بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
ترویج مدارا و عدالت به کمک دانش و تفاهم
قربانیان و شاهدان

محمدعلی سواری: قاضی شعبانی بنده را از حق مشورت با وکیل خود محروم کرد

محمدعلی سواری
محمدعلی سواری
۲۳ شهریور ۱۳۸۵
نامه

یادداشت بنیاد عبدالرحمن برومند: محمدعلی سواری، معلم زبان انگلیسی و فعال مدنی عرب ساکن اهواز بود. او پس از اعتراضات، ناآرامی ها و بمب‌گذاری‌ های  سال ۱۳۸۴ اهواز به همراه ده ها تن از فعالان عرب از جمله دو تن از برادرانش بازداشت شد و ۱۰ ماه را در سلول‌های انفرادی اداره اطلاعات اهواز و شیراز گذراند. او از سوی شعبه سوم دادگاه انقلاب اهواز به اتهام محاربه به اعدام محکوم شد و در ۲۰ شهریورماه ۱۳۸۶ در زندان کارون اهواز اعدام شد. صدور و اجرای حکم اعدام او وسایر شهروندان عرب با واکنش‌های داخلی و جهانی زیادی همراه بود. آقای سواری نسبت به نادیده گرفتن حقوق خود وعدم رعایت آیین دادرسی،‌از قاضی صادر کننده حکم خود به دادسرای انتظامی قضات شکایت رسمی کرد. این شکایت هرگز رسیدگی نشد اما متن آن گوشه‌هایی از شرایط دادرسی و نحوه رفتار غیرقانونی قاضی دادگاه را بازگو می کند

****

بسمه تعالی

فرستنده: محمدعلی سواری

موضوع نامه: شکایت

گیرنده: دادگاه انتظامی قضات کشور

نام پدر:‌لفته

 

ریاست محترم دادگاه انتظامی قضات کل کشور

احتراما بعرض می رساند که نامبرده فوق الذکر که متهم پرونده کلاسه ۳/۲۹۴/۸۵ شعبه سه دادگاه انقلاب اسلامی اهواز هستم و توسط قاضی محترم شعفه مذکور بنام آقای شعبانی به اتهام محاربه و اقدام علیه امنیت کشور به اعدام محکوم شده ام بعرض جنابعالی و دادگاه موقر می رسانم که قاضی محترم پرونده در چندین جا موازین و مقررات قضائی و دادرسی را در مورد شکل و ماهیت مجامه نقض ونموده با رعایت نکرده است:

"قاضی محترم هیچ توضیحی در مورد چگونگی صدور قرار مجرمیت بنده و این که چگونه آن اتهامات منتسب شده و همچنین هیچ گونه ذکری از شهود عیان یا شواهد عینی یا ذهنی که باعث انتساب اتهامات شده است نکرده و اهمیتی هم نداده است."

اولا: اینجانب تا زمانی که دردادگاه در مقابل قاضی نشستم نمی دانستم کجا هستم و برای چه کاری آمده‌ام. چونکه هیچگونه ابلاغ قبلی د رمورد محالمه یا مشابه آن دریافت نکرده بودم و جناب قاضی که از موضوع مطلع بوده یا نبوده به مسئله اهمیتی نداده وبنده را خوب در جریان مسائل و حقو ق دادرسی خود قرار نداده‌است.

ثانیا: وقتی که ایشان مطلع گشتند که بنده از زمان دستگیری تا آن لحظه با وکیل خود حتی یک لحظه دیداری نداشته‌ام درخواست دیدار و ملاقات محرمانه و حتی غیرمحرمانه با وکیل قبل از محاکمه توسط وکیل را رد نموده و بنده را از حق مشورت با وکیل خود محروم کرده است.

ثالثا: بنده که به تنهایی و درغیبت دیگر متهمان در برابر قاضی مثول [حضور پیدا] کرده بودم مفاهیم محاربه و دیگر اصطلاحات قضایی را نمی فهمیدم و نمی دانستم چگونه از خود دفاع کنم و قاضی هیچگونه توجیهی و تفهیمی در این زمینه نکرده‌است.

رابعا: نمی دانستم با چه کسانی در پرونده هم دریف بوده و حتی دیگر متهمان را نمی شناختم و آنها را ندیده بودم و حتی در جلسه دادگاه نیز هیچکدام از آنها را ملاقات نکردم و تنها هنگام ورود به زندان آنهم بعد از محاکمه با آنها آشنا شده ودر جریان نام و اتهامات و احکام آنها قرار گرفتم.

خامسا: بنده از حضور نماینده اطلاعات در دادگاه مضطرب و هراسان بودم و لذالک هیچگونه اعتمادی به قاضی و دادگاه نداشته و قاضی را در حد یکی بازجوی اطلاعات نگریسته و دادگاه را قسمتی از وزارت مذکور می دیدم که از اظهارات و دفاعیات خودم بر ضدم استفاده خواهد شد همانطور که در طول جریان تحقیق در وزارت اطلاعات وضع بر همین منوال بوده است.

سادسا: قاضی محترم هیچ توضیحی در مورد چگونگی صدور قرار مجرمیت بنده و این که چگونه آن اتهامات منتسب شده و همچنین هیچ گونه ذکری از شهود عیان یا شواهد عینی یا ذهنی که باعث انتساب اتهامات شده است نکرده و اهمیتی هم نداده است و صرفا جلسه دادگاه بمنزله یک نوع جلسه بازپرسی و پرسش و پاسخ ساده بوده است.

اکنون بنده عاجزانه خواهان تحقیق و بررسی در مورد نقض یا نادیده گرفتن پاره‌ای از موازین و قوانین قضایی وحقوقی از جانب قاضی محترم شعبه مذکور و در نهایت ضایع شدن حقوق خود هستم و در پایان خواهانم تا در جریان چگونگی صدور حکم اعدام قرار گیرم.

والسلام علیکم و رحمع الله تعالی

اثر انگشت نویسنده نامه

محمدعلی سواری فرزند لفته

۸۵/۶/۲۳

شماره و تاریخ ثبت

م/۲۴۴۰ (۸۵/۶/۲۳)