بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

نصرت‌الله وحدت

درباره

سن: ۵۱
ملیت: ايران
مذهب: بهائی
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۲۷ خرداد ۱۳۶۳
محل: ايران، زندان مرکزی (زندان وکيل آباد)، مشهد، استان خراسان/ خراسان رضوی
نحوه کشته‌شدن: حلق آویز
اتهامات: جرايم مذهبی

ملاحظات

خبر اعدام آقای سرهنگ نصرت‌الله وحدت از جلد ۱۹ «دنیای بهایی» ('دنیای بهایی جلد ۱۹')، مدارک موجود در خانه اسناد بهایی ستیزی در ایران (بهایی ستیزی در ایران)، شامل آخرین نامه او، بدست آمده است.

سرهنگ وحدت همچنین جزو ۲۸۲ نفریست که در گزارش سازمان ملل متحد در خصوص وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران (با یادداشت دبیرکل سازمان ملل)، به تاریخ ۲۲ آبان ۱۳۶۴، نام برده شده‌اند. در این گزارش از این افراد بعنوان کسانی نام برده شده است که «گفته میشود بطور خودسرانه در جمهوری اسلامی ایران اعدام شدند: ۱۳۶۳-۱۳۶۴".  او همچنین یکی از ۲۰۶ تن بهایی ایرانی است که نامشان در گزارش ۱۳۷۸ جامعه جهانی بهایی ذکر شده است. این گزارش شرح آزار و اذیت اعضای جامعه بهایی در جمهوری اسلامی ایران است و نام بهاییانی که از سال ۱۳۵۷ به بعد کشته شده‌اند در آنجا برده شده است.

سرهنگ نصرت‌الله وحدت، فرزند ولی‌الله، در سال ۱۳۱۲ در یک خانواده بهایی در سنگسر سمنان بدنیا آمد (دنیای بهایی، جلد ۱۹). پدرش و بزرگترین برادرش هر دو در زمانی که او شش سال داشت از دنیا رفتند. در سن ۱۴ سالگی برای ادامه تحصیل به تهران رفت و پس از فارغ التحصیلی، در سال۱۳۳۵، وارد دانشکده نظام شد. در ۱۳۳۷ به کردستان و شهرهای دیگراعظام شد، تا اینکه بالاخره در شهر مشهد مستقر شد. او در خدمت نظام به درجه سرهنگی رسید.

سرهنگ وحدت در سال ۱۳۴۰ ازدواج کرد و دارای چهار فرزند بود. در ۱۳۵۸ برای مدت کوتاهی در کرمانشاه خدمت می‌کرد تا اینکه بخاطر عقاید مذهبیش در اواخر آن سال از خدمت مرخص شد. بعد از انقلاب، بهاییان نمیتوانستند در ارتش خدمت کنند مگر اینکه مشمول نظام باشند (خانه اسناد بهایی ستیزی در ایران، نامه از طرف رییس ستاد خدمت نظام وظیفه). آقای وحدت تلاش کرد تا با تماس با چند نفر اعضای عالی رتبه ارتش وامرای سیاسی بتواند به محل کارش باز گردانده شود، ولی موفق نشد (دنیای بهایی جلد ۱۹).

بعد از اینکه مرخص شد، سرهنگ وحدت به مشهد بازگشت ومشغول به خدمت در جامعه بهایی شد. از این زمان مورد تهدیداتی قرار گرفت که از جزییات آن اطلاع دقیقی در دست نیست (دنیای بهایی جلد ۱۹).

وضعیت بهائیان در جمهوری اسلامی 

جمهوری اسلامی جامعه بهائیان ایران را (که با حدود سیصد هزار عضو در سال ۱٣۵٧، [۱] یکی از پر‌شمارترین اقلیت‌های مذهبی کشور است) به صورت مداوم و سیستماتیک تحت آزار و سرکوب قرار داده و بهائیان را از اساسی‌ترین حقوق بشر محرومشان کرده است. قانون اساسی دین بهائی را به رسمیت نمی‌شناسد و مقامات کشور، این دین را الحادی تلقی می‌کنند. در نتیجه بهائیان از حقوق رسمی یک اقلیت مذهبی برخوردار نیستند. آنها نمی‌توانند مذهب‌شان را آشکار کنند و یا مراسم مذهبی خود را به جا آورند. آنان از هرگونه فعالیت در عرصه عمومی منع شده‌ و حقوق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی‌شان به طور مدام نقض می‌شود بهائیان از حق تحصیل و به ویژه تحصیلات عالی و حق اشتغال در ادارات دولتی یا وابسته به دولت محرومند. آنها حتی برای تصاحب و مدیریت مشاغل آزاد هم امنیت ندارند و در موارد بسیاری محل کسب و کار آنها یا مورد هجوم افراد و گروه‌های وابسته به دولت قرارمی‌گیرند یا اینکه به خاطر امتناع از کار در روزهای مقدس دینی از سوی دولت پلمپ می‌شوند. حکومت ایران بهائیان را به طور مداوم و به بهانه‌های واهی بازداشت می‌کنند. [۲] 

 بهائی‌ستیزی در ایران محدود به دوران حکومت جمهوری اسلامی نیست اما در دوران این حکومت شدت گرفت و نهادینه شد. در آستانه انقلاب نیز طرفداران آیت‌الله خمینی به منازل و محل‌های کسب و کار حمله می‌کردند و در برخی موارد به قتل  بهائیان دست زدند.

آیت‌اللّه خمینی در آستانه بازگشت از فرانسه به ایران  در پاسخ به پرسشی درباره‌ی آزادی سیاسی یا دینی بهائیان تحت حاکمیت دولت اسلامی چنین گفت: «آنها یک حزب سیاسی هستند؛ مضرّند. مقبول نخواهند بود». مصاحبه‌کننده سوال دیگری کرد: «آیا برای انجام شعائر دینی خود آزادی خواهند داشت؟» آیت‌اللّه جواب داد: «نه». خمینی پیشتر هم در سخنرانی‌های جداگانه‌ای از «خطر بهائیان برای رژیم شاه، اسلام، وحدت ملی، و امنیت ملی سخن می‌گفت.» (وبسایت آسو، ۱۴ مهر ۱۳۹۴)

دستگیری وبازداشت

سرهنگ وحدت وهمسرش برای بار اول در اول مرداد ۱۳۶۲ بازداشت شدند.  آنها ۱۴ روز محبوس بودند تا اینکه با حکم ۵ سال حبس تعلیقی آزاد شدند (خانه اسناد بهایی ستیزی در ایران). در روز ۱۸ مهر ۱۳۶۲، سپاه پاسداران انقلاب دوباره به منزل سرهنگ وحدت آمدند که ایشان وهمسرشان را توقیف کنند، ولی آنها در منزل نبودند (دنیای بهایی جلد ۱۹). در این موقع، یکی از پسران ودخترشان در منزل بودند. آنها بجای والدینشان بازداشت شدند، وتا ده روزبعد که سرهنگ وحدت و همسرش خود را به دادگاه معرفی کردند، در بازداشتگاه بسر بردند.  دامادشان داور نبیل‌زاده وبرادر سرهنگ وحدت، محمد علی وحدت، نیز در همان زمان بازداشت شدند.

طبق مدارک خانه اسناد بهایی ستیزی در ایران، سرهنگ وحدت در زمانی که در بازداشتگاه بسر می‌برد بشدت شکنجه شده بود (خانه اسناد بهایی ستیزی در ایران).

دادگاه

اطلاعی درباره جلسه یا جلسات دادگاه سرهنگ وحدت در دست نیست. 

اتهامات

از اتهامات سرهنگ وحدت اطلاع دقیقی در دست نیست.

از آنجا که جامعه بین‌المللی همواره آزار و سرکوب پیروان بهائیت، این اقلیت مذهبی غیر سیاسی (آرام) را بالاجماع محکوم می‌نماید، مقامات ایران کمتر اذعان می‌کنند به این که بهائیان رابه لحاظ اعتقاداتشان مجازات می‌نمایند. مقامات قضایی عمدتاً اتهاماتی نظیر «فعالیت‌های ضدانقلابی» ، «پشتیبانی از رژیم سابق» ، «جاسوسی برای صهیونیسم» و یا «فعالیت در ارتباط با فحشا، زنا، و فساد اخلاقی» به بهائیان وارد می‌کنند.

مدارک و شواهد

در گزارش این اعدام نشانی از مدارک ارائه شده علیه متهم نیست. 

دفاعیات

از دفاعیات سرهنگ وحدت اطلاع دقیقی در دست نیست.

نمایندگان جامعه بهائی تاکید می‌کنند اعضای آن تنها به خاطر اعتقاداتشان مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند. آنها همچنین خاطرنشان می‌سازند که درخواست بهائیان برای مطالعه پرونده معمولاً رد می‌شود و از دسترسی به وکیل مدافع نیز اغلب محروم می‌باشند. نمایندگان جامعه بهائیان اتهاماتی از قبیل فعالیت سیاسی ضد انقلابی یا جاسوسی که همواره در دادگاه‌های ایران به بهائیان وارد می‌شود را تکذیب کرده و یادآوری می‌کنند که اصول اساسی دینشان، وفاداری به حکومت و فرمانبرداری از آن را تکلیف شمرده و آ‌‌نها را از هرگونه دخالت در امور سیاسی منع می‌‌نماید. این منابع اضافه می‌‌کنند که جاسوسی برای اسرائیل نیز اتهامی بی‌اساس است  که مبنای آن صرفاً استقرار مرکز جهانی بهائیان در اسرائیل است و خاطرنشان می‌سازند که این مرکز دراواخر قرن نوزدهم میلادی، یعنی سال‌ها قبل از تأسیس کشور اسرائیل در کوه کرمل دایر شده است.

حکم

با تأیید شورای عالی قضایی، دادگاه انقلاب اسلامی مشهد سرهنگ وحدت را به اعدام محکوم کرد (خانه اسناد بهایی ستیزی در ایران، آخرین نامه) و حکم او در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۳۶۳ به اجرا گذاشته شد.

قبل از اعدام، سرهنگ وحدت توانست به منزلش تلفن بزند و با دخترش صحبت کند. در آخرین نامه‌اش، به تاریخ ۲۶ خرداد ۱۳۶۳،ساعت ۸:۵۹ ، سرهنگ وحدت با خانواده‌اش، شامل برادرش که او هم بخاطر اعتقادات بهاییش در زندان بود، خداحافظی کرد. او از تمام دوستانی که «به هر طریق که می‌توانستند به او کمک کرده بودند» تشکر کرد (خانه اسناد بهایی ستیزی در ایران، آخرین نامه). او در این نامه تأکید می‌کند که حکم اعدام گرفته، ولی چهار خطی که پس از این جمله نوشته با جوهر سیاه سانسور شده است.

همسر سرهنگ وحدت در زمان مرگش هنوز در زندان بود و از طریق دخترش از اعدام ایشان باخبر شد (دنیای بهایی جلد ۱۹).  دختر وی نامه‌ای به امضای شهردار مشهد، اکبر صابری‌فر، دریافت کرد. در آن نامه به پلیس محلی توضیح داده بودند که چگونه شرایط لازم را برای کفن و دفن سرهنگ وحدت فراهم کنند (خانه اسناد بهایی ستیزی در ایران، نامه خاک سپاری). در این نامه ذکر شده که «مطابق مقررات»، جسد او باید در یک «محل دورافتاده» دفن شود و«هیچ علامت یا نشان بخصوصی نداشته باشد».   

-------------------

۱) «مرگ تدریجی بهائیان ایران» نوشته‌ی ریچارد ن. اوستلینگ، مجله تایم به تاریخ ٢۰ فوریه ۱٩٨۴؛ و «تضییقات بهائیان ایران ۱۹٨۴־۱٨۴۴» نوشته‌ی داگلاس مارتین، پژوهش بهائی جلد ١٣/١۲ چاپ سال ۱۹٨۴، ص ۳. تعداد جمعیت فعلی بهائیان در ایران مشخص نیست.
۲) در قوانین کیفری ایران برای بهائیان هیچ حقی پیش‌بینی نشده است و آنان همواره در معرض سوءاستفاده و اعمال خشونت قرار دارند. چنانچه قربانی آزار و حمله شوند و مورد سرکوب قرار‌گیرند یا به قتل برسند، دادگاهی برای آنها حق تظلم و دادخواهی قائل نیست. مقامات قضایی ایران با استناد به فتوا‌ی بعضی مراجع تقلید که به موازات مجلس از منابع قانون گذاری محسوب می‌شوند، بهائیان را در زمره‌ مرتدین که تحت حمایت قانون نیستند قرار می‌دهند. یکی از این مراجع، آیت‌الله روح‌‌‌‌الله خمینی است که برای جرم ارتداد حکم اعدام تعیین کرده است و اعلام کرده که یک مسلمان نباید به جرم کشتن مرتد اعدام شود.

تصحیح و یا تکمیل کنید