای بنیاد برومند، آقای احمد بشیری در تاریخ ۸ تیر ۱۳۶۲ در تهران ربوده شد. او قبل از دستگیری به اتفاق همسرش در میدان تجریش بود. پنج روز پس از ربوده شدن ایشان، منزل وی حوالی ساعت ۶ بامداد مورد بازرسی ۹ فرد مسلح قرار گرفت که مدعی بودند برای دستگیری آقای بشیری آمده بودند. آنها پس از تفتیش منزل و ارعاب خانواده و بردن تمامی کتب و نوشتجات بهائی، حوالی ساعت یازده صبح منزل را ترک کردند. آقای بشیری به مدت ۱۵ ماه در زندانهای اوین و گوهردشت زندانی بود ومسئولین تا ماه‌ها از دستگیری و بازداشت وی اظهار بی اطلاعی می‌کردند تا اینکه به خانواده وی اطلاع دادند که آقای بشیری در قسمت آسایشگاه زندان اوین به سرمی برد ولی از ملاقات و گرفتن البسه و پول از خانواده محروم است. بعد از مراجعات مکرر در روز شنبه ۲۶ آذرماه ۱۳۶۲ یعنی قریب به ۶ ماه پس از دستگیری، خانواده آقای بشیری را از انتقال ایشان به زندان گوهردشت مطلع نموده و همانروز مبلغ ۳۰۰ تومان وجه نقد و مقداری البسه برای وی قبول نمودند. مدتی ‌‌‌‌بعد و‌ برای اولین بار دستخطی از ایشان  مبنی بر وصول وجه نقد از باجه نگهبانی زندان گوهردشت به خانواده رسید. نخستین تماس تلفنی خانواده با آقای بشیری در ایام نوروز سال ۱۳۶۳ بود. بعد از گذشت قریب به یازده ماه در روز۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۳ خانواده موفق به ملاقات ایشان می شود. بنا به اطلاعات خانواده از همبندان وی، آقای بشیری دوره نخست اسارتش را در سلول انفرادی گذرانده است و در طول پانزده ماه اسارت در معرض  شکنجه‌های شدید قرار گرفته است تا  عقیده مذهبی خود را انکار کند. زندانیان آزاد شده نقل کرده‌اند که آقای بشیری تعداد زیادی ضربات شلاق‌ را طی دوره اسارت خود متحمل شدهاست. همچنین از قول فردی که در بهداری زندان اوین کار می‌کرده، این ضربات باعث ایجاد عفونت در وی شده است.

 دادگاه

 اطلاعی درباره جلسه یا جلسات دادگاه در دست نیست. بنابر اطلاعات ارسالی برای بنیاد برومند، وی در شعبه ۱۲ دادگاه انقلاب مرکز محاکمه شد.

 اتهامات

 بنابر اطلاعات ارسالی برای بنیاد برومند، به گفته فرزند ایشان، اتهامات عنوان شده علیه آقای بشیری تعلق به جامعه بهائی و عضویت فعال در نهادهای اداری جامعه بهائیان ایران بوده است.

از آنجا که جامعه بین‌المللی همواره آزار و سرکوب پیروان بهائیت، این اقلیت مذهبی غیر سیاسی (آرام) را بالاجماع محکوم‌‌ می‌نماید، مقامات ایران کمتر اذعان‌‌ می‌کنند به این که بهائیان  رابه لحاظ اعتقاداتشان مجازات‌‌ می‌نمایند. مقامات قضایی عمدتاً اتهاماتی نظیر «فعالیت‌های ضدانقلابی»، «پشتیبانی از رژیم سابق»، «جاسوسی برای صهیونیسم» و یا «فعالیت در ارتباط با فحشا، زنا، و فساد اخلاقی» به بهائیان وارد‌‌ می‌کنند.

 مدارک و شواهد

در گزارش این اعدام نشانی از مدارک ارائه شده علیه متهم نیست.

 دفاعیات

از دفاعیات متهم اطلاعی در دست نیست.

نمایندگان جامعه بهائی تاکید می‌کنند اعضای آن تنها به خاطر اعتقاداتشان مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند. این نمایندگان، اتهاماتی از قبیل فعالیت سیاسی ضد انقلابی یا جاسوسی که همواره در دادگاه‌های ایران به بهائیان وارد می‌‌شود را تکذیب کرده و یادآوری می‌‌کنند که اصول اساسی دینشان، وفاداری به حکومت و فرمانبرداری از آن را تکلیف شمرده و آ‌‌نها را از هرگونه دخالت در امور سیاسی منع می‌‌نماید. این منابع اضافه می‌کنند که جاسوسی برای اسرائیل نیز اتهامی بی‌اساس است  که مبنای آن صرفاً استقرار مرکز جهانی بهائیان در اسرائیل است و خاطرنشان می‌سازند که این مرکز دراواخر قرن نوزدهم میلادی، یعنی سال‌ها قبل از تأسیس کشور اسرائیل در کوه کرمل دایر شده است.

حکم

 بنابر اطلاعات ارسالی برای بنیاد برومند، شعبه ۱۲ دادگاه انقلاب آقای احمد بشیری را به اعدام محکوم کرد.  این حکم در دادگاه عالی انقلاب تایید شد.  آقای بشیری در تاریخ ۶ آبان ۱۳۶۳ در زندان اوین تهران و در مقابل دیدگان یک بهایی دیگر به دار آویخته شد. جسد ایشان را به خانواده تحویل ندادند و او را بدون تشریفات مذهبی در گورستان خاوران دفن کردند. محل تقریبی مزار ایشان برای خانواده معلوم است. همبندان وی شهادت داده اند که هنگام بردن آقای بشیری به محل اعدام، وقتی که از مقابل سایر زندانیان عبور می‌کرده، این شعر حافظ را با صدای بلند خوانده است: "هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق، ثبت است در جریده عالم دوام ما."

 _________________________

۱) «مرگ تدریجی بهائیان ایران» نوشته‌ی ریچارد ن. اوستلینگ، مجله تایم به تاریخ ٢۰ فوریه ۱٩٨۴؛ و «تضییقات بهائیان ایران ۱۹٨۴־۱٨۴۴» نوشته‌ی داگلاس مارتین، پژوهش بهائی جلد ١٣/١۲ چاپ سال ۱۹٨۴، ص ۳. تعداد جمعیت فعلی بهائیان در ایران مشخص نیست.
۲) در قوانین کیفری ایران برای بهائیان هیچ حقی پیش‌بینی نشده است و آنان همواره در معرض سوءاستفاده و اعمال خشونت قرار دارند. چنانچه قربانی آزار و حمله شوند و مورد سرکوب قرار‌گیرند یا به قتل برسند، دادگاهی برای آنها حق تظلم و دادخواهی قائل نیست. مقامات قضایی ایران با استناد به فتوا‌ی بعضی مراجع تقلید که به موازات مجلس از منابع قانون گذاری محسوب می‌شوند، بهائیان را در زمره‌ مرتدین که تحت حمایت قانون نیستند قرار می‌دهند. یکی از این مراجع، آیت‌الله روح‌‌‌‌الله خمینی است که برای جرم ارتداد حکم اعدام تعیین کرده است و اعلام کرده که یک مسلمان نباید به جرم کشتن مرتد اعدام شود.

تصحیح و یا تکمیل کنید